علی اصغر فانی گفت: اگر از موضع آموزش و پرورش صحبت کنم یک جواب برای این پرسش دارم و اگر بخواهم از موضع نظام صحبت کنم، پاسخ دیگری میدهم؛ از موضع نظام؛ بله آموزش و پرورش در چنین وضعیتی طبقاتی میشود، کمااینکه امروز جامعه نیز طبقاتی شده است و ما تقریباً دیگر طبقه متوسط نداریم. از موضع آموزش و پرورش هم باید بگویم؛ این دستگاه در طول سال، حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد کسری بودجه دارد. این کمبود نیز از آنجا ناشی میشود که حاکمیت بودجه کافی به آموزش و پرورش نداده است. این ۲۵ درصد کسری مانند وضعیت فردی است که ته چاهی ۵۰ متری افتاده و ما طنابی ۴۵ متری برایش در چاه انداختهایم و میگوییم خودت را بالا بکش!
فانی در ادامه تصریح کرد: در واقع پولی که در آموزش و پرورش هزینه میکنیم، از آنجاکه ۲۵ درصد کسری دارد، آن ۷۵ درصد باقی مانده نیز که در دسترس است و میتوان هزینه کرد، به هدر میرود.
او افزود: مشکل اینجاست که آموزش و پرورش میگوید وقتی به ما پول کافی نمیدهید، پس لازم است سرم را خلوت کنم تا بتوانم به همه برسم و اینگونه مدارس غیردولتی رشد میکنند.
وزیر آموزش و پرورش در دولت یازدهم تاکید کرد: یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانش آموز در کشور ما در مدارس غیرانتفاعی و ۱۳ میلیون دانش آموز در مدرسه دولتی هستند و در مجموع حدود ۱۵ میلیون دانش آموز داریم. دولت هزینه کننده خوبی هست، اما بهرهور خوبی نیست. در سطح کلان در دنیا نیز همینطور است. میدانید که بودجه امسال آموزش و پرورش ۲۰۷ هزار میلیارد تومان است و این رقم را به ۱۳ میلیون نفری که در مدرسه دولتی درس میخوانند تقسیم کنید؛ میشود ۱۵ میلیون تومان. یعنی دولت برای هر دانش آموز مدرسه دولتی به صورت میانگین حدود ۱۵ میلیون تومان در سال هزینه میکند.
فانی یادآور شد: اگر کرایه ساختمانهای دولتی را حساب کنیم و به این ۱۵ میلیون تومان اضافه کنیم، به رقم ۲۰ میلیون تومان میرسیم. در این حالت دولت بابت یک دانش آموز در مدرسه دولتی که تازه میگوییم کیفیت هم ندارد، در سال ۲۰ میلیون تومان هزینه میکند. در همین شرایط فرض کنید هزینه یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانش آموزی که در مدارس غیردولتی درس میخوانند را هم دولت برعهده بگیرد! نتیجه چه میشود؟ وقتی ۲۰ میلیون تومان هزینه سالانه برای هر دانش آموزی که در مدارس دولتی تحصیل میکنند، به هزینه دانش آموزانی که در مدارس غیردولتی درس میخوانند، اضافه شود، مبلغ ۳۴ هزار میلیارد تومان هزینه اضافه برای آموزش و پرورش ایجاد میشود؛ یعنی دولت غیر از ۲۰۷ هزار میلیارد تومان، باید ۳۴ هزار میلیارد تومان دیگر هم داشته باشد تا بتواند با تقبل هزینه دانش آموزان غیردولتی، به کلی مدارس غیردولتی را جمع کند. آیا تحقق چنین چیزی امکان دارد؟
فانی در ادامه اظهار کرد: آموزش و پرورش که میگوید تا به حال چنین کاری ممکن نبوده، حالا شاید در آینده حاکمیت این هزینه را بپردازد. سهم ما از GDP درحال حاضر ۲.۴ درصد است و میانگین جهانی ۴ درصد است. ما باید نخست این فاصله را پر کنیم. پیشنهادم این است که سالی سه دهم درصد به سهم آموزش و پرورش اضافه شود و تا آخر برنامه هفتم توسعه، به میانگین جهانی (۴ درصد) برسیم. همچنین سهم ما از بودجه عمومی کشور ۱۱.۲ درصد است و باید به ۱۶.۵ تا ۱۷ درصد برسد.
