تحولات لبنان و فلسطین

شادی غفوریان گفت: محتواهای مرتبط با امام رضا(ع) می‌توانند در تمام نمایش‌های اجتماعی جاری باشند. یک پیام اخلاقی ضمنی می‌تواند یک نمایشنامه را رضوی بکند و لزوما کلیشه‌هایی که در ذهن همه ما جا افتاده است، رضوی بودن یا نبودن یک نمایشنامه را تعیین نمی‌کند.

 
نویسنده نمایش ترمز اضطراری: مفاهیم اجتماعی می‌توانند در تئاتر رضوی جاری باشند

به گزارش قدس خراسان، این روزها بازار تئاتر در مشهد داغ است و نمایش‌های زیادی در سالن‌های مختلف شهر روی صحنه‌اند. نمایش «ترمز اضطراری» هم یکی از نمایش‌هایی است که این روزها در تماشاخانه اشراق روی صحنه می‌رود.

ماجرای نمایش، ماجرای دختران تیم هندبالی است که برای مسابقه‌ای با قطار عازم مشهدند و در دوکوپه مجاور به هم در خوابند. آتنا، کاپیتان تیم ناپدید می‌شود. دخترها بعد از اذان صبح متوجه غیبت او می‌شوند. پیداکردن آتنا، دلیل غیبتش، قضاوت اعضای تیم درباره او، چالشی است که اعضای تیم قبل از رسیدن به ایستگاه مشهد با آن مواجهند.

درمورد این نمایش و محتوای آن با نمایشنامه‌نویس اثر گفت‌وگو کردیم.

نمایشی تمام زنانه برگرفته از خاطرات کاروان زیرسایه خورشید

شادی غفوریان درخصوص ایده اولیه نمایشنامه و زنانه بودن آن گفت: چند سال پیش یک کارگاه بازیگری ویژه بانوان در  مکتب هنر رضوان برگزار شد که من مسئول اجرایی آن بودم. در انتهای آن کارگاه قرار بود هنرجویان در نمایشی برای اولین بار روی صحنه بروند. همه بازیگران کار هم خانم ‌بودند. دلیل اصلی زنانه بودن نمایش ترمز اضطراری برگزاری آن کارگاه بازیگری در سال 1398 بود که متاسفانه با شیوع کرونا و تعطیل شدن سالن‌های نمایش، اجرای آن گروه، تنها در دوشب اتفاق افتاد.

وی ادامه داد: بعد از وقفه‌ای چندساله، من متن را در اختیار سرکارخانم بهاره فاضلی‌راد گذاشتم، که ایشان نیز با گروهی جدید از هنرجویان کار اولی، در شانزدهمین جشنواره تئاتر رضوی به عنوان نمایش برگزیده  منتخب و معرفی به جشنواره فجر شدند. نمایش‌نامه این اثر نیز توانست برگزیده بخش نمایشنامه نویسی شود و در بخش صحنه‌ای رتبه دوم را به دست بیاورد.

غفوریان در خصوص نگاه و متفاوت و ویژه نمایش به امام رضا(ع) گفت: من برای نگارش متنی متناسب با آن دوره چند فاکتور را باید رعایت می‌کردم. اول اینکه با توجه به تعداد افراد حاضر در ترم پایانی کارگاه باید کاراکتر طراحی می‌کردم. دوم اینکه تمام بازیگران باید زن می‌بودند و سوم اینکه با توجه به اینکه کارگاه در مکتب هنر رضوان برگزار می‌شد می‌بایست مضمونی رضوی را در آن لحاظ می‌کردم. شروع به مطالعه و تحقیق که کردم به یکی از خاطرات خدام «زیر سایه خورشید» رسیدم و دیدم ظرفیت خوبی برای نگارش دارد. «آن»ِ نگارشی در متن به لطف حضرت رضا (ع) اتفاق افتاد و در نهایت وقتی نگارش متن تمام شد نتیجه خوبی داشت.

