عاشورا قصه کندن و پیوستن است. برخی نقلهای تاریخی میگویند حدود ۳۰ تا ۳۲ نفر در شب عاشورا از لشکر ابنزیاد به امام حسین(ع) پیوستهاند. تعدادی از تاریخپژوهان اینطور میگویند که از ۱۰۵شهیدی که در روز عاشورا همراه امام حسین(ع) بودند، اگر ۱۷نفر خویشان ایشان و چند غلام و چند نفر اهل بصره را جدا کنیم، بقیه آنها همگی اهل کوفه بودهاند که خود را به کاروان امام حسین(ع) رسانده بودند.
اما آیا طریق پیوستن به این کاروان در عصر عاشورای ۶۱ هجری بسته شد؟ آیا اجابت ندای «هل من ناصر ینصرنی» منوط به حضور در سرزمین نینوا بود؟ سید شهیدان اهل قلم همیشه اینطور مینوشت: «انسان اگر انسان باشد و به وجدان خویش رجوع کند، ندای «هل من ناصر» سیدالشهدا(ع) را از باطن خویش خواهند شنید که میثاق فطرتش را به او گوشزد میکند». او با همان صدای گیرایش اینطور از شرط حضور در خیل کربلاییان برایمان حرف میزد: «کربلا از زمان و مکان بیدار است و اگر تو میخواهی به کربلا برسی، باید از خود و بستگیهایش، از سنگینی و ماندنها گذر کنی و از زمان و مکان و مقتضیات فراتر روی و غل و زنجیر جاذبههای دنیایی را از پای ارادهات بگشایی و هجرت کنی».
چه بسا پیوستن به این کاروان در این زمان زحمت به جان خریدنِ فرار از دست جلادان ابنزیاد و عبور از میان حصار حکومت نظامی اموی را هم به مثابه سال ۶۱ هجری نداشته باشد. چه آنکه در آن زمان بودند کسانی که برای حفظ جانِ امام هر خطری را به جان خریدند تا فدایی اباعبدالله(ع) شوند. در این گزارش به ذکر نام و نشان کسانی میپردازیم که تاریخ از آنها به عنوان پیوستگان سپاه امام حسین(ع) یاد میکند. هر چند درباره تعداد این افراد، زمان و طریق پیوستنشان به امام(ع) گزارشها متنوع و متفاوت است، ولی پژوهشگران با دقتهای تاریخی تلاش کردهاند آمار و اطلاعات دقیقی از این ماجرا را روایت کنند.
حجتالاسلام والمسلمین محمد علی چنارانی، یکی از پژوهشگران بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در مقالهای با عنوان «پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین(ع)» که در شماره ۷۶ و ۷۷ فصلنامه «مشکوة» بنیاد پژوهشهای اسلامی چاپ شده، به معرفی این افراد پرداخته است.
حرّبن یزید ریاحی، سرآمد این دگرگونشدگان بود که صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسبش، از اردوگاه کوفیان خارج شد و به امام پیوست. علی بن حر، فرزند او نیز با تبعیت از پدرش از سپاه کوفه جدا شد و خود را به سپاه امام(ع) رساند. غرّه نیز غلام جناب حر بود که با دیدن صحنه شهادت اربابش، به سپاه کوفه تاخت و جرعهنوش جام شهادت شد. همچنین برخی منابع متأخر از وجود مصعب بن یزید ریاحی، برادر جناب حر نام میبرند که با دیدن شهادت برادر، برادرزاده و غلام آنها تصمیم به پوستن به سپاه عاشوراییان گرفت.
شخصیت دیگری که زیاد از او نام برده میشود، زهیر بن قین است که هر چند در ابتدا علاقهای به اجابت دعوت امام حسین(ع) نداشت ولی در ادامه با تشویق همسرش نزد سیدالشهدا(ع) آمد و همراه امام شد.
ابوالحتوف و سعد، دو فرزند حرث را نیز در زمره پیوستگان یاد میکنند. این دو برادر هر چند سابقه درخشانی نداشتند و در سپاه کوفه برای جنگیدن با امام آمدند، اما هنگامی که تنهایی آن حضرت را دیدند و ندای «هل من ناصر ینصرنی» و گریه اهلبیت(ع) را شنیدند، دگرگون شده، به سوی امام رو آوردند.
