تحولات لبنان و فلسطین

قرارمان را مسجد گوهرشاد می‌گذاریم. روبه‌روی گنبد، یک گوشه روی فرش‌های مسجد می‌نشینیم تا خادم بارگاه منور رضوی از خدمتی بگوید که یک روز از همین‌جا شروع کرد؛ از خدمتی که آن را به نام و با تکیه بر حضرت آغاز کرده‌است.

بند خدمت/ روایت زهرا شاهدی، خادمی که با استعانت از حضرت رضا(ع) در کار آزادی زندانیان است

ماجرا از آنجا آغاز می‌شود که زهرا شاهدی به واسطه خواهرش که وکیل دادگستری است دفتر خاطرات یک دختر زندانی را می‌خواند و برای آزادی او اقدام می‌کند و از همان سال۹۶ این خدمت را ادامه داده‌است. «از سال۸۲ سعادت خادمی آقا را پیدا کردم. فعال بسیجی و مسئول فرهنگی بودم. گفتند برای حرم نیرو می‌گیرند. ثبت‌نام کردم و اسمم در آمد و از همان زمان شروع به خدمت کردم. در سخنرانی‌ها شنیده بودم وقتی حرم امام رضا(ع) می‌روید مدام نگویید این را و آن را می‌خواهم. حرم که می‌آمدم می‌گفتم امام رضا(ع) من چیزی نمی‌خواهم، اگر قابل می‌دانید شما به من حواله کنید. از همان زمان کارهایی که می‌شد انجام دهم را شروع کردم. همان روزها یکی از همکاران کشیک پیش من آمد و گفت نتوانسته کرایه خانه‌اش را جور کند و صاحبخانه تا شب به او وقت داده است. آن زمان حدود یک میلیون و خرده‌ای لازم داشت و چند ماهی اجاره نداده بود. همان‌جا موضوع را در کشیک اعلام کردم و همکاران پای کار آمدند و همان روز تا ظهر کرایه خانه‌اش جور شد».

خودم بودم و امام رضا(ع)
او با این توسل کارش را شروع می‌کند تا اینکه سال۹۶ به‌طور اتفاقی با پرونده معصومه آشنا می‌شود. «کار را به‌طور رسمی و با مجوز از سال۹۷ آغاز کردم. اما در اصل، کار من از اواخر سال۹۶ آغاز شد. به واسطه خواهرم که وکیل است دفترچه خاطرات خانم جوان زندانی به نام معصومه را خواندم و برای آزادی او اقدام کردم. اول کار خودم بودم و امام رضا(ع). سر ۶ ماه توانستم با کمک خیران مبلغ بدهی را جمع کنم. یک گروه از دوستان خادم در صحن انقلاب تشکیل دادم و ۱۵۰میلیون تومان برای آزادی جور کردیم. اوایل، کار را خیلی بلد نبودم ولی کم‌کم راه را یاد گرفتم و گروه ما آن زمان به حدود ۲هزار نفر رسید که بیشتر خادمان حرم بودند. الان هم خیلی از نیروهایی که کمک می‌کنند و پای کار هستند خادم حرم امام رضا(ع) هستند ولی به‌نظر خودم که سعادت داشتم این لباس را بر تن کنم، هر کسی با هر لباس و جایگاهی وقتی به نیت امام رضا(ع) کار کند، خادم است؛ چه لباس فرم به تن داشته‌باشد و چه نداشته‌باشد. در این کار هم به‌نظر خودم اولین کسی که پیشقدم شده و می‌شود، خود حضرت امام رضا(ع) است».

