تحولات منطقه

مدیران دو باشگاه لورکوزن و مارسی با هم توافق کرده بودند که من از آلمان به فرانسه بروم. کار درحال نهایی شدن بود و پول خوبی هم در این انتقال به من می‌رسید اما درنهایت تصمیم گرفتن درلورکوزن بمانم.

سردار آزمون: درجام جهانی اصلا خوب نبودیم/ می‌جنگم و حقم را در لورکوزن می‌گیرم/پدر شدن برای من خوش یمن بود
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

حمیدرضاعرب: سردار آزمون روزهای پرفراز و نشیبی را در سال 1401 سپری کرد. گاهی در اوج و گاهی هم در حضیض. سردار آزمون اما نگاه امیدوارانه‌ای به آینده دارد. چه برای خودش در باشگاه لوزکوزن آلمان که پای قراردادش ایستاد و چه برای تیم ملی که قرار است با مربیان جدید دوران تازه‌ای را رقم بزند. با سردار آزمون گفت و گویی صمیمی را رقم زدیم.

_ابتدا از جام جهانی شروع کنیم که برخلاف تصورات پیش رفت و تیم ملی نتوانست راهی مرحله بعد شود. شما در این دوره شانس و اقبال بیشتری در قیاس با ادوار قبل داشتید تا به ناکامی‌های فوتبال ایران در صعود به مرحله بعد خاتمه دهید اما دو باخت بد حاصل شد و به جز بازی با ولز، دو بازی دیگر عملکرد بسیار ضعیفی داشتیم.

حقیقت این است که ما درجام جهانی عملکرد خوبی نداشتیم. شاید برخی از نتیجه کلی ما راضی باشند اما از نگاه من این جام جهانی موفقیت آمیز نبود و نتوانستیم عملکرد مطلوبی از خودمان به نمایش بگذاریم. عملکرد تیم ملی در جام جهانی 2018 خیلی بهتر بود. ما در این جام اشتباهاتی داشتیم و نتوانستیم مطابق با انتظارات پیش برویم. جلوی آمریکا فوتبال خوبی به نمایش نگذاشتیم. اصلا درآن بازی خوب نبودیم و من هر وقت به آن بازی فکر می‌کنم، افسوس می‌خورم. البته این‌ها را نگفتم که بگویم ما مستحق صعود نبودیم. نه، این طور نیست. واقعا استحقاق صعود را داشتیم اما در جام جهانی خوب بازی نکردیم و از حد خودمان خیلی عقب‌تر بودیم.به هرحال این جام برای ما بد تمام شد و طوری رقم خورد که من هرگز دوست ندارم به آن فکر کنم. امیدوارم در جام‌های بعدی جبران کنیم.

_بعد از کی‌روش سرانجام قلعه نویی سرمربی تیم ملی شد. آینده را چه طور پیش بینی می‌کنی؟

همه ما باید دست به دست هم بدهیم تا تیم ملی درجام ملت‌های آسیا موفق شود. تیم ملی متعلق به همه مردم ایران است و باید بهترین نتایج در آن رقم بخورد. این نسلی که درکنار هم هستیم جام‌های جهانی متعددی را تجربه کرده‌ایم اما باید درجام ملت‌های آسیا هم موفق باشیم. امیدوارم در آینده برای تیم ملی کشورم بهترین‌ها رقم بخورد.

_بعد از جام جهانی در لورکوزن هم روزهای نا امید کننده‌ای را سپری کردی تا اینکه دوباره توانستی دراین تیم اوج بگیری. چه فرایندی طی شد که در این تیم آلمانی پایت به گلزنی باز شد؟

بله، بعد از جام جهانی با مصدومیت مواجه شدم و حضور در ترکیب اصلی را از دست دادم. از لحاظ روحی هم چندان رو به راه نبودم اما آرام، آرام شرایط عوض شد چون سرمربی تصمیم گرفت من را در پست تخصصی‌ام بازی دهد. پست بازی من مهاجم راس است و باید دراین نقطه بازی کنم اما در پست گوش راست به من بازی داده می‌شد که این من را از دروازه حریف دور می‌کرد.

