تحولات لبنان و فلسطین

استاد حوزه علمیه و رئیس مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج)، گفت: نکته مهمی که باید در اینجا توجه داشته باشیم این است که آیا آیه شریفه مباهله مخصوص زمان رسول اکرم(ص) بوده یا بعد از ایشان هم باز این مسائل وجود داشته است.

مباهله منحصر به زمان پیامبر(ص) نیست؛ استفاده ائمه(ع) برای اثبات حقانیت شیعه

مباهله از نظر لغت سه معنا دارد: اول؛ رها نمودن و به خود وا گذاشتن؛ دوم؛ دعایی که همراه با تضرع و اصرار باشد و  سوم کم بودن آب، اما معنای اصطلاحی به زمانی گفته می‌شود که دو یا چند نفر بر سر مسئله‌ای اختلاف نظر داشته باشند و هیچ کدام حاضر نباشند نظریه طرف مقابل را بپذیرند لذا در یک جا جمع می‌شوند و به درگاه خداوند تضرع می‌کنند و از خداوند می‌خواهند که آن کس را که بر باطل است رسوا نموده و مورد لعن و مجازات خویش قرار دهد. مباهله در اصطلاح دینی هم اشاره به ماجرایی دارد که روز 24 ذی‌الحجه سال نهم هجری واقع شد.

درباره عید مباهله، با آیت‌الله سیدمحمد حسینی قزوینی، استاد حوزه علمیه و رئیس مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج) گفت و گو کرده ایم که در ادامه آن را می‌خوانید:

مباهله براساس گزارش‌های تاریخی، نوعی مواجهه برآمده از لعن و نفرین در حق کسانی است که با وجود پی‌بردن به حق از اعتراف به آن امتناع کردند؛ اساساً منطق قرآن کریم در برخورد با مخالفان فکری و عقیدتی و اهل کتاب چیست؟ و آیا صرفا به همین روش منحصر است؟ 

روش و برنامه اسلام با اهل کتاب و مخالفان ابتدا دعوت آنها به وحدت و اتحاد و جلوگیری از درگیری و جنگ است؛ در سوره مبارکه آل‌عمران و در آیه 64 فرموده است: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما] (۶۴)» بیایید بر مشترکات بین ما و شما وحدت داشته باشیم و فقط خدا را عبادت کنیم و برای خدا شریک قائل نشویم و یکدیگر را به عنوان زیردست و عبد قرار ندهیم. این روشی است که قرآن نسبت به اهل کتاب دارد.

قرآن کریم مخالفان و اهل کتاب را دعوت به مناظره و مباحثه علمی کرده است، در سوره مبارکه بقره آیه 111 فرموده است: وَقَالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ کَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَی تِلْکَ أَمَانِیُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ و گفتند هرگز کسی به بهشت درنیاید مگر آنکه یهودی یا ترسا باشد این آرزوهای [واهی] ایشان است بگو اگر راست می‏ گویید دلیل خود را بیاورید (۱۱۱)» یعنی ما تابع دلیل و برهان هستیم. در آیه 24 سوره مبارکه انبیاء هم باز داریم: أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ هَذَا ذِکْرُ مَنْ مَعِیَ وَذِکْرُ مَنْ قَبْلِی بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ؛ در آیه 64 سوره نمل هم فرموده است: أَمَّنْ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَمَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ. در آیه 75 سوره قصص هم تعبیر برهان‌آوردن وجود دارد و در آیه 24 سوره سبا هم رسول اکرم با کمال تواضع فرموده است: قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلَی هُدًی أَوْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ؛ بگو کیست که شما را از آسمانها و زمین روزی می‏ دهد بگو خدا و در حقیقت‏ یا ما یا شما بر هدایت‏ یا گمراهی آشکاریم»

بنابراین منطق قرآن کریم در برخورد با اهل کتاب  در درجه اول به خوبی در این آیات شریفه بیان شده است و آن منطق صلح و گفت‌وگو و عقلانیت است ولی اگر کسانی با وجود پی‌بردن به حقانیت اسلام از پذیرش آن امتناع کردند و بر ضد اسلام گام برداشتند دعوت به مباهله می‌شوند.

 اما در آیه 61 سوره مبارکه آل عمران که به مباهله مشهور است فرموده است: فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ؛ پس هر که در این [باره] پس از دانشی که تو را [حاصل] آمده با تو محاجه کند بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت‏ خدا را بر دروغگویان قرار دهیم (۶۱)»

«ف» در اینجا فای تفریع است یعنی ما ادله قاطع و کافی را در آیات قبل بیان کردیم و حال شما در برابر این برهان و دلیل قاطع اگر قانع نشدید پس تن به مباهله بدهید یعنی همدیگر را نفرین کنیم و کسی که باطل است به نفرین خداوند گرفتار شود پس مباهله کاملا موضوعی دینی و اسلامی است و در گذشته هم سابقه نداشته است و از موضوعات ابتکاری در اسلام است و زمانی استفاده می‌شود که برخی از روی لجاجت به انکار حق مبادرت کنند.

