تحولات منطقه

از کاپ تا کیپ سفری خیرخواهانه بود تا رضا پاکروان برای کارهای خیرخواهانه در ماداگاسکار، جزیره‌ای بزرگ در اقیانوس هند، پول جمع کند.

نگاهی به کتاب «از کاپ تا کیپ» نوشته رضا پاکروان/ روایتی صادقانه از سفری شگفت انگیز
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

«ماداگسکار به رویاهای من رخنه کرد. وقتی از خواب بیدار می‌شدم، در آن لحظات تار و نامشخص پیش از بیداری و برقراری واقعیت، به نظرم می‌رسید که هنوز آنجا هستم و الان صدای آوازهای دسته جمعی صبحگاهی بچه‌ها بلند می‌شود. بعد از اینکه ذهنم باز می‌شد متوجه می‌شدم روزی در پیش دارم که به جای درس‌های زبان مالاگاشی و خوابیدن روی زمین، تشکیل شده از صفحه گسترده و قرارهای شغلی، دلم می‌خواست دوباره می‌خوابیدم تا یک بار دیگر آن لحظه را تجربه می‌کردم» این چند خط را از صفحه ۲۶ کتاب از «کاپ تا کیپ» اثر رضا پاکروان انتخاب کرده‌ام و بخش شرح روزهایی است که او از طریق یک موسسه خیریه سفری به ماداگاسکار داشته است. بعد از آن سفر پاکروان بیشتر دلباخته‌ سفر و رفتن و کمک به دیگران می‌شود تا آن جا که تصمیم می‌گیرد همراه دوستی به نام استیو در یک حرکت شگفت‌انگیز از نورکاپ نروژ در اروپا تا کیپ تاوان در آفریقای جنوبی را رکاب بزند. مسافتی که آنها باید رکاب میزدند ۱۷ هزار و ۷۰۰ کیلومتر بود. البته این رکاب زدن یک قید داشت و آن هم زمان۱۰۰ روزه در نظر گرفته برای این برنامه بود. این زمان را گینس برای این جهانگرد و دوچرخه سوار ایرانی ساکن لندن تعیین کرده بود. از کاپ تا کیپ سفری خیرخواهانه بود تا پاکروان برای کارهای خیرخواهانه در ماداگاسکار، جزیره‌ای بزرگ در اقیانوس هند، پول جمع کند هر چند او ۲ روز دیرتر از وقت مقرر به مقصد رسید چون در راه مالاریا گرفت و نتوانست رکورد مورد نظرش را در گینس ثبت کند. البته تا همین جای ماجرا هم هنوز کسی نتوانسته است این مسیر طولانی را در این مدت طی کند. فراموش نکنیم پاکروان برای این حرکت شگفت از سه قاره و ۱۳ کشور رد شد.

رضا پاکروان قبل از رکاب زدن ۱۷ هزار و ۷۰۰ کیلومتری‌اش و طی کردن طول کره زمین، با عبور از صحرای آفریقا در ۱۳ روز با دوچرخه نامش را در کتاب گینس به‌عنوان سریع‌ترین عبور ثبت کرده است، او همچنین دور آناپورنا را رکاب‌زده و البته جنگل‌های آمازون را طی کرده است و خلاصه تا دلتان بخواهد ماجراجویی کرده برای همین است که او یکی از ۲۰ جهانگرد دنیا به انتخاب نشریه منز فیتنس است و فیلم‌های مستند او به وسیله شبکه‌های مطرح جهان نمایش داده شده است.

کتاب پاکروان از جای خوبی شروع می‌شود. او در همان نخستین سطرهای کتابش خواننده را با خود همراه می‌کند. نثر کتاب نثری است صمیمی و پر انرژی. نویسنده در این اثر نشان می‌دهد که تسلط لازم را بر کلمات دارد تا آن‌ها را به درستی در جایی که لازم است بنشاند و از رهگذار این انتخاب درست خواننده به سرعت در صفحات کتابش پیش برود. مثلاً در صفحه ۳۳۶ کتاب می‌نویسد: « باران بند آمده بود و جای آن را صدای شب کیتنگله گرفته بود، صداهای آرام، بوق آهسته ماشین‌ها، ضجه‌های دو گربه در حال جنگ، صدای زنجره‌ها و حشرات راست بال در درخت‌ها. مدتی طولانی به جیانلوچا فکر کردم اگر او الان در آنجا بود، تشویق‌هایش ملایم اما مصرانه بود. من در این چند روز با مالاریا مبارزه کرده بودم. مجسم کردم که می‌گوید: « یالله تو می‌توانی این رو راست و ریست کنی. ‌امیدت را از دست نده. ‌امیدت رو از دست نده. » او در این کتاب ارزشمند خود تصویری به ما می‌دهد از همه آن چه در ۱۰۲ روز بر او گذشته است. از وضعیت کشورها و شهرهایی که از آن‌ها رد شده است، مردمی که محبتشان به او و دوست همراهش یعنی استیو رسیده است، وضعیت جاده‌ها، شرح امید و تلاش ناامیدی برای این که او و دوستش را از پای درآورد و خلاصه او در این کتاب تصویری از توانایی بالای آدمی به خواننده‌اش می‌دهد چرا که او برای رسیدن به رکوردی که دنبال آن است باید در ۳ ماه هر روز ۱۷۷ کیلومتر رکاب بزند و این چیز کمی نیست. مخصوصاً وقتی فکر کنیم در این مسیر او با سختی‌های فراوانی باید روبروشود تا از پس این چالش بزرگ برآید سختی هایی همچون گرمای کشنده آفریقا، خرابی جاده‌ها، انقلاب مصر، جنگ، باران و ...

ترجمه خوب کتاب را شهلا طهماسبی انجام داده است ؛مترجمی که برای من نامش یاداور آثار ارزشمند رولد دال است، جادوگرها، سفر تک نفره، غول بزرگ مهربان، پسر، چارلی و کارخانه شکلات‌سازی و... هر چند او در کارنامه خود ترجمه آثاری از نویسندگان بزرگسال را هم دارد از جمله اورهان پاموک، مارک تواین، جان اشتاین بک و آگاتا کریستی.

کوتاه سخن این که خواندن این کتاب را به همه آن‌هایی که علاقه به ماجرا جویی و دیگر گونه زیستن دارند توصیه می‌کنم. رضا پاکروان راوی صادقی است که این صداقت همراه با احساس سرشار او در نوشتن این کتاب آن را خواندنی کرده است تا آن جا که وقتی به آخرین صفحه‌ کتاب رسیدم دلم از تمام شدن آن گرفت.

خبرنگار: عباسعلی سپاهی یونسی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.