به گزارش قدس آنلاین، حجتالاسلام والمسلمین حسین سوزنچی، استاد دانشگاه بااقرالعلوم(ع)، شامگاه ۱۵ مرداد در نشست علمی «نقش واقعه عاشورا در ارتقای اخلاق در جوامع گذشته و حال» با بیان اینکه غالباً عاشورا از منظر سیاسی مورد بحث قرار گرفته است و انسان نباید زیر بار ظلم و زور برود، گفت: البته این موضوع یک حکم اخلاقی و پاسخ به این پرسش است که دین اسلام و حکومت اسلامی چه کارکردی برای دنیای امروز دارد؟ زیرا ما برخلاف کسانی که چنین پرسشی دارند معتقدیم که باید ببینیم هدف از خلقت انسان چیست. آیا هدف این است که صرفاً در دنیا به پیشرفت مادی برسد یا دین آمده است تا نگاه انسان به آفرینش و خلقت را تغییر دهد.
وی با ذکر اینکه اگر هدف از آفرینش رسیدن به دنیا باشد، نخواهیم توانست به درستی کارکرد دین و حکومت اسلامی را توجیه و تبیین کنیم، اظهار کرد: انسان به دنیا آمده است تا به مقام خلیفةاللهی برسد و این امانت به آسمانها و زمین عرضه شد آنها نپذیرفتند، ولی انسان پذیرفت. مفسران این امانت را «اختیار» تفسیر کردهاند و اهداف سیاسی دین هم ذیل این نگاه قابل تبیین است. به همین دلیل انبیاء دائماً انکار شدند و دشمنان آنها میگفتند که اینها بشری مانند ما هستند که میخواهند بر ما برتری بجویند؛ «فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُرِیدُ أَنْ یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِکَةً مَا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ.» البته انبیاء منکر این موضوع نبودند، زیرا در چندین مورد در قرآن آمده که آنها از مردم خواستهاند از ما اطاعت کنید، ولی نکته این است که دعوت آنها به اطاعت برای تحقق دین الهی و رشد اخلاقی است.
تفکیک خلافت و سلطنت از قیام عاشورا
سوزنچی با بیان اینکه در صدر اسلام و بعد از وفات پیامبر(ص) برخی منافقان قدرت و حکومت را هدف قرار دادند نه تعالی و رشد اخلاقی جامعه و این انحراف سبب انحرافات بعدی شد تا جایی که یزید خلیفه مسلمین شد، گفت: امام حسین(ع) قیام کرد تا این نوع حکومت را از بین ببرد و به تعبیر شهید مطهری در عاشورا تکلیف خلافت از سلطنت جدا و مشخص شد. با این نگاه اثر قیام عاشورا صرفاً برای مسلمین نیست. به همین دلیل گاندی میگوید که من زندگی امام حسین(ع) را به دقت خواندم و به آن توجه کافی کردم و بر من روشن است که اگر کسی میخواهد پیروز شود، باید به این سرمشق توجه کند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: علامه طباطبایی در المیزان ذیل آیه «وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» گفته است ما سه مسلک برای رشد اخلاقی جوامع داریم؛ اول مسائل و غایات مادی و عرف جوامع. دوم غایات اخروی مانند اینکه خدا فرموده است که من جان مؤمنان و مال آنها را به بهای بهشت میخرم. سوم روشی است که مخصوص قرآن کریم و شامل تربیت انسان و اصلاح اخلاق انسانها به روشی است که اثری از رذایل باقی نماند؛ یعنی کاری کنیم که زمینه بدی در انسانها به حداقل برسد و یا از بین برود و شاید بتوان این موضوع را با همان عبادت احرار یکسان دانست. اهمیت عاشورا این است که تأثیری در روح مؤمنان میگذارد که آنها را وارد وادی اخلاق میکند.
اشتباه دو عالم بزرگ شیعه
سوزنچی با بیان اینکه یک گزاره بدیهی داریم که مؤمن لزوماً معصوم نیست، گفت: این گزاره یعنی انسان مؤمن مرتکب خطا و گناه میشود و گناه کردن به معنای مؤمن نبودن نیست. البته انسان مؤمن باید توبه کند؛ به همین دلیل خدا هم میفرماید که تواب است؛ یعنی بسیار توبهپذیرنده است. بنابراین معنای این تعبیر آن است که تصور نکنیم کسانی که امام حسینی شدند مطلقا گناه نمیکنند. از آیتالله بهجت نقل است که در دوره غیبت دو عالم بزرگ شیعه یعنی شیخ صدوق و شیخ مفید، که انسان شیعه در بزرگی آنها تردید ندارد، مرتکب اشتباه شدند و صدوق قائل به سهوالنبی و مفید منکر عالم ذر شد که جزء مسلمات اعتقادی شیعه است.
