تحولات منطقه

امام رضا(ع) مظهر و نماد انسان کامل و جامع فضائل و کمالات والای انسانی است. در سیره و گفتار آن حضرت، ناب‌ترین مفاهیم اسلامی نمود یافته و شیوه درست زندگی در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی و غیره ترسیم شده است.

معرفت و تبعیت، اساس رابطه مردم با امام(ع)
زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، امام رضا(ع) مظهر و نماد انسان کامل و جامع فضائل و کمالات والای انسانی است. در سیره و گفتار آن حضرت، ناب‌ترین مفاهیم اسلامی نمود یافته و شیوه درست زندگی در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی و غیره ترسیم شده است.

مفاهیمی که عمل به آن‌ها سعادت انسان در دنیا و آخرت را تضمین می‌کند؛ پس برای اینکه به معنای واقعی امام رضایی باشیم باید سیره ایشان را بشناسیم و در زندگی خود پیاده کنیم. در این زمینه با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد نظافت، استاد حوزه و رئیس مدارس علمیه حضرت مهدی(عج‌) به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

یکی از مهم‌ترین ابعاد سیره معصومین(ع)، توجه به معنویات و مناجات با خالق هستی است. سیره عبادی امام رضا(ع) چگونه بود؟

اسلام دین جامعی است و امام رضا(ع) مثل دیگر ائمه معصومین(ع) مظهر جامعیت اسلام است. ایشان تک‌بعدی نبودند یعنی به یک فضیلت اکتفا نمی‌کردند. همه فضیلت‌ها را در خود متجلی کرده بودند و هیچ‌گونه رذیله و صفت ناشایستی نداشتند. آن حضرت به عبادت اهتمام زیادی داشتند و برای آن وقت می‌گذاشتند.

در روایتی از امام رضا(ع) آمده: سعی کنید اوقات خود در شبانه‌روز را به چهار بخش تقسیم کنید و یک بخش از آن‌را به مناجات با خداوند اختصاص دهید. ایشان اهل نماز شب‌های طولانی، تسبیح، ذکر و سجده طولانی بودند. پس از نماز صبح تا طلوع خورشید سر بر سجده داشتند. یعنی بخش ویژه‌ای از برنامه ایشان در شبانه‌روز به نیایش خدا اختصاص داشت زیرا این عبادت است که به اولیای خدا انرژی و انگیزه می‌دهد و پس از آن می‌توانند با مردم رفتاری درست و خداگونه داشته باشند.

بخش مهمی از سیره امام هشتم(ع) در ارتباط با جامعه و مردم متجلی می‌شود. جلوه‌هایی از سیره اجتماعی و شیوه تعامل آن حضرت با مردم را بیان بفرمایید.

امام رضا(ع) الگوهای زیبایی را برای ارتباط با مردم ارائه داده‌اند چون خیلی مهم است که ارتباط ما با خلق خداوند سازنده باشد. هر روز پس از طلوع خورشید و پایان عبادت، نوبت ارتباطات مردمی آن حضرت بود و با مردم ملاقات عمومی و جلسه داشتند؛ آن‌ها را موعظه می‌کردند، به پرسش‌هایشان پاسخ می‌دادند و نیازهایشان را چه از نظر فکری از طریق آموزش و پاسخگویی به سؤالات، چه از نظر عاطفی مثل انس گرفتن و محبت کردن و چه از نظر مالی برآورده می‌کردند. ایشان بسیار سخاوتمند و اهل انفاق بودند.

ایشان به فرزندشان امام جواد(ع) سفارش کرده‌اند: انفاق کن و از دری از منزل خارج شو که فقرا ایستاده و منتظرند. نقل شده وقتی سفره پهن می‌شد و غذا را جلو حضرت می‌گذاشتند، پیش از شروع به خوردن غذا، قسمتی از غذاهای دست نخورده را در ظرفی می‌گذاشتند و می‌گفتند: این‌ها را به فقرا برسانید. یکی از اصول مهمی که در سیره اجتماعی امام رضا(ع) خیلی برجسته است اصل تکریم است. تکریم یعنی گرامی داشتن و احترام گذاشتن به دیگران. تکریم کار خداست.

