به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، علی اصغر آهنی ها, نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار درباره وضعیت بازار کار گفت: متأسفانه یکی از مشکلاتی که طی یک دهه گذشته به بازار کار ضربه وارد کرد, بحث اجرای بازنشستگی سخت و زیان آور از گروه شغلی الف بود.مشاغل سخت و زیانآور به دو دسته تقسیم میشوند: نخست مشاغلی که ذاتاً جزو مشاغل سخت و زیان آور نیستند به عبارتی مشاغلی که صفت سخت و زیانآوری با ماهیت آن شغل وابستگی دارد اما با به کارگیری تمهیدات بهداشتی، ایمنی و تدابیر مناسب از سوی کارفرما میتوان سختی و زیانآوری آنها را حذف کرد مثل تراشکاری و، جوشکاری و….
وی گفت:دوم مشاغلی که ماهیتاً سخت و زیان آورند و با به کارگیری تمهیدات بهداشتی، ایمنی و تدابیر فنی از سوی کارفرما، صفت سخت و زیانآوری کاهش یافته اما همچنان سخت و زیانآوری آنها حفظ میشود مثل غواصی و کار در معادن.
آهنی ها گفت: اینکه گفته می شود کار هست کارگر نیست,یکی از دلایلش به همین علت است که بخش زیادی از کارگران ماهر در کشور به دلیل اجرای اشتباه سخت وزیان آور بازنشسته شدند و فرصت شغلی آنها برای کارگران ماهر خالی مانده است. به جزاین مسئله با اجرای نادرست قانون علاوه بر اینکه به کارفرمایان هزینه تحمیل کرده ایم, سازمان تأمین اجتماعی مجبور شد ۱۰سال زودتر به نیروی کار حقوق بازنشستگی پرداخت کند.
نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار اظهار داشت:مسئله دومی که در بازار کار دچار مشکل است این است که نظام آموزشی ما فن محور نیست. فرد فارغ التحصیل شده از دانشگاه مدعی این است که من دارای مدرک لیسانس هستم. خب با مدرک لیسانس که پول نمی دهند, فرد با کارآیی و مهارت خود می تواند درآمد کسب کند. همین مسئله باعث شده است که بیکاری در فارغ التحصیلان بیشتر دیده شود. چرا که نیروی کار مهارت ندارد و فرصت شغلی خالی مانده است.
وی اظهار داشت:از سوی دیگر مشاغل دلالی و واسطه گری و کاذب درآمد بیشتری نسبت به فعالیت در یک واحد تولیدی دارد. نیروی کار زمانی که با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می کند, برای کسب درآمد بیشتر به سمت این مشاغل می رود و این مسئله باعث می شود که گاهی فرصت های شغلی خالی می ماند.
آهنی ها گفت: قوانین در کشور تولید محور نیست, بازار کار در ایران حول مقوله «حرفهآموزی» سامان نیافته است. نظام آموزشی ما نیز حول آموزش «حرفه» شکل نگرفته است. بسیاری از فارغ التحصیل موجود در کشور تنها یکسری نظریه و تئوری علمی و محاسباتی را مطالعه کردند. در صورتی که این انتظار از نظام آموزشی و دانشجو میرود که در عرض ۱۶سال تحصیل، اطلاعات بهتری از افراد عادی برای کمک به صنایع و تولیدکنندگان ندارند، داشته باشند. ضمن اینکه در میان این انبوه فارغ التحصیلان فرهنگ کار وجود ندارد.
وی با تاکید بر ایجاد «حرفه محور بودن» نظام آموزشی در کشور درباره کارایی دانش مهندسانی که صرفا در حوزه طراحی و مهندسی صنعتی فعال هستند، گفت: ما هم باید هم جانب صنعت را بگیریم و هم به علوم نظری توجه کنیم، اما این علوم نظری باید در حوزههایی باشد که بتواند مرتبط با صنایع محتاج به طراحی باشد. ما باید در همه رشتهها به این ظرفیت برسیم که دانش با تجربه عملی همپوشانی داشته باشند.متأسفانه در کشور براساس یک برنامه مدون و نیاز اقتصاد و جامعه دانشجوگیری نکردیم. نظام آموزشی ما از اساس بیهدف و بیربط به نیاز بازار دانشجو گرفته است.
آهنیها با تعریف مشاغل دانش بنیان اظهار کرد: اساس تولید و شغل دانش بنیان در تعریف این است که یک نفر بتواند با فناوری و علم نوین خود یک طرح اقتصادی را از پایه ابداع کند. این یک فرآیند بلندمدت است که نیازمند ایجاد انبوهی از زیرساختهای علمی و اقتصادی است که بتواند علم را به دانشگاه و دانشگاه را به صنعت و تولید متصل کند. بدون بسترهای لازم برای این اقدام و بدون توانمندی علم و فناوری برای تولید ارزش، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده و انگار ما یک فرد دانشمند هستیم که کتابهای انبوهی جمع کرده اما هیچکدام را نخوانده است.
نظر شما