نام گروه را «شوق رهایی» گذاشتیم
کار که جان می‌گیرد برای آن اسم می‌گذارد و گروه تشکیل می‌دهد تا با کمک دیگران پرونده‌ها را به سرانجامی برساند. «اسم گروه را شوق رهایی گذاشتیم و در کار آزادی زندانیان وارد شدیم. بعد که تعداد اعضا بیشتر شد تعداد گروه‌ها را هم بیشتر کرده و در فضای مجازی از اسم شوق رهایی یک، دو و... استفاده کردیم. گاهی هم که کار مشترک با دیگر گروه‌ها می‌کردیم اسم گروه را مشترک می‌زدیم. در این گروه‌ها پرونده‌های مختلفی را که می‌پذیرفتیم با خیران به اشتراک می‌گذاشتیم و مبلغ دیه یا بدهی را جور می‌کردیم که تاکنون توانسته‌ایم بالای ۱۰میلیارد تومان برای آزادی زندانیان کمک جمع کنیم. پرونده‌ها از طریق زندان به ما معرفی می‌شوند و با مجوز اجرای احکام کار آن‌ها را شروع می‌کنیم. خود خانواده‌ها هم برای پذیرفتن پرونده‌ها به ما مراجعه می‌کنند. پس از اینکه پرونده را بررسی کردیم و به نتیجه رسیدیم که قبول کنیم، به شورای احکام مراجعه و کار را شروع می‌کنیم. متأسفانه میزان پرونده‌ها بسیار زیاد است و گاهی بعضی‌ها یک سالی در نوبت می‌مانند. پرونده‌هایی که قبول کرده‌ایم فقط از مشهد نبوده و از شهرهای اطراف هم مواردی داشته‌ایم».

۳۲ پرونده ختم به آزادی
پرونده‌هایی که انتخاب می‌کنند پرونده‌هایی خاص است، افرادی که حسن خلق در زندان داشته و حاشیه‌ای ندارند. «ما پرونده‌هایی را قبول می‌کنیم که ختم به آزادی شود و حاشیه‌ای نداشته باشد. به این معنی که فرد به‌جز آن پرونده، پرونده دیگری نداشته باشد. بیشتر پرونده‌هایی که قبول می‌کنیم مالی و بدهی، قتل غیرعمد و یا قتل‌هایی است که کاملاً ناخواسته و بدون نیت قبلی بوده است. همان‌جا داخل زندان، از افرادی که دنبال کارشان هستیم تعهد می‌گیریم اگر بیایند بیرون و دوباره چه پرونده کیفری و چه پرونده حقوقی برای آن‌ها پیش بیاید حق این را داریم برمبنای مبلغی که از خیران جمع کرده‌ایم شکایت کنیم. البته تاکنون موردی پیش نیامده که بخواهیم اقدام کنیم. پرونده‌های اسیدپاشی، دزدی، کلاه‌برداری و قتل با سابقه را اصلاً قبول نمی‌کنیم. پرونده‌های ما افراد بی‌سابقه و دارای حسن اخلاق هستند که همه ختم به آزادی می‌شوند. تاکنون هم توانسته‌ایم ۳۲پرونده را ختم به آزادی کنیم، البته کناره هم پرونده‌هایی بوده که انجام داده‌ایم و آن‌ها هم حدود ۱۰ تایی بوده است. تلاش می‌کنیم پس از آزادی هم تا جایی که می‌توانیم از افراد حمایت کنیم. موردی داشتیم که خانم و آقایی زندانی، در زندان با هم ازدواج کرده بودند. خانم که باردار بود، زودتر آزاد شد و پس از او هم آقا. به کمک یکی از خیران توانستیم برای آن‌ها خانه تهیه کنیم و وسایل خانه را هم یکی دیگر از خیران به آن‌ها داد و الان بحمداللّه فرزند دوم آن‌ها هم متولد شده است».

ممنون که بابای ما را آزاد کردی
خانم شاهدی از پرونده‌هایی که قبول کرده، آزادی‌ها و کمک‌های ریز و درشت خیران خاطرات زیادی دارد؛ «جالب است که قبول پرونده‌ها و آزادی‌هایی که داریم همیشه به یک مناسبت مذهبی برخورد می‌کند، بدون اینکه برای آن برنامه‌ریزی داشته باشیم. پرونده‌ای داشتیم که پدر دختربچه‌ای به نام پریا به دلیل بدهی در زندان بود. شبی که با شاکی در حرم قرار داشتیم دقیقاً شب شهادت حضرت معصومه(س) بود و خاطرم هست بچه با لحنی خاص به شاکی گفت عمو می‌شه بابام رو آزاد کنی؟ لحظه آزادی هم برای ما لحظه خاصی است. یکی از خانم‌هایی که چهار سال زندانی بود، پس از آزادی، دختر بچه چهار ساله‌اش، بزرگ و دختر بزرگش بچه‌دار شده بود. این خانم با نیت خیر وام قرض‌الحسنه خرید جهیزیه به یک عده داده بود که وام‌ها وصول نشده و مجبور شده بود قرض با سود بالا بگیرد و همین قرض‌ها روی هم آمده و از او شکایت کرده بودند. شوهرش خانه و ماشینش را فروخته بود ولی به مقدار بدهی که آن زمان ۳۶۰میلیون تومان بود، نرسیده و خانم را زندانی کرده بودند. خاطرات زیاد است. همین ایام نوروز خانواده‌های زیادی بودند که تماس می‌گرفتند و تشکر می‌کردند دم عید پدر یا مادرشان در خانه است. خیلی از بچه‌ها به من می‌گویند ممنون که بابای ما را آزاد کردی. وقتی پرونده‌ای را شروع می‌کنیم دیگر نگاه نمی‌کنیم آن آدم کیست. مثل عضوی از خانواده ما می‌شود که دنبال کار او می‌افتیم. با جان و دل پای کار هستیم و هرچقدر بتوانیم کمک می‌کنیم. البته تمام مراحل کار و مبالغ دریافتی را هم شفاف در گروه می‌گذاریم و همیشه یک عضو از خانواده پرونده‌ای که قبول کرده‌ایم در گروه فضای مجازی ما هست».

