این اندازه از اهمیت ومنزلت، بایسته میسازد تا با جستجوگری در سیره زندگی ساز و سرنوشت آفرین امامان معصوم(ع) خصوصاً امام مهر و رحمت، پیشوای عطوفت و محبت حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) به گستره ودامنه این اکسیر حیات بپردازیم و از نور و درخشش آن حیات ملکوتی برای زندگی خویش جرعهای نور تمنا کنیم.
در سیره درخشان پیامبر(ص) و اهل بیت مطهر ایشان، جلوههای مهر و محبت تابندگی خاص دارد، چنان که زمین و زمان را فرا گرفته و همگان از این سفره مهربانی لقمه گرفتهاند. وسعت و گستره این پرتوافشانی چنان است که قران کریم پیامبر نور و رحمت را خطاب: «لعلک باخ نفسک» ساخته و ایشان را به «ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» نواخته است.
و پیشوای هشتم یادگار این پدر است که میراث از ایشان برده است. به گوشهای از این مهر گسترده اشاره میشود:
اصلاح نگرشها و هدایت انسانها
رفتارهای انسانها متأثر از اندیشهها و نگرشهای اوست، از این جهت مصلحان و هادیان طریق صلاح و سداد خصوصاً اولیای الهی و امامان نور و رحمت بر اصلاح اندیشه و خالصسازی انگیزه افراد میپردازند و نگرش و بینش آنان را جهت میدهند تا افراد در مسیر تعالی و تکامل از هرگونه انحراف فکری و لغزش رفتاری برحذر باشند. این هدایتگری نشان از وسعت محبت و مهر پیشوایان معصوم نسبت به سرنوست انسانها خصوصاً پیروانشان است.
چنان که نقل شده برخی از محبین برای دیدار امام رضا(ع) به منزلایشان رفتند و خود را از شیعیان ایشان معرفی کردند ولی حضرت آنان را به حضور نپذیرفت و وقتی آنان محرومیت دیدار پرسیدند فرمود: «شما ادعا کردید شیعه ما هستید وای برشما. شیعهامیرالمؤمنین(ع)؛ امام حسن و امام حسین(ع)، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و محمدبن ابی بکر بودند که حتی یک گناه نکردند ولی شما گناهکار هستید و در واجبات خود کوتاهی میکنید. اگر میگفتید از محبان شما هستیم محرومتان نمیکردیم» و سپس حضرت آنان را به حضور پذیرفت و مورد محبت خود قرار داد و به خادم خویش فرمود تا به محل سکونتشان برود و از آنان دلجویی کند. (بحار ج۶۸، ۱۵۸)
دعا کردن برای دیگران
از دیگر جلوههای مهر گستری و محبت افشانی، دعا کردن برای دیگران است. خیر خواستن و از خداوند کریم آرزوهای خوب وعاقبتهای خیر برایشان خواستن است.
عبدالله بن ابان میگوید: به امام رضا(ع) گفتم فرزند پیامبر(ص) برای خودم وخانوادهام دعا کنید.
حضرت فرمود: مگر دعا نمیکنم. به خدا سوگند که اعمال شما هر صبح و شام به من ارائه میشود ومن برایتان دعا میکنم من از سخن ایشان تعجب کردم. امام(ع) فرمود مگر قرآن نخواندهای که فرمود: «ﻫﺮ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪی ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻴﺪ، ﺑﻜﻨﻴﺪ. ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻲﺑﻴﻨﻨﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺯﻭﺩیﻫﺎ ﻫﻢ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪﺳﻮی ﺩﺍﻧﺎی ﭘﻴﺪﺍ ﻭ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﻳﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺑﺎﺧﺒﺮﺗﺎﻥ ﻣﻲﻛﻨﺪ». (آیه 105 سوره توبه)
یا حسن بن جهم میگوید به امام رضا(ع) گفتم: مرا از دعایتان بیبهره نفرمایید.
ایشان فرمود: گمان میکنی فراموش میکنم تورا دعا کنم؟ گفتم نه فراموش نمیکنید.
فرمود: چرا فکر میکنی فراموشت نمیکنم؟ گفتم چون از شیعیان شما هستم و میدانم شما برای شیعیانتان دعا میکنید. حضرت فرمود: سبب دیگری نیز دارد! گفتم چه سببی؟ فرمود: اگر میخواهی بدانی نزد من چه جایگاه و منزلتی داری بنگر که من در نزد تو چه منزلت ومقامی دارم. (مسند الامام رضا، ج۱،ص۳۰۱)
هدیه دادن وسوغات بردن
از نشانههای محبت ورزی و مهر گستری، هدیه دادن است. روزها و مناسبتها تنها بهانهای برای جوشش این حس خوب است وگرنه هدیه دادن نه مناسبت میخواهد و نه بهانه.
