دوران امامت امام هادی(ع) دوران اختناق شدیدی بود و دستگاه حکومت آن زمان بسیار مستبدانه و ظالمانه رفتار میکرد. به قدری که امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) را از مدینه به سامرا تبعید کردند تا آن بزرگواران را به طور مستقیم زیر نظر داشته باشند و همه رفت و آمدهای ایشان را کنترل کنند. به همین علت امام هادی(ع) چندان آزادی عمل نداشت تا بتواند به طور عادی در زمینههای فرهنگی، سیاسی و علمی و حتی تربیت شاگردان فعالیت کند. اما آن بزرگوار در همان شرایط سخت، تلاشهای بسیاری برای گسترش و تبیین فرهنگ اسلام محمدی(ص) انجام داد.
به مناسبت ولادت بدر ذیالحجه، حضرت امام علیالنقی(ع) با حجتالاسلام عباس جعفری فراهانی، کارشناس تاریخ اسلام به گفتوگو پرداختیم که بخشی از آن را در ادامه میخوانید:
اوضاع سیاسی عصر امام هادی(ع)
حجتالاسلام جعفری فراهانی در ابتدا با اشاره به اوضاع سیاسی اجتماعی عباسیان در عصر امام هادی(ع) میگوید: هر کدام از ائمه(ع) در زمان خود از جایگاه خاصی برخوردار بودند و در آن شرایط به نحو کامل و جامع به مسائل زمان خود پرداخته و وظایف خود را انجام دادند. اما دوره زندگی امام هادی(ع) و بخشی از دوران خلافت عباسی ویژگیهایی دارد که آن را از دیگر دورهها جدا میکند. در این دوره عظمت و هیبت خلافت بنیعباس فرو ریخته بود، زیرا بردگان و ترکان بر دستگاه خلافت حاکم شده بودند. حاکمان عباسی همچون مأمون به واسطه استعداد و تواناییهایشان جایگاه بالایی در میان مردم داشتند. مأمون به شعر و ادب و ترجمه آثار حکما و... علاقه زیادی داشت و نهضت ترجمه را نیز راه انداخته بود و سعی داشتند افراد زبده را مسئول انجام بخشهای مختلف دولت کنند. در دوره امامت امام هادی(ع) که هفت سال در دوره خلافت معتصم عباسی، حدود پنج سال با خلافت واثق، چهارده سال با خلافت متوکل، شش ماه با خلافت مستنصر، دو سال و نه ماه با خلافت مستعین و هشت سال و اندی با خلافت معتز همزمان بوده است؛ وضعیت خاصی حاکم بود. جایگاه خاص و عظمت خلافت تنزل پیدا کرده بود. که یکی از دلایل آن، حاکم کردن بردگان و ترکان بر درگاه خلافت بود.
او اضافه میکند: در دورههای قبل حاکمان تلاش بیشتری بر استفاده از شخصیتهای زبده برای دستگاه خلافت و ماموران و استانداران و... داشتند. اما در دوره امام هادی(ع) ترکان و بردگان خلیفه را یک حاکم تشریفاتی میدانستند یعنی خودشان درباره هر کاری که میخواستند انجام بدهند، تصمیم میگرفتند و تصمیم گرفته شده را به خلیفه اطلاع میدادند. خلیفه توان مخالفت با تصمیم ترکان و بردگان را نداشت زیرا خودش به آن افراد میدان داده بود. خلیفه عملاً یک مقام تشریفاتی بود، ولی در عین حال هر موقع خطری از جانب مخالفان احساس میشد خلفا و اطرافیان و عموم کارمندان دستگاه خلافت، در سرکوبی آن خطر نظر واحدی داشتند.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه میدهد: علاوه بر آن درباریها یا حاکمان در دوره زندگی امام هادی(ع) دچار خوش گذرانی و هوسرانی شده بودند. خلفای عباسی در این دوره به شب نشینی و خوشگذرانی و می گساری میپرداختند و دربار خلافت غرق در فساد و گناه بود به نحوی که در تاریخ از این شب نشینیها موارد متعددی نقل شده است. در این دوره ظلم و بیدادگری و خودکامگی گسترش پیدا کرده و ظلم و جور و نیز غارت بیتالمال و صرف آن در عیاشیها و خوش¬گذرانیها جان مردم را به لب آورده بود.
