* اگر نمایندهها حق سوال دارن بدون سر و صدا این کار رو بکنن اگر حق سوال نیست... حالا یا سوال جنجالیه، سوال زیر سوال بردن، اختلاف سازه و نباید این کار رو بکنن.
*حرف من اینه که اگه سوال حق نمایندگان است مثل بچه آدم سوالشون رو بپرسن.
*ما الان با احمدینژاد نمیخواهیم دعوا کنیم تا این مدتی که از ریاستش مانده تمام شود.
*قبل از اینکه امام بره جماران به لیبی و مصر رفتم و برای امام پیام آوردم. امام چند سال جماران بود؟ والله قبل از اینکه امام بره جماران من برایش پیام آوردم که جوانها میگن رهبر ما امام است. آن وقت انورسادات همهکاره بود. چهار بار هم لیبی رفتم. جوونهای اونا میگفتند که پیشوا و رهبر ما امام است، منتها یه مشت آدم نفهم تو ایران میگن که نه آقا این بیداری انسانی و یکی میگه بیداری پوله. همینطوری حرف مفت میزنن. بنده رفتم تو نماز جمعه مصر. خدا میداند مردم ریختن سر و کله منو میبوسیدن و میگفتن سلام ما رو به امام برسان. من وقتی آمدم ایران، امام از بیمارستان قلب آمده بود خیابان دربند طبقه دوم یک ساختمان. به امام گفتم که امام نهضت تو به همه کشورهای اسلامی رفته. مردم مصر و لیبی خوشحالند که شاه را بیرون کردید. من گفتم که اینها آتش زیر خاکسترن و بالاخره قیام میکنن که امام گفت انشاءالله و دعا کن. این مال زمانی است که امام جماران هم نرفته بود. که یه هفته بعد اون دو تا اتاق توی جماران را من برای امام پیدا کردم. همین الان عکس امام و رهبری رو شما توی بحرین میبینید. حالا شما هی بگید که نه، ایران رهبر نیست و ایران پیشوا نیست.
*الان هم میگم که احمدینژاد به آرمانهای امام خیانت نکرده.
*همین آقای احمدینژاد به خاطر مشایی و رحیمی، کی و کی پوئنهای منفی در کارنامه دارد. الان سیاست چیه. این را هم باید مثل بنیصدر ردش کرد رفت یا تعمیر و نگهداریاش کرد؟ به نظر من باید احمدینژاد را تعمیر و نگهداری کرد.
*من جوان بودم که با هاشمی همدوره و همدرس بودم. خاطراتش را بخوانید 46 جا نقل من رو کرده. بعد هم گفته که ما با آقای شجونی همدرس بودیم اما ایشان در مسائل سیاسی رفت جلو با نوابصفوی و فلان ولی آقای بروجردی گفت که نباید در مسائل سیاسی وارد شوید. هاشمی منش خودبزرگبینی و خودفهمی داره.
*هاشمی عشق داشت به پول. من اینقدر بدم آمد که آقای تولیت 300 قطعه زمین به من پیشنهاد کرد. اون هم گفت قسطهایش را هم میدانم میدهی به من. من اینقدر از این حرف آقای تولیت ناراحت شدم که گویا یک سماور آب جوش روی سرم ریختن. ناراحت شدم از این حرف.
گفتم ما زیر بار شاه و غیر شاه نرفتیم و من زمین نمیخواهم. تا من گفتم نمیخواهم هاشمی گفت من زمینها رو برمیدارم. من از این «من میخواهم» تند هاشمی بدم آمد. یه تعارف هم نزد. به خدا اگر فائزه دختر من بودها تو با من همین مصاحبه را نمیکردی. شما چهرهزده شدهاید. فکر میکنی هاشمی مهمه. هاشمی به انقلاب خیانت کرد.
*خاتمی را من خائن میدانم. دلیلش هم اقداماتش در ماجرای فتنه است.
نظر شما