خدای متعال فرموده است: «ولقد کرمنا بنی آدم»؛ ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم. اولیای خدا، خدایی رفتار کرده و انسان‌ها را تکریم می‌کنند. امام رضا(ع) با دیگران مؤدبانه و محترمانه برخورد می‌کردند. راوی می‌گوید: «من ندیدم امام رضا(ع) حتی با یک کلمه دل کسی را بیازارد و سخن تند و تیزی بگوید یا با سخنش به کسی ظلم کند. وقتی کسی صحبت می‌کرد امام سراپا گوش بود و حرف کسی را قطع نمی‌کرد تا سخن او تمام شود. اگر کسی نیازی داشت و آقا در توانش بود نیازش را برطرف می‌کرد. اگر کسی نشسته بود آقا جلو او پایش را دراز نمی‌کرد. جلو دیگران حتی تکیه نمی‌داد». این رفتار امام هم نشانه تکریم، تواضع و مهرورزی ایشان است؛ یعنی برخوردهای امام رضا(ع) چند وجهی بودند.

راوی می‌گوید: «هیچ‌گاه ندیدم امام رضا(ع) به یکی از غلامانش دشنام دهد. وقتی سفره پهن می‌شد همه را کنار خود می‌نشاند». ما چقدر در جامعه محتاج این روش، خلق و سیره هستیم؛ به‌ویژه دربرابر فرودستان جامعه. بعضی فقط به افراد ثروتمند، مقامات مهم و کسی که می‌تواند مشکلاتشان را حل کند و برایشان نفع و سودی دارد احترام می‌گذارند. ولی امام رضا(ع) به فرودستان خود هم احترام می‌گذاشتند و متواضعانه با آن‌ها برخورد می‌کردند. یک وقت فردی در حمام به آن حضرت گفت: پشت مرا کیسه بکش. حضرت با افتخار و طیب خاطر شروع به کیسه‌کشی کردند. یک نفر به مرد گفت: ایشان همان امام رضای معروف است. مرد شرمنده شد و شروع به عذرخواهی کرد. امام رضا(ع) همان‌طور که کیسه‌ می‌کردند او را دلداری هم می‌دادند که خجالت نکشد. آن حضرت همیشه برای سلام به دیگران پیش‌دستی می‌کردند. اگر کسی میهمان امام رضا(ع) می‌شد، حضرت نمی‌گذاشتند کاری انجام دهد و می‌فرمودند: ما اهل بیت اهل استخدام میهمان نیستیم و از میهمانانشان بی‌تکلف و با طیب خاطر پذیرایی می‌کردند.

یاسر خادم امام رضا(ع) می‌گوید: «امام به ما گفته بود اگر من آمدم و شما در حال خوردن غذا بودید از سر سفره بلند نشوید». یعنی با کارگرانشان مثل اعضای یک خانواده و صمیمی رفتار می‌کردند.درواقع رفتارشان در برخورد با زیردستانشان انسانی بود. اخلاق اولیای خدا این‌گونه است. چقدر جامعه ما محتاج چنین رفتار متواضعانه و غیرمتکبرانه‌ای در مواجهه با دیگران است! الان ببینید نیروهای نظامی جمع زیادی مشمول در اختیار دارند، مدیران کارخانه‌ها، کارگران زیادی زیر دستشان است، در دانشگاه‌ها دانشجویان زیادی زیردست اساتید هستند؛ باید با زیردستان محترمانه رفتار کرد که احساس حقارت نکنند. اگر همین الگو را با همسر و فرزندانمان در خانه، پیاده و محترمانه تعامل و رفتار کنیم فرزندانمان با شخصیت بار می‌آیند. احساس کرامت، شخصیت و عزت، نیاز هر انسانی است.

فرزندی که با شخصیت بار بیاید آلوده مفاسد نمی‌شود چون از یک سو در جامعه مفاسدی هست و از سوی دیگر نمی‌توانیم فرزندمان را از حضور در اجتماع محروم کنیم؛ ما باید فرزندانمان را واکسینه کنیم. کی واکسینه می‌شوند؟ وقتی احساس شخصیت کنند. این رفتار مدل امام رضا(ع) است که حتی وقتی می‌خواستند به کسی کمک کنند، حرمت او را حفظ می‌کردند.