راهبردهای امام هادی(ع) در دوران امامت
این کارشناس تاریخ اسلام بیان میکند: در دوران زندگی امام هادی(ع) نهضتهای علوی نیز گسترش پیدا کرده بود. علویان فراوانی متشکل از سادات و غیر سادات مناطق مختلفی چون ایران، عراق و فارس با دیدن ظلم و فساد درباریان عباسی اعتراض میکردند و شورشها و نهضتهای زیادی را به صورت آشکار و پنهان سر و سامان میدادند. کارشناسان میگویند وقوع ۱۸ شورش علوی و غیر علوی در دوران زندگی و امامت امام هادی(ع) ثبت شده است. دستگاه خلافت نهضت علویان را به طور بیرحمانه سرکوب میکرد. علت این شدت عمل نیز در این بود که دستگاه خلافت با تمام اختناق و کنترلی که برقرار ساخته بود، خود را متزلزل و ناپایدار میدید و از این نوع نهضتها سخت بیم¬ناک بود.
او در ادامه به اقدامات امام هادی(ع) اشاره کرده و توضیح میدهد: آن حضرت با توجه به مأموریتها و وظایف الهی که برعهده داشتند در این شرایط و اوضاع پیچیده سیاسی تصمیمات خاصی گرفتند. یکی از این تصمیمات تشکیل شبکه گسترده و وسیع به نام شبکه وکالت است. البته این شبکه ارتباطی از زمان امام صادق(ع) یعنی از نیمه دوم عصر امامت ایشان شکل گرفته بود و به تدریج دارای نظم و هماهنگی بیشتری شد تا جایی که در عصر امام جواد (ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) و به دنبال آن در دوره غیبت صغری به اوج انسجام خود رسید و اغلب مناطق شیعه نشین را در بر گرفت. یکی از اهداف این کار، ارتباط با افراد مستعد در شیعیان و غیرشیعیان علاقهمند به تحصیل علم و دانش بود. امام هادی(ع) در آن دوران سخت و مستبدانه از هر شرایطی برای تربیت شاگردان و اعزام نمایندگان و وکلایی به سرزمینهای گوناگون بهره میبرد. آن حضرت به طور مخفیانه شاگردانی در زمینه روایت حدیث و فقه و علوم و معارف اسلامی تربیت میکرد و در عین حال مناظرات و مکاتباتی نیز با مردم داشت. به سؤالات آنها پاسخ داده و شبهات را برطرف میکرد. در این شرایط نمایندگان امام در سرزمینهای گوناگون حضور داشتند و از طرف آن حضرت به نیازها و سؤالات مردم پاسخ میدادند. نیازهای مادی و معنوی آنها را رفع کرده و خمس و زکات را به دست امام میرسانند تا در جهت مصالح مسلمانان مصرف شود.
حجتالاسلام جعفری فراهانی به شیوه مبارزاتی دهمین امام نیز اشاره کرده و تشریح میکند: امام هادی(ع) نه تنها با حاکمان غاصب و ظلم و جور آنان مبارزه میکرد بلکه با جریانهای انحرافی که در بستر این حکومتها به وجود آمده بود مانند غلات، مقصره، واقفیه، صوفیه، خلق قرآن، معتزله و... نیز مبارزه میکرد. مبارزه آن حضرت گاهی مستقیم بود و با جهاد تبیین و با بیانات صریح و روشنگرانه خود، تفکرات و عقاید انحرافی آنها را نقد و ابطال میکرد. ادعیه و دعاهایی که از سوی امام هادی(ع) نیز مطرح و تعلیم داده میشد نیز بخشی از روشهای مستقیم هدایتی آن حضرت است. علاوه بر آن امام هادی(ع) با تربیت شاگردان متعدد به شکلی غیرمستقیم به مبارزه با فسادهای موجود پرداخت. آن حضرت شاگردانی عالم و اندیشمند تربیت کرد که در مناطق مختلف جهان اسلام در آن روزگار حضور پیدا کرده و با انحرافات مبارزه میکردند. از آن جمله میتوان به حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، علی بن مهزیار و فضل بن شاذان نیشابوری اشاره کرد. این شخصیتهای برجسته همگی از اصحاب و شاگردان امام(ع) به شمار میآمدند که به دیارهای مختلفی مهاجرت اجباری کرده و در این مهاجرتها منشأ خیرات و برکات بسیاری شدند.
نظر شما