پلاکم را به خانم شاهدی بدهید
او قدردان گروهی است که همراهش هستند و پس از عنایت حضرت، خود را مدیون این همکاری و همراهی می‌داند. «کاری که انجام می‌شود کار من یک نفر نیست و مدیون تک تک اعضای گروه هستم که همکاری می‌کنند. اعتقادم این است همه را امام رضا(ع) پای کار آورده است. از طرفی باز هم اعتقاد من این است پرونده‌ها به ما حواله شده و معجزه‌وار حل می‌شوند. بچه‌ها وقتی گره‌ای در کارشان می‌افتد نذر آزادی زندانیان می‌کنند. به تمام نزدیکان هم گفته‌ایم اگر قصد کمک دارند از این طریق انجام دهند و به آزادی زندانیان کمک کنند.
مادری خیر داشتیم که جوان خود را از دست داده بود. روز چهلم پسرش حلقه ازدواج او را برای آزادی زندانیان هدیه کرد. هنوز مقداری از مبلغ پرونده باقی مانده بود که گردنبندش را هم هدیه داد. یا مواردی داشته‌ایم که هزینه سفر کربلا را برای آزادی زندانیان داده‌اند. خیری داشتیم که پس از پنج سال، هزینه سفر کربلای او فراهم شده بود ولی آن را برای آزادی زندانی هدیه داد و گفت به‌نظرم برگشت این مادر به خانه و زندگی‌اش خیلی ضروری‌تر از سفر کر��لای من است یا اینکه همین تازگی‌ها بچه‌ای با گروه ما آشنا شده و در گوشی مادرش خوانده بود چه کارهایی انجام می‌دهیم. به مادرش گفته بود پلاک طلایم را به خانم شاهدی بده تا بفروشد و پول آن را برای آزادی زندانی‌ها بگذارد. خیلی از مشکلات در زندگی ما باید پیش می‌آمده که خطرش را احساس کرده‌ایم ولی به‌خاطر کمکی که انجام می‌دهیم از کنار آن به سلامت رد شده‌ایم».

حرم می‌آییم و عهد می‌کند ...
او برای تمام زندانی‌هایی که تاکنون از بند آزاد کرده یک برنامه ثابت دارد و آن هم حرم پس از آزادی است. چه زندانی مشهدی باشد و چه شهرستانی و چه از شهرهای دیگر، این برنامه ثابت همه آزادی‌های گروه شوق رهایی است. «داخل زندان که می‌رفتم و با زندانی‌ها در ارتباط بودم متوجه شدم یک بنر از حرم امام رضا(ع) در نمازخانه نصب شده که خیلی‌ها به آن متوسل می‌شوند. خیلی‌ها سال‌هاست بدون مرخصی در زندان هستند و حرم را ندیده‌اند. موقع نماز یا وقتی دلشان می‌گرفت با همین بنر به آقا متوسل می‌شدند و حاجت می‌گرفتند. خیلی از زندانی‌ها من را به آقا امام رضا(ع) قسم می‌دهند ولی من همه کارها را به خود آقا می‌سپارم و می‌گویم هرچه خودشان بخواهند. به‌خاطر همین یکی از برنامه‌های ثابت ما پس از آزادی این است که با فرد آزاد شده از بند، حرم می‌آییم و عهد می‌کند زندگی سالم زیر سایه حضرت داشته باشد».


لیلا لاریچه

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.