وی افزود: بنابراین ممکن است در دوره غیبت بزرگترین عالمان هم گرفتار خطا شوند و نمیتوان گفت هرچه میگویند و انجام میدهند صددرصد درست است؛ یعنی جز ۱۴ معصوم همه ممکن است مرتکب گناه و خطا شوند، اما باز کسی منع نکرده است که نباید معارف دین را از آنها بگیریم و حتی در دوره امام صادق(ع) و با وجود ایشان، مردم احکام و معارف دینی را از شاگردان ایشان اخذ میکردند. البته در تشیع، عدالت شرط بسیاری از کارها از جمله در شرایط ولی فقیه و مرجع تقلید است و اگر ولی فقیه و مرجع تقلید از عدالت بیفتد، از این جایگاه هم خواهد افتاد.
امام حسین(ع) واقعی بودن خدا را عینیت بخشید
سوزنچی با بیان اینکه امام حسین(ع) با اقدامات خود و اصحابشان، واقعی و جدی بودن خداوند را به نحو عملی و وجودی و نه ذهنی و لفظی و کلامی وارد زندگی بشریت کردند، اظهار کرد: این تحقق عینی و وجودی پشتوانهای شد که جمع زیادی از انسانها وارد مسیر اخلاقی شوند. اسلام مجموعه معارفی مانند روایات و توصیههای پیامبر(ص) و معصومین(ع) دارد، ولی امام حسین(ع) با کمک یارانش، این دستورات و توصیهها را در عملی کرد و تأثیر آن حرکت ناخودآگاه انسانها به سمت اخلاق است و این کارکرد خاص اوست.
وی با اشاره به روایت «حسین منی و انا من حسین...»، افزود: حسین از من است و من از حسین و هر کسی که حسین او را دوست دارد خدا هم او را دوست دارد. مراد از دوستی پارتیبازی نیست، بلکه دوست داشتن خدا لازمه رشد اخلاقی و زیست اخلاقی انسانهاست. در این حدیث این تعبیر که حسین منی واضح است یعنی حسین از رگ و خون و گوشت من است، ولی تعبیر «و انا من حسین»؛ یعنی اینکه شریعت من از طریق حسین(ع) نمو و رشد مییابد و زنده میشود.
سوزنچی تصریح کرد: در ادامه این روایت فرموده است: اگر کسی این حسین را دوست بدارد خدا هم او را دوست دارد و خداوند هم کسانی را دوست دارد که از پیامبر(ص) تبعیت کنند و تبعیت از پیامبر(ص) هم یعنی تبعیت از اخلاق و اجرای آن در زندگی. در روایت دیگری بیان شده است که برای حسین(ع) در باطن مؤمنان، معرفت مخفی و مکتومی یعنی نوعی شناخت پنهانی وجود دارد که این معرفت نسبت به سایر ائمه(ع) وجود ندارد؛ به همین دلیل وقتی نام امام حسین(ع) شنیده میشود، غالباً حالت روحی خاصی برای افراد پیش میآید. در روایت دیگری بیان شده است که «ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا». شهید مطهری در کتاب «آشنایی با قرآن» و حماسه حسینی با تعبیر حدیث این عبارت را آورده است: «ان للحسین محبة مکنونه فی قلوب المؤمنین»؛ این روایت هم با دو روایت دیگر سازگاری دارد؛ یعنی در قلوب مؤمنین محبتی مخفی به امام حسین(ع) وجود دارد.
وی با بیان اینکه امام حسین(ع) از چند حیث بر جوامع شیعی و اسلامی تأثیر گذاشته است، اظهار کرد: یکی از مهمترین این آثار، تقویت برادری دینی است. اقدامات روز عاشورا فضای ایثار و برادری را به منصه ظهور رساند؛ یکی از مهمترین ریشه بیاخلاقیها، منفعتطلبی مادی و خودخواهی است؛ البته انسان اگر منفعتطلبی و خودخواهی به آخرت داشته باشد نه تنها منفی نیست، بلکه مهمترین کار اخلاقی هم هست، به خصوص اینکه دیگران را هم وارد این مسیر کند. در ادبیات قرآنی مهمترین ویژگی انسان مؤمنی که در مسیر سعادت قرار دارد، رابطه اخوت با دیگر انسانهای مؤمن است؛ البته انسان مؤمن با دیگرانی که شیطانصفت هستند نباید رابطه اخوت داشته باشد، ولی باید با مؤمنان دیگر رابطه برادری داشته باشند و در عاشورا این رابطه متجلی شده است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به اینکه روابط بین انسانها اعتباری است؛ مثلاً دانشجو میتواند استاد و استاد دانشگاه رئیس دانشگاه شود، اضافه کرد: کلمه اخوت و برادری (که در قرآن اعم از خواهری و برادری و شامل زن و مرد است) در نگاه دین اعتباری نیست، بلکه واقعی است. در روایت داریم که من و علی پدران این امت هستیم و اگر ایشان پدران امت هستند پیروان ایشان هم فرزندان آنها محسوب میشوند و رابطه بین فرزندان پیامبر(ص) و علی(ع) باید رابطه برادری واقعی باشد.
انتهای پیام
نظر شما