رهبر معظم انقلاب در سخنرانی یازدهم آبانماه ۱۴۰۱ به مناسبت روز مبارزه با استکبار جهانی، دادهها و واقعیتهایی را مطرح کردند که سه ویژگی تغییر نظم نوین جهانی را نشان میدهند؛ این سه ویژگی عبارتاند از انزوای ایالات متحده آمریکا، انتقال قدرت به آسیا، گسترش ایدئولوژی مقاومت و توسعه میدانهای آن.
نظریه کلاسیک در روابط بینالملل اشاره میکند در دورههای «انتقال قدرت» بین ملتها، خطرات زیادی وجود دارد که منجر به بحرانها و درگیریهای جدی در نظام بینالملل میشود. رهبر معظم انقلاب خطوط روشنی را تعریف کردند که میتوان براساس آنها درباره شکلگیری نظم نوین جهانی و ضرورت اهتمام به قرار گرفتن کشورمان ایران در جایگاه مناسبی از این نقشه صحبت کرد. در این راستا میتوان با بررسی چند شاخص تجربه شده در عرصههای بینالمللی و منطقهای، پیشینه خطوط گستردهای را که رهبر معظم انقلاب درباره آن صحبت کردند، تحلیل کرد. برای بررسی رویکرد ایشان به تغییرات آینده نظم جهانی و جایگاه منطقهای و بینالمللی ایران اسلامی در تحولات پیشرو، با دکتر علاءالدین بروجردی
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی که هماکنون ریاست انجمن دوستی ایران و چین را برعهده دارد
به پرسش و پاسخ نشستهایم که در ادامه این نوشتار مطالعه میکنید.
در گام نخست این گفتوگو سراغ تعریف رویکرد رهبر معظم انقلاب به تغییرات کلان در سطح جهانی بهویژه در زمینه جابهجایی قدرتها و همچنین جایگاه ایران اسلامی در تسریع تغییر در موازنه جهانی برویم؛ نظر شما در این زمینه چیست؟
رویکرد رهبر معظم انقلاب درباره تحولات امروز ایران و جهان یک امر ثابت شده است؛ دنیا در حال یک تحول بنیادین است و البته آمریکاییها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با این ذهنیت که میتوانند کدخدای دهکده جهانی باشند و جهان تکقطبی شود از ظرفیت خودشان استفاده کردند و تمام تلاش این بود که بقیه هم تبعیت کنند، ولی واقعیت این است که در جهان امروز، کشور مستقلی مانند جمهوری اسلامی یا کشورهای مشابهی مانند چین و روسیه وجود دارند که این زورگویی آمریکاییها را برنمیتابند؛ در واقع دنبال نظام چندقطبی هستند که عملاً این نظریه امروز محقق شده است.
امروز جهان قطعاً تکقطبی نیست و قدرتهای بزرگی مانند چین، روسیه و جمهوری اسلامی ایران در مقابل زیادهخواهی آمریکا ایستادهاند و ما باید با جدیت این سیاست را ادامه دهیم. خوشبختانه در عرصه نظامی باوجود تمام سختیها بسیار موفق عمل کردیم و در حالی که در دوران جنگ برای دفاع از شهرهایمان موشک نداشتیم، امروز از قدرتهای موشکی دنیا هستیم، آن هم از نوع موشکهای نقطهزن و عملاً سیاست بازدارندگی محقق شده و دشمنان انقلاب اسلامی جرئت نمیکنند مقابله کنند؛ برای همین تمام فشارهای خودشان را در جنگ اقتصادی بهکار گرفتند تا بتوانند جمهوری اسلامی ایران را تضعیف و اهداف خودشان را محقق کنند. بنابراین مهمترین مسئله امروز کشور، مسئله اقتصاد است و باید مانند دوران جنگ تحمیلی نظامی، با جدیت بایستیم و توطئهها را خنثی کنیم؛ از ظرفیت داخلی خودمان با تکیه بر اقتصاد مقاومتی بهره بگیریم و بتوانیم همانند جنگ نظامی در این عرصه هم پیروز شویم. با توجه به ظرفیتهای بالای جمهوری اسلامی این اتفاق میتواند بیفتد، البته سختیهای خاص خودش را هم دارد.
رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان درباره تغییرات گسترده در فرایندهای جهان آینده، به سه محور مهم «انزوای آمریکا»، «انتقال قدرت به آسیا» و «گسترش ایدئولوژی مقاومت» اشاره کردهاند. برای درک بهتر این سه محور چه مواردی باید مدنظر ما باشد؟
نخستین موردی که باید به آن اشاره کنم کاهش نقش ایالات متحده آمریکا بهعنوان بازیگر اصلی در عرصه بینالمللی است که از مهمترین روندهای کلی نظم نوین بینالمللی و نخستین نشانه تغییر است.
رهبر معظم انقلاب نشانههای متعددی از انزوای آمریکا را مشخص میکنند؛ از جمله مشکلات اقتصادی آمریکا، اشتباه محاسباتیاش در مسائل جهانی مانند افغانستان و عراق و شکستهای مکرر در شرق آسیا. با توجه به مشکلات اقتصادی در آمریکا میتوان گفت در چند سال گذشته، افزایش قابل توجهی در حجم بدهیها مشاهده شده است.
دومین روند و نشانه در تغییر نظم نوین جهانی بر اساس دیدگاه رهبر معظم انقلاب، انتقال قدرت به آسیاست. با توجه به مهمترین عوامل در بررسی اقتصاد سیاسی کشورها که رشد اقتصادی را نشان میدهد، جهان شاهد تغییر قدرت اقتصادی از غرب سرمایهداری مبتنی بر هژمونی به سوی شرق است؛ شرقی که اکنون به رهبری چین، روسیه و ایران به مدلهای اقتصادی جدیدی رسیده است. اساساً این مدلهای جدید موقعیت این کشورها در عرصه بینالملل، الزامات مردم و منافع حیاتی آنها را در نظر میگیرد؛ آن هم بدون اینکه سیاست استعماری توسعهطلبانهای مانند غرب داشته باشند؛ امری که در دو قرن گذشته از سوی غرب افزایش یافته بود.
امروز نشانههایی از افزایش چندقطبی در جهان وجود دارد که مهمترین آنها ظهور یک قدرت غیرغربی در دهههای آینده است که جایگاهی معتبر در اقتصاد جهانی بدست خواهد آورد؛ همین امر در مورد سایر قدرتهای منطقهای در حال ظهور از جنوب نیز صادق است، زیرا آنها دامنه فعالیت و برش جهانی خود را افزایش میدهند.
موضوعی که رهبر معظم انقلاب به آن توجه دارند، مسئله منطقهگرایی جمهوری اسلامی ایران و تمرکز روی ظرفیتهای بسط و توسعه سیاست همسایگی است. اوضاع ما در این زمینه به چه شکل است؟
محوریترین مسئله عرصه سیاست خارجی که ما راه زیادی تا تحقق آن داریم، به ضرورت استحکامبخشی روابطمان با کشورهای همسایه برمیگردد. رهبر فرزانه انقلاب در مسئله سیاست همسایگی بر دیپلماسی هوشمندانه و مدیریت جهادی مبتنی بر تحلیل صحیح و دقیق تأکید دارند، ولی به نظر من به دلیل مسائلی، هنوز این ریلگذاریها عملاً صورت نگرفته است.
