«مسئله‌ سند تحول مسئله‌ دلشادکننده‌ای واقعاً نیست؛ بیش از ۱۰ سال پیش این سند تنظیم شده، وزرای محترمی هم که آمدند، هرکدام یک کارهایی کرده‌اند،‌ گزارش‌هایی هم داده‌اند، به ما هم معمولاً گزارش داده‌اند که ما این کارها را انجام داده‌ایم لکن آنچه واقعیت دارد این است که به این سند تحول عمل نشده است».

دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در گفت‌وگو با قدس بیان کرد / بی‌ثباتی مدیریت، مانع اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

نارضایتی رهبر معظم انقلاب از چگونگی اجرای سند تحول آموزش و پرورش محدود به این سخنان نیست. ایشان بارها در دیدارهای خود با مسئولان آموزش و پرورش ضمن ابراز نارضایتی خود در این خصوص، از اهمیت این سند و حتی به‌روز کردن آن گفته‌اند.

اکنون بیش از یک دهه از ابلاغ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش گذشته و با وجود تغییر هفت وزیر، فقط ۱۰درصد آن اجرا شده و این پرسش مطرح است که چه چالش‌هایی برای اجرا وجود داشته که هیچ یک از وزیران توان اجرای آن را نداشته‌اند؟

اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

محمود امانی طهرانی، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش به ما می‌گوید: واقعیت این است که سند تحول بنیادین برای تحقق دو هدف در کشور تدوین و تصویب شد؛ نخست، آموزش و پرورش با کیفیت برای تک‌تک دانش‌آموزان کشور و دوم، برقراری عدالت آموزشی به معنای حذف طبقه اجتماعی و محرومیت‌ها در میزان دریافت خدمات آموزشی دانش‌آموزان. از این رو باید همه تلاش‌ها برای اجرای سند بر اساس این دو محور انجام شود و اجرای آن به معنای بهبود این دو رویه باشد.

امانی طهرانی بیان می‌کند: برخلاف اعتقاد برخی کارشناسان که می‌گویند سند تحول بنیادین یک سند ذهنی و غیرقابل اجراست، در فصل هفتم ۲۳هدف عملیاتی و ۱۳۱راهکار آورده شده که وقتی متن آن را می‌خوانیم معطوف به عمل است. ضمن آنکه در ۶ زیر نظامی که تولید شده و به تصویب رسیده ۴۵۸برنامه مصوب آمده که نشان می‌دهد مشکل اجرا نشدن در ذات سند نیست و باید دلایل اجرایی نشدن آن را در جایی دیگر بررسی کرد.

موانع اجرای سند تحول

این مسئول در پاسخ به این پرسش که چرا با تغییر هفت وزیر و گذشت بیش از ۱۱سال از تصویب این سند، هنوز تحول مورد نظر در آموزش و پرورش مشاهده نمی‌شود، می‌گوید: دو عامل اصلی موجب شده اجرای سند تحول بنیادین یا بهبود شاخص‌های ما در دو محور کیفیت و عدالت با چالش جدی مواجه شود؛ عامل نخست نبود ثبات مدیریت است یعنی هنگامی که این سند نوشته شد تصور ذهنی تدوین‌کنندگان این نبود که سند در فضای مدیریتی قرار خواهد گرفت که هر ۱.۵تا ۲.۵ سال کل ناوگان مدیریت و راهبری کار تغییر خواهد کرد و هر گروهی تا بخواهد به فهم عملیاتی سند برسد که چگونه اجرای آن را آغاز کند، این گروه می‌رود و گروه بعدی بر مسند کار می‌نشیند، چرا که فرایند اجرای سند نیازمند اقدام‌های مستمر و اطمینان‌آور است که باید به‌طور تدریجی انجام شود، سپس طراح‌های جدید به طور حساب شده ایجاد و جایگزین طراح‌های قدیم شود. به عنوان نمونه در حال حاضر سیستمی برای جذب معلم داریم که برای آن در سند، استانداردهایی تعریف شده و اجرای سیستم جدید جذب معلم در کشور، بسیاری از شرایط را تغییر می‌دهد که نیازمند یک برنامه بلندمدت دقیق، مستمر و تنظیم شده است و باید همه ارکان آن با هم هماهنگ باشند. اما هنگامی که گروه مدیریت انجام یک کار در فاصله‌های زمانی بسیار کوتاه تغییر می‌کند، نتیجه آن می‌شود بی‌ثباتی مدیریت و اتفاقی که طی سال‌های گذشته در حوزه جذب و پذیرش دانشجو برای دانشگاه فرهنگیان با آن مواجه شدیم و اکنون پیامدهای سوءمدیریت آن در حوزه کمبود معلم آشکار شده است. بنابراین مدیریت سند تحول، دوی امدادی نیست که یک نفر ۱۰۰ متر بدود و پس از آن، دویدن را به دیگری واگذار کند. برای اجرای سند تحول باید گروهی مشخص تعیین شوند تا بر اجرای کار تمرکز داشته باشند و نقشه باثبات و بلندمدت برای اجرای آن ترسیم کنند. متأسفانه در نظام آموزش و پرورش ما هسته مرکزی مدیریت راهبردی اجرای سند و بهسازی آموزشی کشور گمشده است و از آنجا که هسته -که شامل شناخت، برنامه‌ریزی، سازماندهی، اجرا و ارزشیابی می‌شود و جزو اصول اولیه مدیریت راهبردی امور است- تثبیت نشده و افرادی برای این کار گماشته نشده‌اند، این بی‌ثباتی مدیریتی لطمه‌هایی جدی به اجرای سند زده و خواهد زد.

