مرحوم آیتالله علی صفایی حائری در دو کتاب «غدیر» و «امامت طرح حکومتی شیعه» به مبحث امامت پرداخته است. «ولایت علی(ع)، علی را سرپرست گرفتن و از هوا ها و حرفها و جلوهها بریدن است و این ولایت، ادامه ولایت حق است و دنباله توحید. آن هم توحیدی در سه بعد درون، هستی و جامعه».
در گفتوگو با حجتالاسلام محمدعلی علیگو، پژوهشگر علوم دینی و معاون پژوهشی انتشارات لیلهالقدر از جنبهای دیگر به ولایت پرداختهایم. دیدگاهی که از انسان، جامعه انسانی و اهداف این جامعه انسانی شروع کرده و به اضطرار و ضرورت وجود ائمه(ع) میرسد.
غدیر تنها یک واقعه تاریخی نیست
حجتالاسلام علیگو در ابتدا با بیان اینکه گاهی غدیر را تنها یک واقعه تاریخی میدانیم که در زمان مشخصی اتفاق افتاده است، توضیح میدهد: اگر ماهیت و حقیقت غدیر برای ما روشن نشود، آن حادثه مبارک در آن تاریخ و روز خاص دفن میشود و این جریان عظیم در تاریخ حیات اجتماعی بشر نقشی نخواهد داشت. پس باید با درک عمیقتری از غدیر با این عید بزرگ ارتباط برقرار کنیم.
او تاکید میکند: شکی نیست که غدیر به امامت وابسته است و با هم گره خورده و در هم تنیده شدهاند. اگر حقیقت امامت را درک نکنیم، حقیقت غدیر آشکار نمیشود و تا حقیقت انسان را درک نکنیم حقیقت امامت جایگاهی پیدا نمیکند. با درک انسان و با کشف هدف او و هدف جامعه، طبیعتاً ناگزیر به رهبری و مدیریتی خواهیم بود که این هدف را فراهم آورد. در نتیجه از هدف انسان به هدف حکومت رسیده و پس از آن، از هدف حکومت به معیار و روش انتخاب حاکم و از این همه، به ویژگیهای حاکم خواهیم رسید. در این طرح است که از رشد بهعنوان هدف انسان به ایجاد زمینه برای به پا ایستادن مردم برای خدا بهعنوان هدف حکومت رسیده و از همین جا به مسئله عصمت بهعنوان معیار انتخاب حاکم میرسیم و به علت محدودیت خود در شناخت این معیار، انتصاب و اختیار خداوند را بهعنوان روش انتخاب حاکم مدنظر داشته و بر اساس همین طرح و منظومه فکری، ویژگیهای حاکم اسلامی در طرح حکومت شیعی مشخص خواهد شد.
خودشناسی لازمه شناخت غدیر
این استاد حوزه ادامه میدهد: اگر انسان فقط مجموعهای از اعضا و غرایز انسانی باشد، با این ابعاد وجودی، آرمان و هدفش فقط لذت بردن است و در این صورت مسئلهای به نام امامت برایش طرح نمیشود. انسانی که در سطح لذت جویی هدف گذاری شده است در سطح شکم و شهوانیات زندگی میکند. پس برای این انسان، غدیر مسئله نیست. حتی اگر جشن هم بگیرد و شادمانی بکند ظاهری است. برای او غدیر و امامت در صورتی اهمیت پیدا میکند که به شناخت عمیقتری از خود برسد. بداند سرمایههایی بلندتر و استعدادهایی عظیمتر دارد. بفهمد اهداف بزرگتری از لذت جویی و کیف کردن برای او قرار داده شده است. دنیا فقط آخور و چراگاه او نیست، بلکه دنیا راهی است که باید طی کند و جایی است که باید برای مسیرهای طولانی آینده خود توشه بردارد. اگر انسان در این عظمت و ابعاد شناخت پیدا کرد و اهداف بلند برای خود قرار داد، در آن صورت به راهنما احتیاج پیدا میکند.
