تحولات منطقه

۳۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۰
کد خبر: ۸۸۵۵۰۴

هوش مصنوعی و آینده روابط بین‌الملل

مهدی سلامی، کارشناس مسائل بین‌الملل

یکی از خطرات مهم این پدیده در عرصه روابط بین‌الملل، شکل جدیدی از عدم توازن با نام "شکاف دیجیتال جهانی" است که در آن برخی از کشورها از مزایای هوش مصنوعی بهره‌مند بوده، در حالی که برخی دیگر عقب می‌مانند.

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

هوش مصنوعی در واقع رشته‌ای جوان و حدوداً شصت ساله است که علوم، نظریه‌ها و تکنیک‌ها (از جمله منطق ریاضی، آمار، احتمالات، عصب‌شناسی محاسباتی و علوم کامپیوتر) را گرد هم می‌آورد و هدف آن، دستیابی به تقلید از توانایی‌های شناختی یک انسان توسط ماشین است. بنابر تعریف شرکت IBM فعال در زمینه تولید سخت افزارها و نرم افزار، هوش مصنوعی، از رایانه‌ها و ماشین‌ها استفاده می‌کند تا به تقلید از ذهن انسان، به حل مسئله و تصمیم‌گیری بپردازد.

هنگامی که انسان‌های نوین با برخی محدودیت‌های ذهنی و فکری خود آشنا شدند، بخشی از این کاستی را با محول‌کردن پاره‌ای از وظایف به ماشین‌ها و هوش مصنوعی جبران کردند و این اولین‌بار در تاریخ بود که انسان، جایگاه بلامنازع خود به‌عنوان کاشف و دانای پدیده‌های جهانی را به موجودیت دیگری واگذار کرد. البته در نوشته‌های اساطیر یونان باستان نیز همیشه انسان‌ها در آرزوی داشتن یک کمک (ماشینی) بوده‌اند. برای مثال، هفائستوس (خدای صنعتگری در یونان باستان) ربات‌گونه‌هایی کوچک ساخته بود که به انجام امور آدمیان و حفاظت از برخی سواحل مرزی مشغول بودند.

 سیستم‌های هوش مصنوعی با تجزیه انبوه داده‌ای که توسط انسان‌ها ایجاد شده‌اند، جستجوهای هوشمندانه‌ای انجام داده و متن و تصاویر را تفسیر می‌کنند تا الگوهایی را در داده‌های پیچیده کشف، و سپس بر اساس آن یادگیری‌ها عمل می‌کنند. روابط بین‌الملل همواره محیطی پیچیده، پرتنش و نیازمند تصمیم‌گیری‌های سریع و دقیق بوده است. هوش مصنوعی در این عرصه می‌تواند نقش‌های مختلفی از قبیل بررسی و تحلیل داده، پیشبینی سناریوهای مختلف و کمک به تصمیم‌گیران در این حوزه را بر عهده بگیرد.

در عرصه سیاست خارجی، هوش مصنوعی می‌تواند کمک‌کار امور دیپلماتیک و دیپلماسی کشورها قرار گیرد. امروزه با افزایش حجم داده‌ها، با محدودیت ذهن انسان برای تجزیه و تحلیل حجم گسترده‌ای از اطلاعات روبه‌رو هستیم. تصمیم‌گیران به‌ویژه درون دستگاه‌های سیاست خارجی می‌توانند در تعاملات و مذاکرات دیپلماتیک خود، با محول کردن امور محاسباتی و وقت‌گیر به دستیار هوشمند، مستقیماً به مرحله قضاوت و تصمیم‌گیری بروند. این خاصیت استفاده بهینه از زمان در جهانی که هر لحظه با سرعت بیشتری در حال گذار بوده و نیاز به واکنش‌ها و تصمیمات آنی دارد، نمود قابل توجهی پیدا کرده و امکان تغییرات شگرف در محاسبات بین‌المللی را در پی خواهد داشت.

با وجود این، یکی از خطرات مهم این پدیده در عرصه روابط بین‌الملل، شکل جدیدی از عدم توازن با نام "شکاف دیجیتال جهانی" است که در آن برخی از کشورها از مزایای هوش مصنوعی بهره‌مند بوده، در حالی که برخی دیگر عقب می‌مانند. برای نمونه، تخمین‌ها برای سال 2030 نشان می‌دهد که آمریکای شمالی و چین احتمالاً بیشترین دستاوردهای اقتصادی را از هوش مصنوعی تجربه خواهند کرد؛ در حالی که کشورهای در حال توسعه - با نرخ‌های پایین‌ترِ پذیرش هوش مصنوعی - رشد اقتصادی متوسطی را ثبت می‌نمایند. همچنین ممکن است هوش مصنوعی توازن قدرت بین کشورها را تغییر دهد. نگرانی‌هایی در مورد یک مسابقه تسلیحاتی جدید، به ویژه بین ایالات متحده آمریکا و چین، برای تسلط در حوزه هوش مصنوعی وجود دارد.

بدون شک هوش مصنوعی تأثیر قابل‌توجهی بر روابط بین‌الملل خواهد داشت؛ مانند قرار دادن موضوعات جدید در دستورکار بین‌المللی، به چالش کشیدن روابط ژئواستراتژیک، خدمت به عنوان ابزاری برای دیپلمات‌ها و مذاکره‌کنندگان و ایجاد فرصت‌ها و نگرانی‌های جدید در مورد موضوعات حقوق بشری. با توجه به نکات یاد شده، به نظر می‌رسد آن دسته از بازیگرانی که گوی سبقت در این عرصه را از دیگران بربایند، در آینده نزدیک با فرصت‌های بیشتری روبه‌رو بوده و امکانات بیشتری در مواجه با تهدیدهای آن خواهند داشت. هوش مصنوعی آمده تا بماند و پیشرفت آن قابل توقف نیست. بنابراین، باید آن را مدیریت کرده و سعی شود اثرات منفی احتمالی آن کاهش داده شده یا مهار شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.