راوی می‌گوید: «امام رضا(ع) در حال پاسخ به پرسش‌های مردم بود که مردی وارد شد و گفت: من مردی از محبان شما و در حال بازگشت از سفر حج هستم. پول‌هایم را گم کردم و پولی ندارم که بتوانم به شهر خودم برسم اگر مصلحت می‌دانید به من مقداری پول بدهید وقتی به شهرم برگردم به جای شما صدقه می‌دهم. امام فهمیدند او فرد آبرومندی است. وقتی همه رفتند و یکی دو نفر از اصحاب نزدیک امام ماندند، گفتند: اجازه می‌دهید من وارد اتاقم شوم. ادب را می‌بینید. امام با آن مقامش اجازه می‌گیرد و سپس وارد حجره می‌شود! لحظه‌ای بعد امام دستشان را از بالای در بیرون آورده و از پشت در ۲۰۰ دینار به مرد دادند و فرمودند: لازم نیست صدقه بدهی. وقتی مرد خراسانی رفت: امام از اتاق بیرون آمدند. سلیمان که از اصحاب خاص امام بود فرمود: آقا خیلی زیاد به او عطا کردید. چرا صورتتان را پشت در پوشاندید. امام فرمودند: من ترسیدم در چهره او ذلت(درخواست) را ببینم».

امام رضا(ع) هم عزیز است هم به دیگران عزت می‌دهد. هم کریم است و هم به دیگران کرامت می‌دهد. حالا ما در جامعه گاهی می‌بینیم کسی می‌خواهد به دیگری کمک کند با ماشین گرانقیمت وارد محله او می‌شود و همه همسایه‌ها می‌فهمند. باید از رفتار امام درس بگیریم.

روش برخورد امام رضا(ع) با افراد مختلف جامعه، در رشد و پرورش و تربیت ابعاد وجودی آن‌ها چه تأثیری داشت؟

یکی از جنبه‌های مهم در سیره امام رضا(ع) روش تربیتی ایشان است. آن حضرت انسان‌های پیرامون خود را تحت تأثیر قرار داده و طوری آن‌ها را تربیت می‌کردند که رشد کنند و افراد با شخصیت و مقاومی باشند و در برابر مخالفان جا نخورند. داستانی را به عنوان نمونه بیان می‌کنم؛ یونس بن عبدالرحمن از شاگردان امام رضا(ع) و یکی از فقهای آن دوره بود. اهالی بصره نزد امام آمدند و از یونس شکایت کردند. وقتی یونس فهمید غمگین شد.

امام رضا(ع) به او گفت: «یونس از حرف‌هایی که پشت سرت زدند ضرری نمی‌کنی اگر من از تو راضی باشم». خیلی وقت‌ها شخصیت داشتن این‌طور بروز می‌کند که انسان تحت تأثیر ملامت‌ها و سرزنش‌های بیجای دیگران قرار نگیرد. الان خیلی‌ها دوست دارند حجابشان بهتر از این باشد ولی چون مورد ملامت دیگران قرار می‌گیرند حجاب خود را حفظ نمی‌کنند.

امام می‌گوید: خدا باید از انسان راضی باشد. پس تربیت امام رضا(ع) تربیت توحیدی است. ایشان خدا را در چشم‌ها بزرگ می‌کردند. وقتی خدا در چشم و جان انسان عظمت پیدا کند، غیر خدا کوچک می‌شود و اگر انسان کوچکی پیدا شود و او را مورد تهمت و سرزنش قرار دهد، تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد. امام رضا(ع) مثالی زدند و گفتند: «اگر در دستت گردو است و همه گفتند مروارید است و یا در دستت مروارید است و همه گفتند گردو است، ناراحت نشو» یعنی آن‌قدر شخصیت داشته باش که بفهمی حرف مردم چیزی را عوض نمی‌کند. به این می‌گوییم تربیت توحیدی! یعنی اگر کسی به عظمت، رحمت، قدرت و گنج‌های بی پایان خدا معرفت پیدا کند، غیر خدا نزد او کوچک می‌شود؛ آن وقت در برابر ظلم‌ها و کم لطفی‌های دیگر کم نمی‌آورد و با صبر و متانت با بدی‌های دیگران برخورد می‌کند.