نمایش‌های رضوی؛ گرفتار کلیشه

این نویسنده درخصوص وضعیت نمایش‌های دینی و رضوی در مشهد گفت: نمایش‌نامه‌نویسی با مضامین رضوی و دینی گرفتار کلیشه‌هایی شده است که دوری از آن‌ها به نحوه مواجهه هنرمند با این مضامین و خلاقیت او بستگی دارد. من خیلی قائل به این نیستم که نمایشنامه‌های رضوی از دیگر حوزه‌ها متفاوتند. اگرچه طور دیگری جا افتاده و برخی، دینی یا معنوی بودن یک اثر را به منزله‌ی پیام‌رسانی مستقیم و اصطلاحا منبری می‌بینند. اخلاقیات انسانی می‌تواند درونمایه این آثار باشد. اما متاسفانه تئاتر دینی یا رضوی به نوعی از دیدگاه تماشاگر به عنوان کار سفارشی یا کلیشه‌ای تلقی می‌شود. شاید به دلیل سیاست‌گذاری‌های غلط و تکرار اشتباهات در جشنواره‌ها و سفارش و حمایت از آثارِ کلیشه‌ای، این پیش‌فرض منفی ایجاد شده که تا تماشاگری می‌شنود اثری رضوی است ذهنش به سمت الگوهای تکراری مرتبط با کلیدواژه‌های شفا، نذر، آهو، بیماری و ... می‌رود.

وی افزود:محتواهای مرتبط با امام رضا(ع) می‌توانند در تمام نمایش‌های اجتماعی جاری باشند. یک پیام اخلاقی ضمنی می‌تواند یک نمایشنامه را رضوی بکند و لزوما کلیشه‌هایی که در ذهن همه ما جا افتاده است، رضوی بودن یا نبودن یک نمایشنامه را تعیین نمی‌کند.

غفوریان با اشاره به برخی مفاهیم کلیشه‌ای در تئاتر دینی و رضوی گفت: یکی از اولین کلیشه‌ها در مضامین رضوی، مربوط به شفا گرفتن است. استفاده از مضمون شفا در ذات خود ایرادی ندارد. شفا یک پدیده ماورایی است که در تمام ادیان وجود دارد و  با نگاهی که ما به ساحت قدسی امام رضا(ع) داریم، اتفاق هم می‌افتد. اما آنقدر این مضمون با یک فرمول تکراری دستمایه خلق آثار مختلف قرار گرفته که باعث شده است قصه در ذهن مخاطب به راحتی لو برود. یا استفاده از نمادهایی مانند کبوتر و آهو بسیار تکراری شده‌اند. وقتی مخاطب بتواند اثر را پیش‌بینی کند دیگر کارکرد آن فرمول به صورت عملی از بین رفته است و باعث می‌شود کار را دنبال نکند.

نحوه مواجهه و چگونگی نزدیک شدن هنرمند به مفاهیم؛ راه فرار از کلیشه

وی درخصوص تلاش‌هایش برای فاصله گرفتن از کلیشه در نمایش ترمز اضطراری افزود: ما یکسری محتوای ثابت مانند حدیث و سیره داریم.  اما از آنجا که عنایات حضرت به دوستدارانش و حتی کسانی که ایشان را نمی‌شناسند بی‌انتهاست، نحوه مواجهه و چگونگی نزدیک شدن هنرمند به آن مفاهیم نیز می‌تواند بی‌شمار و متنوع باشد. اینکه منِ نویسنده چطور با عنایاتی که حضرت به تمامی زائران دارند مواجه شوم، این‌که گوش و چشم و ذهنم را بر روی تمامی قصه‌های آدم‌های گوناگون مرتبط با این حضور معنوی باز کنم و بتوانم این قصه‌ها را از فیلتر ذهنی خویش به دور از کلیشه بگذرانم و اثری را خلق کنم که در عین حال که به مضمونی والا می‌پردازد برای تماشاگر جذاب باشد، مطلوب است. وگرنه تولید و بازتولید آثار سفارشی و حمایتی مشابه با الگویی یکسان، هنر خاصی نمی‌طلبد.