ریان بن صلت میگوید وقتی از مدینه عازم عراق بودم برای خداحافظی خدمت امام رضا(ع) رسیدم. در ذهنم بود از ایشان لباسی برای خانه آخرتم بگیرم و چند درهم به عنوان تبرک تا برای دخترانم انگشتر بخرم ولی وقتی خدمت ایشان رسیدم. خواستههایم را فراموش کردم. هنوز چند قدمی از ایشان جدا نشده بودم که مرا صدا کردند و فرمودند: ریان بن صلت دوست نداری چند درهم به تو بدهم که برای دخترانت انگشتر بخری؟ نمی خواهی پیراهنی به تو بدهم تا لباس آخرتت قرار دهی؟
گفتم اینها آرزوهایم بود که غم جدایی از شما چنان ناراحتم نمود که از خواستههایم فراموش کردم. (مدینه المعاجز ج۷ص۶۵)
عیادت ودیدار
دیدار نزدیکان و ملاقات با دوستان و آشنایان نیز نشانهای از مهر ومحبت است. در آموزههای اسلامی به صله رحم بسیار سفارش شده است که موجب انس والفت میشود. عمر را طولانی میکند، روزی را زیاد کرده و رابطهها را مستحکم و پایدار میسازد.
علی بن عبیدالله میگوید بیمار شده بودم و در بستر بیماری افتادم. روزی امام رضا(ع) به خانه ما آمد و مدتی نزدم نشست و برایم دعا کرد وسپس رفت. (بحار ج۴۹ص۲۲۲)
میهمان نوازی
از جمله کمالات انسانی روحیه میهمانپذیری و میهمان نوازی است که بیانگر مهربانی فرد و همچنین نشانه ایمان است.
پیامبراکرم(ص) فرمود: هر که به خدا و روز جزا ایمان دارد، باید میهمانش را گرامی بدارد. (جامع الاخبار، ۳۷۷)
بزنطی میگوید: امام رضا(ع) مرکبی برایم فرستاد و دعوت کرد تا خدمتشان برسم. قبول کردم و خدمتشان رسیدم و تا پاسی از شب میهمانشان بودم. وقت استراحت که شد امام(ع) فرمود: امشب نزد ما بمان و صبح بازگرد. قبول کردم.
سپس به خادمشان فرمود رختخواب خودم را برای ایشان بیاور و ملحفهای که رویم میاندازم بر بسترش بینداز و بالشی که سرم را برآن مینهم برایش بگذار. (عیون اخبارالرضاع ج۲ص۵۱۴)
انفاق ودستگیری کردن
بخشیدن مال و برآوردن نیاز مستمندان و شادمان کردن آنان از زیباترین جلوههای مهر گستری و محبت افشانی است.
قرآن کریم در آیه 264 سوره بقره میفرماید: «کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس به دنبال انفاقی که کردهاند، منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان محفوظ است و نه ترسی دارند، و نه غمگین میشوند».
در سیره امام رضا(ع) نیز انفاق به نحوی شایسته و گسترده دیده میشود. چنان که معمر بن خلاد میگوید: امام رضا(ع) هر وقت کنارسفره طعام مینشست، سینی بزرگی پیش خود میگذاشت و مقداری از بهترین غذاهای سفره را در آن سینی میگذاشت و می فرمود: اینها را برای بینوایان و درماندگان بیرید. (عیون اخبارالرضا ج ۲ص۲۳۲)
پناه غریبان
رنج بینوایی اگر با غربت و غریبی قرین شود جانکاه و رنجآور است و اگر دست مهربان و رویی گشاده در غریبی دل آرامی شود نعمتی بزرگ است. امام رضا(ع) نه تنها برای نزدیکان و پیروان و هم کیشان و هموطنان که برای غریبان و بیگانگان نیز پناهی مهربان و تکیه گاهی مطمئن هستند.
یاسر خادم میگوید: دو تن از اهالی روم واسلاو به خانه ابوالحسن(ع) آمده بودند و با زبان رومی واسلاوی به هم میگفتند وقتی در وطن بودیم دوستان به دیدارمان میآمدند ولی این جا کسی به ما سر نمیزند. امام رضا(ع) که سخنشان را شنید روز بعد کسی را برای دیدار و سرکشی نزدشان فرستاد. (مناقب آل ابی طالب ج۴ص۳۳۴)
انس گرفتن وهم نشین شدن
انسانهای بزرگ اهل انس گرفتن هستند، با دیگران مأنوس میشوند و هم کلام و هم سفره میشوند سخنشان را میشنوند. درد دلشان را به جان میخرند، خودبزرگ بین نیستند و دیگران را به خاطر قیافه، نژاد، محرومیت، لهجه ولحن، و... تحقیر نمیکنند که ملاک برتری را قران کریم تقوا میداند.
یاسر خادم میگوید هر وقت امام رضا(ع) فراغتی پیدا میکرد اطرافیان و خادمان خود را از کوچک و بزرگ نزد خویش فرا میخواند و با آنان سخن میگفت. با آنها انس میگرفت و به گونهای با آنان رفتار میکرد تا با ایشان انس بگیرند. وقتی بر سفره طعام مینشست، همه را گرد سفره جمع میکرد از کوچک و بزرگ حتی میراخور. (منتهی الامال ج۲ص۴۶۹)
در آخرین روزهای زندگی خود نیز وقتی از یاسر خادم پرسید خدمتکاران چیزی خوردهاند؟ گفت چگونه با حالی که شما دارید میتوانند طعام بخورند؟ حضرت دستور داد تا سفره بگسترانند و همه کارکنان و خادمان را بر سفره جمع کرد. با آنها احوال پرسی کرد و دلداری داد و همه را به خوردن غذا دعوت کرد ود ستورداد برای خانوادههایشان نیز ببرند. (عیون اخبارالرضاع ج۲ص۵۹۰)
نظر شما