وزیر اسبق آموزش و پرورش با اشاره به اینکه تازه اگر به این رقم برسیم وضع ما کمی بهتر میشود، گفت: متاسفانه تا به حال در خصوص این شرایط سکوت کردهایم و انتظار داریم آموزش و پرورش تخم دو زرده کند! طبیعی است که آموزش و پرورش هم در قبال توقعاتی که از آن انتظار میرود، بگوید نمیتوانم و پول ندارم. زمانی که معیشت معلم تامین نشود چه انتظاری میتوانیم از او داشته باشیم؟ در گذشته یک معلم با ۱۰ سال سابقه حتماً صاحب خانه بود، اما الان با سال ها سابقه هنوز خانه ندارد!
فانی در ادامه تاکید داشت: من از این معلم با چنین وضعیتی چه توقعی میتوانم داشته باشم؟ اصلاً با چه رویی به او بگویم خوب کار کند. من این گلایهها را از معلمان شنیدهام و تاییدشان هم میکنم. بنابراین مستقل از امکانات و شرایط، دیدگاه کلان حاکمیت به آموزش و پرورش به صورتی است که این دستگاه در اولویت نیست و کوچک دیده میشود و بلایی که میبینید سر آموزش و پرورش و دانش آموزان آمده است. البته با همه مشکلات، اینطور هم نیست که آموزش و پرورش ایران هیچ نتیجهای نداشته باشد؛ بهترین دانش آموختگان ما از همین آموزش و پرورش بیرون آمدهاند. همان کسانی که برخی از آن ها در آن سوی آب ها زندگی میکنند و موفقیت هم کسب کرده اند، دانش آموختگان همین مدارس کشور بودهاند.
او با تاکید بر اینکه نباید خدمات آموزشی و معلمی را بیاهمیت تلقی کرد، گفت: این واقعیت را نباید انکار کنیم که معلمی بخصوص برای آقایان که مسئولیت اداره خانواده را هم بر عهده دارند، با این حقوق سخت است و مشکلات زندگی آن ها حل نمیشود و تورم نیز که مدام در حال افزایش است، هر روز سفره این قشر را کوچکتر میکند.
فانی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه که آیا برنامه درسی ملی به شکل دورهای اصلاح و بازنگری میشود؟ بیان کرد: قرار بود هر ۵ سال یک بار برنامه درسی ملی تجدیدنظر شود، اما میبینیم که بیش از ۱۰ سال یا حتی ۱۵ سال در برخی از دروس، کتاب درسی ثابت مانده و بازنگری صورت نگرفته است.
وزیر آموزش و پرورش در دولت یازدهم با تاکید به اینکه بیش از برنامه درسی، معلم اهمیت دارد، اظهار کرد: معلم اگر به روز باشد و انگیزه کافی داشته باشد، مشکل برنامه درسی را نیز میتواند حل کند. روشهای تدریس در ایران با عنوان روش تدریس نوین و فعال، سال هاست در کشور انجام میشود و به این صورت است که معلم به جای اینکه مستقیم به دانش آموزان آموزش بدهد، با طرح سوالاتی بچهها را هدایت میکنند تا خودشان به نتیجه آموزشی مدنظر برسند. این روش تدریسی است که ما در ایران به کار میگیریم و در دورههایی که تابستانها برای معلمان برگزار میکنیم نیز همین شیوه آموزش داده میشود.
او در واکنش به برخی اظهارات مبنی بر اینکه آموزش و پرورش ایران جزو سیستمهای تعلیم و تربیت ایدئولوژیک محسوب میشود، بیان کرد: در ایدوئولوژیک بودن آموزش و پرورش باید تعادل باشد، چرا که وقتی مطلبی را بیش از حد به دانش آموزان آموزش دهیم، نتیجه عکس میدهد. نمیشود که ایدئولوژی در مدرسه به صفر برسد، ایدئولوژی هم لازم است منتها افراط در ایدئولوژیک کردن آموزش و پرورش اشکال دارد.
فانی خاطرنشان کرد: البته تنها آموزش و پرورش ایران ایدئولوژیک نیست، برخی دولتها هم آموزش و پرورش ایدئولوژیک دارند.
نظر شما