امام رضا(ع) در نامه به عبدالعظیم حسنی سفارش‌هایی را برای شیعیانشان داشتند. یکی از سفارش‌ها این بود که به تکه تکه کردن یکدیگر مشغول نشوید یعنی اهل اختلاف‌افکنی، غیبت، حسادت‌، فاش کردن اسرار دیگران و غیره نباشید. سپس می‌فرمایند: من با خود سوگند خورده‌ام اگر ببینم کسی بین شیعیانم اختلاف می‌افکند و مؤمنی را به خشم می‌آورد، او را نفرین کنم تا در دنیا گرفتار عذابی سخت شود و در آخرت در شمار زیانکاران باشد. ببینید امام رضا(ع) امامی رئوف است؛ اما اختلاف‌افکنی به‌قدری سم است که چنین کسانی را نفرین می‌کند. پس امام رضا(ع) دارای شخصیتی جامع و مردمی بودند اگر مثلاً یک منبری فقط سخنرانی کند ولی با مردم زندگی نکند و حشر و نشر نداشته باشد؛ اولاً دردها را متوجه نمی‌شود ثانیاً مردم الگوی عملی نمی‌بینند ثالثاً نمی‌تواند تذکر بجا و به‌موقع بدهد!

یکی دیگر از ابعاد بسیار مهم در سبک زندگی و سیره ائمه اطهار(ع)، اقتصاد و میانه‌روی در مصرف و پرهیز از اسراف و تجمل‌گرایی است. سیره اقتصادی امام رضا(ع) دارای چه شاخصه‌هایی است؟

در سیره و گفتار امام رضا(ع) مطالب جامعی درباره اهمیت و ضرورت اعتدال در مصرف می‌بینیم. آن حضرت ضمن توصیه به کار و تلاش در زندگی، قناعت را یکی از اصول ضروری در گذران زندگی می‌دانستند. قناعت یعنی انسان‌ها باید برای کسب ثروت حلال و توسعه اقتصادی تلاش کنند ولی نتیجه تلاش آن‌ها یکسان نیست. بنابراین هر کس باید به نتیجه تلاش اقتصادی خود راضی بوده و آرامش داشته و قانع باشد.

امام رضا(ع) به مردم آموزش تقدیر المعیشه می‌دادند. یعنی می‌گفتند با توجه به درآمدتان، به‌اندازه خرج کنید و حساب و کتاب داشته باشید. وقتی زیاده‌روی می‌کنید و چیزهایی را که توانش را ندارید می‌خرید گرفتار فقر می‌شوید. فردی از امام پرسید: فایده قناعت که این‌قدر به آن توصیه می‌کنید چیست؟ حضرت فرمودند: «قناعت، نفس انسان را از آلودگی‌ها حفظ می‌کند و موجب عزت و قدر و منزلت انسان می‌شود». مثلاً اگر افراد خانواده‌ای که مشکل مالی دارند، قانع باشند و مشکلات اقتصادیشان را به دیگران نگویند خودشان را خوار و حقیر نمی‌کنند. امام در ادامه سخنانشان، فایده دیگر قناعت را دور شدن انسان از رنج استکثار یعنی زیاده‌خواهی دانستند.

افرادی که حرص دارند خود را به زحمت می‌اندازند؛ مثلاً دو شیفت کار می‌کنند و در مقابل، ثروت‌های معنوی را از دست می‌دهند. مثلاً فرصت نماز به‌موقع یا صحبت با فرزندانشان را از دست می‌دهند. فایده بعدی قناعت از نظر امام رضا(ع) این است که انسان را از قید بندگی و چشم به راه اهل دنیا بودن آزاد می‌کند یعنی آدم به خاطر پول برده دیگران نمی‌شود و خود را خوار نمی‌کند. صبر می‌کند تا خدا برایش گشایش ایجاد کند.