بی‌ثباتی مدیریتی در وزارت آموزش و پرورش

دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش با اشاره به اینکه در سال‌های اخیر وزیران حتی در حد یک دولت بر مسند کار نبوده‌اند، اظهار می‌کند: رهبر معظم انقلاب نیز در فرمایشات اخیر خود سؤال فرمودند چرا برخلاف برخی از وزارتخانه‌ها، وزارت آموزش و پرورش ثبات مدیریتی ندارد؟

به گفته امانی طهرانی، بی‌ثباتی مدیریتی در وزارت آموزش و پرورش موجب شده شرایط در هر دوره در مقایسه با دوره پیش، بدتر شود و به جای چاره‌اندیشی برای رفع این مشکل، وزیر را تغییر می‌دهند. در حالی که اگر آموزش و پرورش به بهسازی نظام آموزشی و اجرای موفق سند تحول بنیادین بیندیشد، باید یک گروه ۵ یا ۶ نفره از افراد حقیقی و دارای وجاهت ملی و مقبولیت اجتماعی به عنوان هیئت ارشد مدیریت راهبردی نظام آموزشی کشور به مدت دو برنامه توسعه به‌طور متوالی منصوب شوند و این افراد در این دوره از سوی رؤسای سه قوه ابلاغ دریافت کنند و تثبیت شوند و در کنار آن‌ها وزیر آموزش و پرورش و دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش نیز قرار گیرند تا اجرای سند تحول را پیگیری کنند؛ در این صورت حتی اگر وزیر و دبیرکل شورا تغییر کنند، اعضای هیئت ذکر شده کار را دنبال خواهند کرد و باید پاسخگو باشند. اما متأسفانه در شرایط فعلی اگر از وزیر پیشین آموزش و پرورش پرسیده شود چرا در حال حاضر ۶۷درصد دانش‌آموزان کشور در کلاس‌هایی درس می‌خوانند که تعداد دانش‌آموزان آن از حدتراکم و سقف مجاز مصوب شورای آموزش و پرورش بالاتر است، به‌طور حتم پاسخ ایشان این است که من وزارتخانه را یک سال پیش با همین شرایط تحویل گرفته و یک سال بعد نیز تحویل داده و طی این مدت n تعداد کلاس ساخته‌ام. به همین ترتیب اگر سراغ هر یک از وزیران پیشین بروید همین پاسخ را می‌دهند. بنابراین در این شرایط نیازمند این هستیم که ابتدا یک مسئول ثابت برای این وضعیت، مشخص و برای کاهش تراکم کلاس‌ها برنامه‌ریزی شود که هرسال چه مقدار از این کلاس‌ها با استفاده از چه راهکاری استانداردسازی شوند و تا چند سال آینده می‌توان به نقطه مطلوب رسید، سپس هر سال بررسی شود تا رسیدن به وضعیت مطلوب چقدر فاصله داریم و اجرای برنامه در چه مرحله‌ای است. اما در حال حاضر آموزش و پرورش ما به معنای واقعی مسئولی که بتواند پاسخگوی وضعیت موجود باشد، ندارد.

دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه سند تحول بنیادین از جنس اسنادی نیست که در یکی دو روز و یا حتی یکی دو سال آن را اجرا کرد، اضافه می‌کند: اجرای این سند نیازمند دوره‌ای طولانی با برنامه‌ریزی دقیق و مدیریت ثابت است.