ما نیازمند دقت و هوشمندی در ارتباط با کشورهای همسایه هستیم. به عنوان مثال، به جای اینکه گندم را از پاکستان و کشورهای دیگر همسایه که دارای این امکان هستند وارد کنیم، میرویم از هزاران کیلومتر دورتر، از استرالیا خریداری میکنیم؛ یا مثلاً در زمینه مواد غذایی دامپایه، گوشت را به جای اینکه از همسایگانی مثل افغانستان و با قیمت مناسب و اقتصادی بخریم و در این خرید با رعایت استاندارد بهداشتی، امنیت خاطر کشور را تأمین کنیم، متأسفانه میرویم ۲۰هزار کیلومتر آن طرفتر و از برزیل وارد میکنیم. باید این سیاستها را پویا کنیم و برخی را تغییر دهیم. دولت سیزدهم و رئیسجمهور محترم باید جرئت قدم گذاشتن در این عرصه را داشته باشند، زیرا بدون تغییر اساسی نمیتوانیم روابط با کشورهای منطقه را به یک رابطه مطلوب برسانیم؛ در این رابطه، اقتصاد نقش کاملاً محوری را بازی میکند.
ما امکانات زیادی برای انتقال به کشورهای همسایه داریم؛ خدمات فنی و مهندسی ما بسیار قابل توجه است و بسیاری از محصولات و تولیداتمان را میتوانیم بهراحتی به این کشورها صادر کنیم و بازار خوبی برای ما فراهم خواهد شد تا بهطورمتقابل نیازهایمان را از این بازارها تأمین کنیم. باید این نکته را بگویم ما به صورت سنتی درگیر یک کجراهی هستیم که سالهاست در آن قرار داریم.
با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب درباره روابط با کشورهایی مانند چین، توافق ۲۵ساله تهران - پکن را میتوان بخشی از برنامه جمهوری اسلامی برای نقشآفرینی در جهان آینده که به سمت چند قطبی شدن در حال حرکت است دانست. رویکرد دولت به این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟
سفر اخیر رئیس جمهور و مقامات ارشد ایران به چین بسیار مهم و خوب بود. در این سفر ۲۰سند همکاری ویژه امضا شده است. با این وصف، دولت باید یک کارگروه ویژه و جدی برای پیگیری تحقق توافقهای صورت گرفته در نظر بگیرد و از ظرفیت مجموعه نیروهای باتجربه استفاده کند.
یکی از اشکالات دولت سیزدهم دایرهای است که دور خودش ایجاد کرده و خیلی از ظرفیتها استفاده نمیکند، به همین خاطر، کارها و پروژهها پیش نمیرود یا کند پیش میرود. ما در عرصههای مختلف بهراحتی میتوانیم از وزیران سابق یا رئیسان جمهور سابق - جدا از تفکر و سلیقه سیاسیشان - بهعنوان اتاق فکر استفاده کنیم. بنابراین باید از همه ظرفیتها استفاده کرد و با جدیت سندهای امضا شده را به طرف تحقق و اجرا برد.
شراکت راهبردی با روسیه و چین در آینده چه تأثیری بر موازنه منطقهای و جهانی به نفع جمهوری اسلامی خواهد داشت؟
در هر صورت، جمهوری اسلامی یک قدرت منطقهای است و چین و روسیه بهعنوان دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و دو قدرت اتمی در دنیای امروز از قدرت و امکانات جدی برخوردار هستند. این آرایش جدید نظم جهانی با همکاری این کشورها میتواند در واقع محقق شود و ما میتوانیم ظرفیتهای بالقوه خودمان را بالفعل کنیم و تحولی در عرصه اقتصاد رقم بزنیم.
در مقطع زمانی فعلی برای تسهیل امور باید رابطه اقتصاد کشور را با دلار کاهش دهیم و با چین براساس یوان و روسیه براساس روبل معامله کنیم. باید دستگاه بانکی و ارزی کشور در برابر اقدامات غرب و تحریمها مصونسازی شود و از ظرفیت کشورهای دوست در عرصه فناوریهای نوین بهره بگیریم. نکته بعدی، مسئله خودکفایی و کاهش سطح وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی است که اگر چنین اتفاقی بیفتد به مرور شاهد کاهش نقش دلار در میدان اثرگذاری بر اقتصاد کشور بهخصوص در دوران گذار جهان به نظم جدید خواهیم بود.
خبرنگار: حسین محمدی اصل
نظر شما