تحولات لبنان و فلسطین

شایع است که ماه صفر، ماه شومی است و برخی معتقدند در این ماه برای انسان اتفاقات ناگوار و بدی خواهد افتاد. برخی هم اعتقاد دارند در ماه صفر نباید به سفر رفت، افراد دیگری نیز به این باور دامن زده‌اند که این ماه در میان ماه‌های قمری از بد یُمنی و شومی حکایت دارد و... .

آیا ماه صفر، نحس است؟/ پاسخ مدیر و پژوهشگر گروه مطالعات اجتماعی بنیاد پژوهش‌های اسلامی

به همین بهانه سراغ حجت‌الاسلام والمسلمین رضا وطن‌دوست، پژوهشگر و مدیرگروه مطالعات اجتماعی اعتاب مقدس در بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی رفتیم و با وی در این باره به گفت‌وگو نشستیم. وی کارشناس ارشد رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی از دانشگاه علوم اسلامی رضوی است.

آنچه در ادامه می‌خوانید برش‌هایی از این گپ‌وگفت است.

رُخدادهای تلخ و شیرین، برخی روزها را نحس یا مبارک جلوه می‌دهد

هرساله با فرا رسیدن ماه صفر، سخن از نحوست این ماه و هشدار به دیگران به میان می‌آید و در روزهای پایانی آن نیز موضوع بشارت دادن پایان ماه صفر بر سر زبان‌ها می‌افتد و حتی به استناد سخنی از پیامبر اکرم(ص) مطالبی به صورت پیامک یا تبلیغ حضوری، زبانی، نوشتاری، تصویری و صوتی و....بین افراد مختلف رد و بدل می‌شود، اما باید دید این موضوع تا چه اندازه صحت دارد و اگر صحت دارد، منشأ آن چیست؟

آن‌گونه که از آموزه‌های اسلامی بدست می‌آید، هیچ روزی در ذات خود، نحس یا مبارک نیست، بلکه رخدادهای تلخ و شیرین است که برخی روزها را نحس یا مبارک جلوه می‌دهد. مانند شب قدر که به واسطه نزول قرآن، مبارک است و روزی که قوم عاد دچار تندباد و عذاب الهی شدند نحس شناخته می‌شود.

خداوند سبحان در آیات ابتدایی سوره مبارکه دخان اعلام کرده قرآن را در «شبی مبارک» نازل فرموده است: «...وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ، إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ...» همچنان‌که قرآن کریم در آیه 19 سوره مبارکه قمر اعلام کرده روز نزول عذاب بر قوم عاد، «روز نحسی» بوده است: «...إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ...» و نیز در آیه 15از سوره مبارکه فصلت دوباره همین داستان را گوشزد کرده و می‌فرماید:  فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی أَیَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِیقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا....».

پس از ذکر این چند آیه که قرآن کریم از مبارکی و نحوست قطعه‌ای از زمان، خبر داده‌، باید دید آیا شب قدر و روز نزول عذاب بر قوم عاد پیش از آن، مبارک و نحس بوده‌اند و سپس در آن شب مبارک، قرآن و در آن روز نحس، عذاب بر قوم عاد نازل شده است یا اینکه این موضوع مطرح است که چون در شب قدر قرآن نازل شده و خداوند کریم وعده اجابت داده و به فرشتگان مأموریت می‌دهد به آسمان زمین بیایند و از نزدیک، دعا و تضرع بندگانش را بینند و بشنوند چنین شبی مبارک معرفی شده است؟ معلوم است مبارکی شب قدر و نحوست روز عذاب قوم عاد به دلیل آن رخداد شیرین و تلخ بوده که در آن شب و روز اتفاق افتاده است.

مفسر بزرگ شیعه، مرحوم علامه طباطبایی(ره) در صفحه 71 جلد 19 از تفسیر گرانسنگ المیزان، ذیل آیه 19 سوره قمر درباره سعد و نحس ایام چنین نگاشته: می‌فرماید: «و لا سبیل لنا إلی إقامة البرهان علی سعادة یوم من الأیام أو زمان من الأزمنة ولا نحوسته» یعنی ما به هیچ وجه نمی‏توانیم بر سعادت روزی از روزها یا نحوست قطعه‌ای از زمان دلیل بیاوریم و در ادامه می‌فرماید: این بدین سبب است که طبیعت زمان از نظر مقدار به‌گونه‏ای است که به هم متصل است و قابل تفکیک نیست که بتوانیم بخشی را نحس یا مبارک بدانیم.

ماه صفر که یک مقطع زمانی است، ذاتاً نحوست ندارد

درباره ماه صفر و موضوع نحوست این ماه دو نکته قابل ذکر است؛ نخست اینکه با استناد به سخن بیان شده از مرحوم علامه طباطبایی(ره) مبنی بر اینکه هیچ دلیلی بر سعادت و نحوست ایام نداریم، باید گفت: ماه صفر که یک مقطع زمانی است، ذاتاً نحوست ندارد و نمی‌توان برای آن دلیلی ذکر کرد، بلکه نحوست و بدیُمنی آن ماه به دلیل رخداد تلخ رحلت حضرت رسول گرامی اسلام(ص) است که در این مقطع زمانی واقع شده است. یعنی خود ماه صفر مانند دیگر مقاطع زمانی هیچ نحوستی ندارد، بلکه آنچه نحس و بدیُمن تلقی می‌شود همان داستان تلخ رحلت رسول خدا(ص) است نه چیز دیگر.