شبیب کلابی از کسانی بود که در تاریکی شبِ دهم خود را به خیمهگاه حسینی رساند. او از بیعتکنندگان با مسلم در کوفه بود که با شهادت مسلم، همراه سپاه کوفه به کربلا آمد و تا شب نهم محرم در اردوی کوفیان بود. او با فهمیدن محتوای نامه ابنزیاد به عمرسعد در عصر روز نهم مبنی بر یکسره کردن کار امام(ع)، تصمیم خودش را برای پیوستن به اردگاه حق گرفت.
جابر بن حجاج، غلام عامر بن نهشل تیمی و ضرغامة بن مالک تغلبی از شمار کسانی بودند که با مسلم بیعت کردند ولی پس از دیدن درماندگی مسلم، از ترس پنهان شده و با پنهان داشتن عقایدشان، با سپاه کوفه به کربلا آمدند و در آنجا بیدرنگ به سپاه امام حسین(ع) ملحق شدند.
همچنین منابع از پیوستن دو نفر به نامهای بکر تمیمی و جوین بن مالک تمیمی که از همراهیکنندگان سپاه کوفه به کربلا بودند به سپاه امام حسین(ع) خبر دادهاند.
حارث بن امرءالقیس کندی دیگر نامی است که از وی به عنوان تیراندازی سرآمد یاد میکنند که پس از دیدن رفتار جنایتکارانه عبیدالله با امام(ع) از جمله بستن آب بر حضرت، همراه چهار تن از قبلیه خود به یاران امام پیوست.
حلاّس بن عمرو ازدی نیز از یاران پایدار علی(ع) بود که همراه برادرش نعمان در کربلا به کاروان امام پیوستند و به شهادت رسیدند.
زهیر بن سلسلم بن عمرو ازدی از سپاهیان کوفه بود که در شب دهم محرم از سپاه کوفه جدا شد و به امام پیوست؛ زیرا دریافت سپاهیان کوفه بر کشتن آن حضرت و یارانش مصمم هستند و هیچ اثری از صلح و آشتی دیده نمیشود.
عبدالرحمان بن مسعود تیمی و مسعود بن حجاج تیمی کوفی از کسانی بودند که روز هفتم به کربلا آمده و پیش از ظهر عاشورا به شهادت رسید.
عبداللّه بن بشر بن ربیعه خثعمی کوفی که خودش و پدرش از دلاوران معروف و از پیروان و طرفداران علی(ع) بودند، با سپاه کوفه به کربلا آمد، آنگاه از آنها جدا شد و به امام پیوست.
عمرو بن ضبیعة بن قیس تمیمی نیز از دلاورانی است که پس از آمدن در صف نخست سپاهیان عمرسعد به کربلا، با دیدن رفتار پسر سعد با امام از خواب غفلت بیدار شد و در راه یاری کردن امام حسین(ع) به شهادت رسید.
قاسم بن حبیب بن ابیبشر ازدی کوفی از چهرههای دلاور، پرهیزکار و دیندار بود که به شجاعت و قهرمانی شهرت داشت، در راه ولایت و ایمان استوار بود و در تمام جنگها پیروزی را در آغوش میگرفت. او که در شمار شیعیان کوفه بود همراه آنان به کربلا آمد، هنگام ورود، به یاران امام پیوست و تا هنگام شهادت در کنار امام خود بود.
حبشة بن قیس نهمی از قبیله حمدان در کربلا به امام حسین(ع) پیوست و روز عاشورا در حضور آن حضرت پس از نبردی جانانه به شهادت رسید.
نعمان بن عمرو بن ازدی از یاران علی(ع) بود که در صفین حضور داشت و همواره در دفاع از خاندان پیامبر(ص) تلاش میکرد تا اینکه در شب هشتم محرم به کربلا رسید و به امام پیوست و در راه آن حضرت و در کنار وی همراه برادرش حلاّس به شهادت رسید.
نظر شما