تعلیم و تربیت یکی از مهمترین مسائل زندگی افراد است و پدران و مادران عمدتاً در تربیت فرزندان خود بسیار حساس هستند چرا که آینده فرزندان خود را در تعلیم و تربیت میبینند؛ مباحث اجتماعی، فرهنگسازی، مسائل مربوط به زندگی اجتماعی،جامعهپذیری ما همه و همه در حوزه تعلیم و تربیت معنا پیدا میکنند و موفقیتهای سیاسی اجتماعی و بحثهای مربوط به پیشرفت اقتصادی همه به حوزه تعلیم و تربیت برمیگردد که ما سرمایه انسانی را چگونه تربیت کرده و ساخته و به دست آوردهایم.یک سیستم آموزشی عادلانه میتواند تأثیر نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی را جبران کند و در بافت آموزش به افراد اجازه دهد از آموزش و تعلیم صرفنظر از پیشینه و زمینه خود بیشترین بهره را ببرند. به موجب قانون اساسی در ایران، آموزش تا سطح متوسطه رایگان است اما به واسطه خصوصی سازی این امر نه تنها محقق نشده بلکه سبب بازتولید نابرابری آموزشی گردیده است.یکی از مؤلفههایی که زندگی را برای مردم گاهی اوقات سخت میکند، هزینه آموزش و تعلیم و تربیت فرزندانشان است؛ شاید یکی از دلایلی که تعداد فرزندان در خانوادهها کاهش پیدا کرده این است که میبینند اگر بخواهند فرزندشان را در یک مدرسه غیرانتفاعی مخصوصاً در شهرهای بزرگ به یک جای خوبی برساند از عهده هزینههای آن برنمی آیند.کاهش سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه دولتی به سمتی پیش رفته که در واقع مدارس در دوران کنونی از یک «نهاد آموزشی» در حال تبدیل شدن به یک «بنگاه اقتصادی» هستند. در چند سال اخیر روند خصوصی سازی در آموزش به عنوان مسئله ای اساسی از یک تغییر رویه در مدارس حکایت دارد. نگاه غالب چنین شده است که مدارس دولتی که آموزش رایگان را مبنا قرار داده بودند، توسط مدارس خصوصی به حاشیه رانده شده است. پیامدهای طبقاتی شدن آموزش، بسیار گسترده تر از حوزه خود آموزش است و به شکلی سیستماتیک، مسائلی را می آفریند که به هیچ وجه قابل تقلیل به نظام آموزشی نیستند. به عبارتی دیگر، نه ریشه های خود مسئله خصوصی سازی آموزش و نه پیامدهای آن، محدود به چرخه آموزش نیستند و موجب مسائلی میشوند که به طورکلی، تمام رویه های زندگی اجتماعی را درگیر میکنند. جامعه، پول و منابع خود را در گردونه این صنعت خرج میکند، تا فقط چرخ این صنعت بچرخد و عمر بچهها را در آن تلف کند؛ نه آنکه این پول منجر به توانمندتر شدن افراد جامعه شود .مدارس غیردولتی یا شبه غیردولتی، شاگردان را در فضای این صنعت درگیر کرده، و آنها و خانوادههای آنها را به پرداختن وجوهی به مدرسه یا در فضای صنعت مذکور (که بعضا با خود مدرسه مذکور هم ارتباطی دارد)، مجبور می کنند. گردانندگان این صنعت با استفاده از انواع و اقسام ابزارهای تبلیغاتی، هنجاری، روانی، و گاه سازوکارهای رسمی و قانونی، فضایی را در جامعه ایجاد میکنند که همه تصور می کنند دور ماندن از میدان این مدارس، منجر به نابود شدن آینده کودکان میشود؛ و هر خانواده و شاگرد بیرون از گردونه را دچار اضطراب و تشویش میکنند.
۱۹ تیر ۱۴۰۲ - ۰۶:۳۰
کد خبر: ۸۹۲٬۳۰۳
تعلیم و تربیت یکی از مهمترین مسائل زندگی افراد است و پدران و مادران عمدتاً در تربیت فرزندان خود بسیار حساس هستند چرا که آینده فرزندان خود را در تعلیم و تربیت میبینند؛
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
نظر شما