_حتی صحبت از انتقال تو به مارسی هم بود. چه شد از حضور در فوتبال فرانسه خودداری کردی؟

مدیران دو باشگاه لورکوزن و مارسی با هم توافق کرده بودند که من از آلمان به فرانسه بروم. کار درحال نهایی شدن بود و پول خوبی هم در این انتقال به من می‌رسید اما درنهایت تصمیم گرفتن درلورکوزن بمانم. یکی از دلایلی که باعث شد بمانم آشنایی با شرایط بازی در فوتبال آلمان بود. من زمانی را صرف آشنایی با فوتبال لورکوزن و آلمان کرده بودم و نمی‌خواستم دوباره از نو شروع کنم. اگر به مارسی می‌رفتم باید دوباره زمانی را صرف می‌کردم تا با فوتبال این کشور آشنا می‌شدم. از طرفی دوست داشتم بمانم تا به ناکامی بازیکنان ایرانی در باشگاه لورکوزن خاتمه دهم. الان این اتفاق افتاده و من خوشحالم که پایم به گلزنی برای این باشگاه باز شده است. تا زمانی که با من مصاحبه می‌کنید 2 گل زدم، یک پاس گل دادم و یک پنالتی گرفتم. این برای من خیلی خوشایند است که در لوزکوزن به بازیکنی محوری تبدیل شده‌ام اما حقیقتا به همین جا قائل نیستم و دوست دارم بازهم ادامه بدهم. باید بیشتر رشد کنم.

_به نظر می‌رسد سال 1401 با همه فراز و نشیب‌هایش دارد با خوشی برای تو تمام می‌شود.

فوتبال همیشه بالا و پایین دارد و اگر به عنوان بازیکن تحمل نداشته باشی همه چیز را از دست می‌دهی. یک فوتبالیست نه باید زمانی که در اوج است مغرور شود ونه زمانی که افت می‌کند، یاس و نا امیدی او را فرا بگیرد. همیشه باید با زندگی درحال جنگ باشی و قطعا بهترین‌ها نصیبت می‌شود.

_خبر پدر شدنت هم که همه جا دست به دست شد و تو هم در یکی از بازی‌های لوزکوزن نسبت به این موضوع واکنش نشان دادی.

(می‌خندند) هنوز نمی‌دانم کوچولو پسر است یا دختر. فقط می‌دانم خدا دارد من را پدر می‌کند و من از این اتفاق خیلی خوشحالم. چند روز دیگر متوجه می‌شوم که خدا چه هدیه‌ای نصیب من کرده است. پا قدم کوچولو برای ما خیلی خوب بود و درست هم زمان با آن روزها پای من به گلزنی باز شد. امیدوارم پدر خوبی برای فرزندم باشم و بتوانم هم خوب او را تربیت کنم و هم امکانات کافی برای رشد فرزندم را دراختیارش قرار دهم.

_قصد داری به تیمداری در والیبال هم ادامه بدهی؟

حقیقت نه! دیگر دلسرد شدم. بخش خصوصی در ورزش ایران محکوم به نابودی است. با تیم والیبال سریک روزهای خوبی را داشتیم اما دیگر نمی‌خواهم تیمداری کنم. متاسفانه اتفاقاتی رخ داد که باب میل من نبود و دیگر دوست دارم در این حوزه فعالیت کنم. شوق تیمداری را از ما گرفتند و دیگر وارد این چالش نمی‌شویم. باید فکر تیمداری را از ذهن مان بیرون کنیم. خیلی امید داشتم که بتوانم سریک را در والیبال ایران حفظ کنم اما انگار نمی‌شود. به هرحال باید فکر دیگری بکنیم و از نظر من تیمداری باشگاه سریک به پایان خط خود رسیده و برای تمام بازیکنان این تیم آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم بهترین‌ها برای‌شان رخ دهد.

_درسال جدید چه آروزی برای خودت و مردم ایران داری؟

برای همه آرامش آرزو دارم. امیدوارم مشکلات برطرف شود و روزهای خوبی رقم بخورد. مردم ایران شایسته بهترین‌ها هستند و امیدوارم شرایط به نفع همه عوض شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.