امام فرمودند: دو گروه قدر قناعت را دانسته و به دنبال قناعت هستند: گروه نخست افراد متعبدند که بنده خدایند، به دنبال اجر آخرت‌ و دلخوش به سرای ابدی هستند یعنی می‌دانند زندگی دنیا موقت است. گروه دوم انسان‌های با شخصیتی هستند که دوست ندارند گرفتار افراد پست این دنیا شوند. اما چطور یک خانواده و جامعه می‌توانند قانع شوند؟ امام رضا(ع) در این زمینه راهکار دارند و می‌فرمایند: «به کسی که وضع اقتصادی‌اش از تو پایین‌تر است نگاه کن و به کسی که سطح اقتصادی‌اش از تو بالاتر است نگاه نکن، این‌طور قانع می‌شوی و دلت آرام می‌شود».

اگر به دیدار خانواده‌ای که ثروتش خیلی از ما بیشتر است برویم فرزندمان احساس حقارت می‌کند و غصه می‌خورد. پس سعی کنید با خانواده‌هایی رفت‌وآمد کنید و حتی مسافرت بروید که ازنظر اقتصادی هم سطح شماست. چون اگر در مسافرت بخواهید به اندازه فرد ثروتمند پول خرج کنید مشکل مالی پیدا می‌کنید، اگر نخواهید به اندازه او خرج کنید سطحتان یکی نیست و احساس کوچکی می‌کنید. پس امام رضا(ع) روش زندگی عزتمندانه و برخورد دربرابر مسائل اقتصادی را به افراد یاد دادند و می‌گفتند تلاش کنید و نان حلال بدست بیاورید ولی به نتیجه تلاشتان قانع باشید. از نظر امام رضا(ع) ثروت در ثروت‌های مالی خلاصه نمی‌شود.

یک سفارش دیگر امام رضا(ع) این بود که چه ثروتمندید و چه فقیر، تلاش کنید در زندگی میانه‌رو باشید. برخی تا پولی به دستشان می‌رسد زود خرج می‌کنند و هر چه بیشتر ثروت پیدا می‌کنند، سطح مصرفشان را بالاتر می‌برند و خودشان و فرزندانشان را بد عادت می‌کنند. بعد که با مشکل اقتصادی مواجه شدند دچار بحران می‌شوند. امام رضا(ع) در همه حال توصیه به میانه‌روی دارند چون دنیا تضمین ندارد. زندگی فراز و فرود دارد و ممکن است انسان دوباره مشکل اقتصادی پیدا کند.

پس باید به فکر روزهای مبادا هم بود. خیلی از افراد را در جامعه داریم که مرتب می‌نالند و حق هم دارند و می‌گویند درآمدمان کم است. ولی در واقع روش خرج کردن را بلد نیستند و اسراف و زیاده‌روی می‌کنند. اسلام می‌گوید مصرفت باید منطقی باشد و اندازه و اعتدال در آن رعایت شود. اگر فرد فقیر میانه‌روی کند به استقلال اقتصادی می‌رسد. فرد پولدار هم باید به جای اسراف و ولخرجی، پول‌هایش را در مسیری منطقی‌تر خرج کند.

در پایان اگر نکته‌ای ناگفته مانده بیان بفرمایید.

نکته‌ای که می‌خواهم روی آن تأکید کنم ضرورت آشنایی و معرفت مردم به سیره امام هشتم(ع) است. رابطه مردم با امام رضا(ع) نباید فقط احساسی باشد. اگر مردم از امام رضا(ع) توقع دارند به آن‌ها لطف کند، آن‌ها هم باید توقع امام را برآورده کنند. امام رضا(ع) دوست دارد شیعیانش با سیره‌اش آشنا شوند و تحت تأثیر قرار گیرند.

امام رضا(ع) مثل یک پدر و طبیب مهربان است. پزشک دوست دارد مشکلات بیمارش حل شود. چه موقع مشکل حل می‌شود؟ وقتی به توصیه پزشک عمل کند. اگر به سفارش‌ها و سیره امام عمل کنیم، همه مشکلاتمان حل می‌شود. این‌ها دوای دردهای زندگی ماست. نزدیک‌ترین فرد به امام رضا(ع) کسی نیست که دستش را به ضریح رسانده، کسی است که اخلاقش رضوی است. پس واجب است همه با سیره امام رضا(ع) آشنا شوند و این سیره را در زندگیشان پیاده کنند، در نتیجه هم مشکلات خودشان حل می‌شود و هم معطر به اخلاق رضوی می‌شوند.

خبرنگار: زهرا دلپذیر

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.