به گزارش قدس خراسان، سومین شب از رویداد 60 سال سینمای ایران و ارادت به امام رضا با نمایش فیلم اسمان هشتم به کارگردانی حسن نجفی به کار خود پایان داد.
در نشست نقد و بررسی فیلم که باحضور مخاطبان برگزار شد، نجفی ضمن تشکر از حضور مخاطبان برای تماشای فیلم عنوان کرد: سه نفر در ساخت این فیلم نقش مهمی داشتند. همسرم که این سالها در کنار من بود، جمال شورجه، تهیه کننده فیلم که اگر نبود این فیلم ساخته نمیشد و محمد کاسبی که کسالت دارد و درخواست میکنم برایش دعا کنید.
هیچوقت اسیر سینما نبودم
وی ادامه داد: برای ما مهم است به فیلمی که درمورد امام رضا(ع) ساخته شده بیحرمتی نشود، نگرانیهایی وجود دارد از بابت رضایت مخاطب و... که خدا را شکر اتفاق خوبی بعد از این همه سال رقم خورد. من هیچ وقت اسیر سینما نبودم و هیچوقت اثری را برای خود سینما نساختم، همیشه خواستم خداوند این فیلم را وسیلهای قرار بدهد تا یک نفر به واسطه آن دلش بشکند و حاجتش را بگیرد.
نجفی درمورد ماندگارترین سکانس این فیلم عنوان کرد: تمام قهرمانهای فیلمهای من زن هستند. به این دلیل که زنهای قهرمانی در زندگیام داشتم. تصور میکنم اگر مادر رحمت، شخصیت فیلم زنده بود، حتما شفاعت میگرفت. وقتی آن سکانس را مینوشتم عید نوروز بود و از خانواده خواهش کردم سفر نرویم. و قسم میخورم برای نوشتن این قصه امام رضا (ع) را به اتاقم آوردم و خود حضرت برای نوشتن سکانس به من کمک کرد. در کار جدیدم هم قرار نبود از مشهد چیزی بنویسم، اما به شکل عجیبی نقطه طلایی آن اثر مشهد و امام رضا (ع) شد.
وی ادامه داد: کار برای این بزرگواران و حتی دیدن فیلم در این مضامین، اتفاقی را میطلبد که نمیتوان از پیش برنامه ریزیاش کرد. شاید تشکیل شدن این رویداد و دور هم جمع شدن برای تماشای این فیلمهای امام رضایی فقط برای حاجت روا شدن یک نفر باشد. این فیلم را با این دیدگاه نگاه کنید. در این مضمامین و برای این بزرگان فیلم ساختن، برای من تکنیک زیاد مطرح نیست. این فیلم روح بزرگی دارد.
عهد کردم برای ائمه فیلم بسازم
نجفی افزود: من از اول عهد کردم برای ائمه فیلم بسازم اما برخی مسوولان سینمایی آنقدر سنگاندازی کردند و مانع ایجاد کردند که دیگر نتوانستم ادامه بدهم.
این کارگردان درخصوص انتخاب بازیگران باکویی و ایده اصلی فیلم توضیح داد: باکوییها خیلی امام رضا(ع) را دوست دارند. ایده فیلم از زمانی میآید که من در باکو بودم و در یک تاکسی دیدم که راننده عکس مشهد و حرم را در ماشینش گذاشته است. وقتی از او پرسیدم چرا به مشهد نمیروی گفت من گناهکارم و دلم میخواهد وقتی بروم که پاک شوم. بازیگرهای فیلم تا به حال به مشهد نیامده بودند، آنها را به حرم بردم و گفتم هرکس از اقا چیزی بخواهد، حاجت روا میشود. زمزمه آنها با امام رضا را هیچوقت فراموش نمیکنم. آنها حرم امام رضا را مثل مکه مقدس و والا میدانند. مطمئنم تمام عوامل فیلم از سمت خود امام رضا دعوت شده بودند.
تمام مسائل این فیلم قسمت بود
وی درمورد انتخاب دیگر بازیگران این فیلم گفت: به نظر من تمام مسائل این فیلم قسمت بود. دعای عزیزانی که پشت سر ما بود روی همه چیز اثر گذاشت. چیزهایی وجود دارد که در تعریف اکادمیک سینما نمیگنجد. من به قسمت اعتقاد دارم و تمام بازیگران اتفاقی برای این نقش انتخاب و به نوعی دعوت شدند.
وی افزود: من برای امام رضا فیلم نساختم، از نقش امام رضا در تنظیم روابط انسانها فیلم ساختم. خواستم به زندگی یک خادم گریز بزنم که خودش در خدمت امام رضاست و حالا باید امتحان شود. میخواستم نقش امام رضا(ع) در زندگی مردم را به تصویر بکشم.
نجفی درمورد چالشهای فیلمبرداری در حرم امام رضا گفت: برای فیلمبرداری هیچ مشکلی نداشتم. مجید مجیدی قبل از فیلمبرداری میگفت دوربین بردن در حرم خیلی سخت است اما من در صحن جمهوری سینه موبیل بردم. این اتفاقات باورنکردنی درمورد بیمارستان رضوی هم رخ داد. همه پای کار بودند و خدا را شکر فیلم ساخته شد. شاید فیلم به لحاظ تکنیکی و فرم جای کار داشته باشد، اما روح و معنویت خوبی بر آن حکمفرماست.
کم بودن اثار امام رضایی به معنای بیرغبتی فیلمسازها نیست
نجفی در حاشیه این رویداد در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار قدس خراسان بیان کرد: کم بودن اثار امام رضایی به این معنا نیست که فیلمسازها دوست ندارند در این حوزه کار کنند. باید این را قبول کنیم که گاها ان ملقه ارتباطی کم است. حسن این جور کارها به این است که از سمت خود بزرگواران طلب شود.
وی افزود: من مشهد را خیلی دوست دارم اما معتقدم ساکنان مشهد درمورد حرم و امام رضا (ع) دچار عادت شدهاند و همین مساله شاید موجب شده تا خود مشهدیها کمتر به سراغ این مضامین بروند.
نجفی در پایان درمورد حسن این رویداد و مرور این فیلمها بیان کرد: این رویداد و این فیلم میتواند یک حلقه ارتباطی باشد. این فیلم تماما در خدمت یک مساله اجتماعی است و حسن این رویداد هم به شکلگیری همین حلقه واسطه است. امیدوارم که یک نفر با دیدن این فیلم دلش بلرزد، همانطور که خود من به واسطه لبخند یک شهید به این مسیر پا گذاشتم.
نظر شما