غفوریان ادامه داد: در کارهای مضمونی مانند مضامین رضوی فرمول‌های ثابتی وجود داشته‌اند که مدام تکرار شده‌اند ولی تکرار شدن آنها ضرورتاً به این معنی نیست که آن فرمول‌ها درست کار می‌کنند یا نتیجه و کارکرد مثبتی دارند. ممکن است کارکردشان به خاطر کلیشه شدن‌شان منفی شده باشد. متاسفانه برخی مدیران نیز همچنان طالب بازتولید همان فرمول‌های تکراری‌اند و به هنرمندان مجالِ آزمودنِ فضاهای متفاوت را در این عرصه نمی‌دهند. بعد برایشان دغدغه است که چرا تماشاگر با رغبت پای اثرسفارشی‌شان نمی‌نشیند!

این نویسنده بیان کرد: البته در مشهد باز هم به نسبت شهرهای دیگر نمود آثار رضوی موفق بیشتر است. به این دلیل که حرم امام رضا(ع) در مشهد قرار دارد. حضور این ساحت قدسی  در خلق و خوی مردم و در نگاهی که هنرمندان این شهر به هنر دارند بی تاثیر نیست. اما به نظر من تئاتر رضوی خیلی جامع‌ است. یعنی تئاتر رضوی می‌تواند تئاتر اجتماعی هم باشد. برای مثال تئاتر «ترمز اضطراری» یک تئاتر کاملا اجتماعی با مضمون بخشش و گذشت و قضاوت است.

وی درخصوص استقبال مردم از این اثر بیان کرد: اگرچه نمایش در سبد معیشت عامه مردم جزو ضروریات محسوب نمی‌شود اما در دو هفته‌ای که اجرای این نمایش آغاز شده، بدون هیچ گونه حمایت از طرف ارگان یا سازمانی، هرشب سالن اشراق حوزه هنری با ظرفیت کامل میزبان تماشاگران ترمز اضطراری بوده است. تماشاگرانی که خود بلیت خریده‌اند و مهمان جایی نبوده‌اند و با اطلاع‌رسانی به صورت فرد به فرد به دیدنِ نمایش آمده‌اند. تبلیغات این نمایش بسیار محدود بوده است. نه بنری در سطح شهر به آن اختصاص یافته نه ریالی برای آن از سوی ارگانی هزینه شده است. اگرچه این نیز جای تعجب و سوال است که چطور اثر برگزیده بزرگترین رویداد هنری رضوی کشور، چنین مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد؟

لحظات طنز نمایش، نقطه قوت جذب مخاطب

نویسنده نمایش ترمز اضطراری در ادامه گفت: اما آنچه در این بین مهم است ارتباط تماشاگر با این اثر است. در شرایطی که نسل جوان بعضا از مفاهیم معنوی دور شده است، هنر است که بتوانی تماشاگری را به سالن نمایش بکشانی و نمایشی را با زیرمتن رضوی برایش اجرا کنی و او نیز در انتهای نمایش از آنچه دیده دل‌زده نباشد. شاید یکی از نکات قوت نمایش برای استقبال از آن، لحظات طنز آن است که با کارگردانی خانم فاضلی‌راد و بازی بازیگران، اجرای شیرین و دلنشینی را برای تماشاگران به ارمغان دارد. کمتر کاری در این حوزه است که بتواند هم‌زمان هم تماشاگر را بخنداند و هم احساسات او را به غلیان آورد.

 وی در پایان بیان کرد: من به عنوان نویسنده این اثر معتقدم حتی اگر دیدن این نمایش، برای تنها یک نفر آن لحظه تفکر را فراهم آورده باشد، حتی اگر فقط یک نفر را به مهرورزی و بخشش فراخوانده باشد، کارم را درست انجام داده‌ام و چه تاثیری بالاتر و بهتر از این.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.