حجتالاسلام علیگو عنوان میکند: راهنمای انسان باید کسی باشد که مسیرهای بلند را طی کرده و سرد و گرم مسیر را چشیده باشد و برای راهبری انسانها آماده باشد. برای ابعاد بزرگتر انسانی و در سطح جامعه نیز همینطور است. حکومتها با اهداف متفاوتی مانند ایجاد امنیت و پاسداری، ایجاد رفاه عمومی بر اصل عدالت و مساوات و با توجه به بهداشت و فرهنگ و کار و تولید و خوراک و پوشاک و مسکن و پرستاری و شکوفا کردن استعدادهای انسانی و تشکیل جامعه انسانی بهخاطر برقراری امنیت و رفاه و تکامل و تعالی و آزادی تشکیل میشوند. امامت و ولایت مکمل یکدیگر هستند چرا که هدف از امامت و حکومت در بنای اسلام چیزی جز رشد و شکوفایی انسانها نیست. اگر جامعه انسانی را از آرمانهای رفاه، امنیت و آزادی و عدالت بالاتر دیدیم، در این جامعه افراد تربیت شده و رشد پیدا میکند.
مضطر به ولی هستیم
این پژوهشگر دینی بیان میکند: برای هدایت این جامعه به حاکمی نیاز است که این تربیت و رشد را در برنامه خود داشته باشد و اهدافش فقط پرستاری و پاسداری کردن نباشد. هدف طبق بیان کلام خدا در آیه 25 سوره حدید، اقامه قسط و عدل آن هم به صورت خود جوش و برخاسته از عمق جامعه، هدف مهمی است که در قرآن به عنوان هدف عمومی انبیاء و حاکمان الهی مطرح شده است: «لَقَدْ أَرْسَلَنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ...» و دیگری برپایی حکومت الهی است که با تحقق این دو هدف مقدماتی، عبادت مخلصانه حق که هدف اصلی بعثت انبیاست محقق میشود.
او اظهار میکند: اگر در این جامعه به مرتبهای برسیم که به پا ایستاده و سرپا شویم، با قسط هر چیزی را درست اندازه بگیریم و حق هر چیزی را درست ادا کنیم و در مورد حق خود، دیگران و جامعه به شهود برسیم، آنگاه در مسیر هدف گذاری چنین جامعهای باید حاکمی باشد که از نظر علم، آگاهی، آزادی از شهوات و... در حد عصمت باشد. نه خطا کند و نه در دام شهوات بیفتد. با این نگاه به طور طبیعی به امامت میرسیم. هر چند که امامت با غدیر و روایت متواتر و صحیح « مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاه» بیان شده است اما اگر این سیر در انسان و جامعه انسانی اتفاق افتاده و طی شده باشد، آن گاه سلمانوار و ابوذر وار قبل از بیان پیامبر(ص) از او که رها و آزاد از تمام شهوات، جهلها و خطاهاست درخواست میکنیم ما را هدایت کرده و به مقصد برساند.
حجتالاسلام علیگو در پایان بیان میکند: اگر جامعه انسانی در مسیر صحیح قرار گرفت آنگاه به اولیاء الهی و ائمه اطهار(ع) و امیرالمومنین(ع) اعتقاد پیدا میکنیم. از پیامبر(ص) درخواست میکنیم که اگر تو نباشی ما باید چه کنیم و ما مضطر به ولی هستیم. نه تنها علی(ع) را دوست داشته باشیم، بلکه بالاتر از آن ما فقط علی(ع) را میخواهیم و بدون علی(ع) نمیتوانیم ادامه دهیم. چون ما مقاصدی را از زندگی انتخاب کرده و اهدافی داریم که بدون علی(ع) اصلاً راهی برای رسیدن نداریم. اگر به این سطح از درک ولایت رسیدیم آنگاه نوع برخورد ما با غدیر و امامت و ائمه(ع) متفاوت خواهد شد. برای خواندن کتابی مانند نهجالبلاغه، گویی لطف کرده و منت بر سر او میگذاریم در حالیکه بر عکس آن است، باید با تمام وجود منت اولیای الهی را داشته باشیم که چنین فرمایشات گهرباری را به ما رساندند.
نظر شما