آیا مباهله صرفا در منابع شیعی منعکس شده است یا اهل سنت هم به آن پرداخته‌اند؟

در مورد این آیه شریفه، علمای اهل سنت مفصلا شان نزول آن را بیان کرده و گفته‌اند در حق پیامبر(ص)، علی بن ابیطالب(ع)، صدیقه طاهره همچنین امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نازل شده است. در منابع آمده است: بعد از آنکه نصارای نجران در برابر ادله قاطع پیامبر(ص) مبنی بر حقانیت نبوت ایشان و دین اسلام قانع نشدند و باز بر عقیده خودشان تاکید کردند پیامبر(ص) فرمودند بیایید ما نفس و جان و ابناء خودمان را می‌آوریم تا با هم مباهله کنیم،

صحیح مسلم این مسئله را مفصل آورده است که در چاپ عربستان سعودی، چاپ بیت‌الافکار الدولیه، حدیث 6114 و دارالطیبه ریاض در حدیث 2404 اینطور منعکس شده است: رسول اکرم، حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را برای مباهله آورد؛ حاکم نیشابوری متوفای 405 در کتاب معرفة علوم الحدیث در صفحه 50 نوشته است که روایات متواتر داریم که رسول اکرم(ص) فقط علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، حسن و حسین(ع) را برای مباهله برده است و فرد دیگری همراه آنها نبود.

البانی که از استوانه‌های علمی وهابیت معاصر است در صحیح سنن ترمذی، جلد 3، صفحه 523 هم به این شکل بیان کرده است. زمخشری متوفای 538 هم گفته است: قوی‌ترین دلیل بر فضیلت اصحاب کساء همین آیه مباهله است و بزرگان اهل سنت مانند ابن کثیر در تفسیر خودش در جلد یک صفحه 371 گفته است مراد از انفسنا و انفسکم امیرالمؤمنین(ع) است و مراد از نساءنا، حضرت زهرا و مراد از ابناءنا حضرت امام حسن و امام حسین(ع) است.

برخی تصور می‌کنند مباهله یک واقع تاریخی متوقف‌شده در تاریخ است و صرفاً کاربرد آن منحصر به همان زمان است؟ آیا این برداشت صحیح است؟

خیر! نکته مهمی که باید در اینجا توجه داشته باشیم این است که آیا آیه شریفه مباهله مخصوص زمان رسول اکرم(ص) بوده است یا بعد از ایشان هم باز این مسائل وجود داشته است. در اینجا باید به روایاتی که مرحوم شیخ طوسی در کتب متعدد خود ذکر کرده است یادآور شویم؛ از جمله در صفحه 71 کتاب تصحیح اعتقادات امامیه آورده است: امام صادق(ع) به برخی از یارانشان فرمودند با مخالفین و اهل سنت مناظره و ادله حقانیت اهل بیت(ع) را بیان کنید. در مورد حقانیت امیرالمؤمنین(ع) هم با اینها مباهله کنید یعنی این موضوع روشن است که مسئله مباهله مسئله ثابت و قاطع است و ما می‌توانیم در مورد حقانیت امام علی(ع) و سایر اهل بیت(ع) با مخالفانمان مباهله کنیم و در این موضوع تردیدی وجود ندارد.

یکی از اصحاب خدمت یکی از ائمه(ع) رسید و عرض کرد ما با مخالفان بحث می‌کنیم ولی قانع نمی‌شوند و هر آیه‌ای بیاوریم توجیه می‌کنند و ما با اینها چه کنیم و حضرت فرمود: اگر اینها در برابر آیات قرآن در فضیلت امیرالمؤمنین(ع) مناقشه کرده و آن را رد می‌کنند آنها را به مباهله دعوت کنید(فادعوهم الی المباهله) راوی که ابومسروق است گفت چطور مباهله کنیم و حضرت فرمودند روزه بگیرید و غسل کنید و بعد با مخالفان به صحرا بروید و بعد داستان مباهله را مطرح می‌کنند و این فرد می‌گوید: من بعد از این سفارش امام(ع)، مخالفان را به مباهله دعوت کردم ولی «فوالله ما وجدت خلقا یجیبنی الیه؛ احدی از مخالفان برای مباهله با من حاضر نشدند.(کافی جلد 2 صفحه 514) علامه مجلسی هم در مرآة العقول، جلد 12 صفحه 185 گفته است این روایت معتبر است.  

مواجهه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و ائمه دیگر با این آیه چگونه بوده است؟

برای پاسخ خوب است به یکی دو روایت اشاره کنم؛ امیرالمؤمنین(ع) در جریان شورای خلافت خلیفه دوم، حدود 70 فضیلت از فضایل خودشان را مطرح کردند و از جمله آیه مباهله را به عناون فضیلت مطرح کرده و افرادی را که در شورا بودند، یعنی طلحه و زبیر و عثمان و سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمان بن عوف را قسم دادند که آیا آیه مباهله در حق من نازل شده است یا در حق شما؟ و همگی اعتراف کردند در حق شما(تاریخ دمشق، جلد 42 صفحه 301). یعنی امام از این آیه برای اثبات فضیلتشان بهره بردند.

البته در کتب شیعه هم از جمله الفصول المختاره صفحه 38 هم این ماجرا بیان شده است یعنی در روایت مفصل مناظره امام رضا(ع) با مامون که مامون گفت بالاترین فضیلت علی(ع) را از قرآن برای ما بیان کنید و امام رضا(ع) هم به آیه مباهله اشاره فرمودند و استدلال کردند و البته مامون اشکالات و شبهاتی مطرح کرد و حضرت به همه آنها پاسخ داد. 

علی فرج‌زاده

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.