 اما نکته دوم که بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد، این است شاید نحوست این ماه که برخی عوام به آن اعتقاد دارند، به فهم نادرست از این حدیث پیامبر خدا(ص) بازگردد که فرمود: «مَن بَشَّرنی بِخُروجِ آذار فَلَه الجَنّة»؛ هر کس پایان آذار را به من بشارت دهد، به بهشت می‌رود. (صدوق/ علل الشرایع/ ج1، ص617)

توضیح مطلب اینکه روزی پیامبر اکرم(ص) در مسجد قبا در حضور جمعی از اصحاب خود نشسته بود و صفات اهل ایمان را بازگو می‌کرد و سپس در مقام تطبیق صفات مؤمنان و اینکه چه کسی این صفات را دارد، فرمود: «اوّل مَن یَدخُلُ علیکم السّاعة رجلٌ مِن أهل الجَنّة»؛ نخستین کسی که هم اینک بر شما وارد شود، مردی از اهل بهشت است.

اصحاب که این سخن پیامبر اکرم(ص) را شنیدند، برخی مجلس را ترک و از دری خارج شدند تا از همان دری که مورد اشاره پیامبر خدا(ص) بود وارد شوند و افتخار یابند نخستین کسی باشند که از آن در وارد مسجد می‌شوند. پیامبر خدا(ص) که این صحنه را دیدند، در جمع باقیمانده اصحاب فرمودند: به زودی جمع زیادی در حالی که از یکدیگر سبقت می‌گیرند، از این در وارد می‌شوند، ولی کسی که پایان ماه آذار را به من خبر دهد او اهل بهشت است. سخن پیامبر(ص) که تمام شد جمع زیادی و ازجمله جناب ابوذر وارد مسجد شدند و در محضر پیامبر نشستند. پیامبر(ص) به طور عموم پرسیدند: هم اکنون در کدام‌یک از ماه‌های رومی قرار داریم؟ ابوذر بی‌درنگ جواب داد: یا رسول‌الله، ماه آذار پایان یافته است. پیامبر فرمود:‌ ای ابوذر! می‌دانستم ولی خواستم تو را به حاضران معرفی کنم که تو همان نفری هستی که صفات بهشتیان را داری.

آنچه از این سخن پیامبر(ص) قابل استفاده است این است اولاً: آذار از ماه‌های رومی است و ماه صفر از ماه‌های قمری و هیچ ربطی به هم ندارند. ثانیاً: بر فرض که منظور از آذار همان صفر باشد، از سیاق حدیث و دیگر شواهد بدست می‌آید این حدیث در مقام بیان نحوست ماه آذار و اهمیت دادن به بشارت پایان آن نیست، بلکه پیامبر خواست به این وسیله، شخصی که صفات اهل بهشت را دارد به همگان معرفی کند. ثالثاً: سخن پیامبر(ص) مبنی بر بشارت پایان آذار، تنها در همان زمان و مکان به عنوان علامتی برای معرفی مرد بهشتی تفسیر می‌شود، نه اینکه به معنای مطلق آن در همه زمان‌ها و مکان‌ها تفسیر شود. رابعاً: هیچ دلیلی بر شومی و نحوست ذاتی این ماه در دست نیست تا پیامبر اکرم(ص) چنین سخنی فرموده باشد.

نکته دیگر اینکه بر اساس برداشت نادرست از این حدیث، شنیده می‌شود برخی افراد، سحرگاه روز اول ماه ربیع‌الاول خیابان به خیابان و کوچه به کوچه می‌گردند و ‌درِ هفت مسجد را می‌کوبند تا با پندار خود، آنان نخستین کسانی باشند که بشارت پایان ماه صفر را به پیامبر خدا(ص) می‌دهند.

توجه به آداب ماه صفر در کتاب مفاتیح‌الجنان

 درباره آنچه مرحوم حاج شیخ عباس قمی(ره) در کتاب مفاتیح‌الجنان آورده باید گفت: نخست، آنچه ایشان فرموده با آنچه عرض کردیم قابل جمع است. به این صورت که براساس آنچه علامه طباطبایی(ره) بیان کرده، زمان فی نفسه نحوست ندارد بلکه به دلیل رخداد تلخی که در یک مقطع زمانی رخ می‌دهد، آن قطعه زمان نحس تلقی می‌شود. بنابراین در خصوص ماه صفر باید عرض کرد چون واقعه غمبار رحلت رسول گرامی اسلام(ص) رخ داده، این قطعه زمانی نحس تلقی می‌شود. دوم، با توجه به اینکه تلقین در زندگی انسان نقشی بسزا دارد و با توجه به اینکه برخی به خود تلقین می‌کنند ماه صفر نحوست دارد و از آن بیم دارند که در این ماه برای آن‌ها اتفاق ناگواری بیفتد، مرحوم شیخ عباس قمی(ره) توصیه کرده خوب است در اول ماه صدقه‌ای داده شود تا خطری آن‌ها را تهدید نکند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.