امانی طهرانی ادامه می‌دهد: دومین مانع اجرای سند تحول در ۱۱سال گذشته این بوده که برای اجرای سند ۴۵۸برنامه، ۱۳۱راهکار و ۲۳هدف عملیاتی تعیین شده که برخی از آن‌ها نیازمند یک‌بار اقدام است و بسیاری از این اقدامات انجام شده و به نتیجه رسیده است. به عنوان نمونه در سند تحول برای تأمین معلم به تأسیس دانشگاه فرهنگیان تأکیده شده بود که این دانشگاه اوایل دهه ۹۰تأسیس شده و اگر در دوره‌های قبل با فراز و نشیب همراه نمی‌شد اکنون هر سال با شروع سال تحصیلی با مشکل کمبود معلم روبه‌رو نبودیم. در واقع در سند پیش‌بینی شده بود که از اواسط دهه۹۰ به دلیل افزایش آمار معلمان بازنشسته با چالش کمبود معلم روبه‌رو خواهیم شد، اما با آنکه اجرا شد متأسفانه آن‌گونه که باید مورد توجه قرار نگرفت و اکنون شاهد پیامدهای بی‌توجهی به این مهم هستیم و اگر بخواهیم مسئله کمبود معلم برای همیشه حل شود باید همواره در حال تربیت معلم از طریق این دانشگاه باشیم.

وی با تأکید بر اینکه تنها راه تأمین معلم باکیفیت، از طریق دانشگاه فرهنگیان است که در سند تحول مورد توجه قرار گرفته، می‌افزاید: همچنین در این سند استانداردهایی برای معلم، مدیریت و راهبری، پژوهش، سنجش و ارزشیابی در نظر گرفته شده، ضمن آنکه استانداردهایی برای فضا و زیرنظام‌های تخصیص و تأمین منابع مالی تعریف شده و در واقع اجرای سند به این معناست که ما باید به این استانداردها برسیم تا دانش‌آموزان کشور در فضایی تحصیل کنند که شامل استاندارد تراکم، ایمنی، تجهیزات و امکانات باشد. البته دستیابی به این استانداردها قواره مالی اجرای سند را مشخص می‌کند، اما متأسفانه قواره مالی سند با بودجه آموزش و پرورش همخوانی ندارد. بنابراین اگر بخواهیم سند اجرا شود، باید بودجه‌ای متناسب با قواره مالی اجرای آن و به‌طور مجزا از بودجه آموزش و پرورش تعیین کنیم. به عنوان نمونه سال ۱۳۹۸ از سوی رئیس سازمان نوسازی مدارس به عنوان مسئول زیرنظام فضا و تجهیزات، برآورد شده بود اگر قرار باشد زیرنظام فضا و تجهیزات براساس استانداردهای سند انجام شود، این استانداردسازی نیازمند ۹۴هزار میلیاردتومان هزینه است اما آن سال بودجه این بخش ۴هزار میلیارد تومان بود که صرف تعمیرات و امور بهداشتی مدارس شد.

با توجه به اینکه مخاطب سند، مدیریت عالی کشور است باید برای فضای آموزش و تحصیل دانش‌آموزان تدبیری اندیشیده و مشخص شود منابع مالی اجرای سند چگونه باید تأمین شود، راهبرد آن چیست و در چند سال باید به نقطه مطلوب برسد؛ یعنی اگر ۶۷درصد دانش‌آموزان در کلاس‌هایی با تراکم بالاتر از مجاز تحصیل می‌کنند باید در چند سال آمار این کلاس‌ها به صفر برسد و هر سال چند درصد از این کلاس‌ها کاسته شود. تا زمانی که اجرای سند را سطح‌بندی نکنیم مشخص نمی‌شود سطح نخست یعنی قواره مالی سند چقدر بودجه نیاز دارد و در سطح دوم یعنی مدیریت اجرای آن و در سطح سوم که مدرسه است چه اقداماتی باید انجام شود.

به گفته وی در ۱۱سال گذشته در سطح وزارتخانه و مدرسه روی سند خیلی کار شده اما سطح اقدام ملی که مربوط به راهبرد کلان و شامل برآورد قواره مالی سند به لحاظ تأمین منابع مالی، نیروی انسانی، حقوق و دستمزد، منابع فیزیکی و تجهیزات می‌شود، مغفول مانده و تا این مهم تحقق نیابد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اجرا نخواهد شد، زیرا بودجه آموزش و پرورش پاسخگوی اجرای سند نیست و باید بودجه‌ای جداگانه برای اجرای آن تخصیص یابد.

منبع: روزنامه قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.