به گزارش قدس آنلاین، توسعه سواحل مکران کلید واژهای بود که نخستینبار از سوی مقام معظم رهبری اعلام شد، توجه به اقتصاد دریا محور و توسعه شرق و جنوب شرق کشور در این مساله دنبال میشود. در این زمینه شورایی برای توسعه سواحل مکران شکل گرفت.
یکی دیگر از اولویتهای لایحه برنامه هفتم توسعه اقتصاد دریامحور است که باید سالی یک واحد درصد به سهم اقتصاد دریا از اقتصاد ملی اضافه شود. لازمه این اهداف سرمایهگذاری در زیرساختها مانند بندرگاه، توسعه شبکه ریل، جاده و فرودگاه و همچنین سرمایهگذاری مشترک در سواحل مکران شامل منطقه جنوب شرق کشور است.
در این زمینه گفتوگویی با سردار حسین دهقان نماینده ویژه رئیس جمهور و دبیر شورای توسعه سواحل مکران انجام دادهایم که در پی میآید.
توسعه سواحل مکران در چه مرحلهای قرار دارد و بعد از تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر توجه به سواحل مکران و توسعه اقتصاد دریامحور چه کارهایی انجام شده است؟
توسعه سواحل مکران حدود ۱۵ سال است که در سخنان مقام معظم رهبری مطرح شده و از آن موقع بر سر زبانها جاری شده است. اقدامات مهمی انجام شده اما به نسبت بازه زمانی یاد شده اقدامات انجام شده قانعکننده نیست. دلیل اینکه نتوانستیم از سرمایهگذاری استفاده کنیم، به چند علت است، یکی اینکه هرچه یک منطقه از مرکز دور افتاده و جدا افتادهتر باشد، توسعه کمتر است و مدیران ملی به مرکزیت علاقه زیادی دارند و نگاه تمرکزگرایی در کشور وجود دارد حتی از تهران که دور شویم مراکز استانها چنین نقشی دارند که سواحل مکران هم از مرکز استان حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ کیلومتر فاصله دارد. دلیل دوم این است که در یک حالت جداافتادگی از شبکههای زیرساختی کشور قرار گرفته چه در سیستان و بلوچستان و شرق کشور و چه در بخشی از هرمزگان مسئله آب، برق، گاز، ریل، بندر و فرودگاه بسیار اندک است در حالیکه مناطق ساحلی باید دارای این امکانات باشد و به خاطر همین مسئله این مناطق خالی از جمعیت شده و تراکم جمعیت در مقایسه با کشور و به ویژه مرکز کشور فوقالعاده پایین است و از میانگین کشور هم کمتر است.
شاخص بهرهمندی سواحل مکران از جمعیت و امکانات نسبت به میانگین کشور فاصله دارد و نیروی انسانی موجود در این مناطق هم فاقد مهارت است و نمیتوان از آنها در صنعت استفاده کرد. از طرفی بروکراسی کشنده و کاهنده فعالیت در کشور به دلیل فاصله داشتن از مرکز و سطح پایین توان منطقهای از موانع توسعه زیرساخت این مناطق شده است که نمیتوان گامهای سریع برداشت. مسئله دیگر بحث قومیت و مذهب است که آثارش را در نوع سمتگیری در تصمیمات اعمال میکند.
از طرفی منطقه مرزی و وجود پدیده قاچاق جامعه را نسبت به این مسئله بیتوجه میکند که این برداشت کلی باعث میشود که اقبال عمومی به توسعه منطقه وجود نداشته باشد. البته در طی زمان گامهایی برداشتیم و هرچه جلوتر آمدیم کار کردیم اما نتوانستیم عقبماندگیها را جبران کنیم و فاصله کارها با نیاز منطقه هنوز زیاد است اگر میانگین کشور از توسعه نیمقرن فاصله دارد، منطقه سواحل مکران شاید یک قرن فاصله دارد و استعمارگران باعث شده بودند که توجه به دریا و اقتصاد دریایی در کشور ما زیاد نباشد در حالیکه دریا یک محل استراتژیک و اقتصادی قابل تأمل در کشور است. در کشور ما ۵ هزار کیلومتر مرز آبی با احتساب جزایر وجود دارد. هفت استان ساحلی در کشور داریم اما سهم مشارکت سواحل از اقتصاد بدون در نظر گرفتن نفت بسیار کم است به گونهای که قابل چشمپوشی است. جمعیت در سواحل کشور به جز استانهای شمالی و عمدتاً مازندران که تراکم بالا است، اندک است. در جنوب کشور از هرمزگان که بگذریم به سمت میناب و شرق تراکم جمعیت در سواحل بسیار اندک است و تراکم نداریم. در حالی که در دنیا ۶۰ درصد شهرهای بزرگ و جمعیت و اقتصاد در سواحل دریا قرار دارند و اقتصاد بسیاری از کشورهای آبی وابسته به ساحل است، اما در کشور ما کمتر توجهی بیتوجهی شده و اقتصاد دریا و دریاپایه اقتصاد مقاومتی مورد بیمهری قرار گرفته است. دریایی که باید دست ما را در اقتصاد میگرفت، اما چون توجهی نکردیم این کار انجام نشده است.
به رغم اسناد خوب بالادستی و سیاستهای فوقالعادهای که در اسناد دیده شده، اما راهبردهایی اجرا شده نشان میدهد که بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری که سواحل مکران را مطرح کردند راهکارهایی برای توسعه دریا در نظر گرفته شد در این زمینه دبیرخانهای در سال ۱۳۹۱ شکل گرفت و در طی این سالها فراز و فرودهایی داشته اما همواره بحث بر این است که باید در سواحل مکران اتفاقات مهمی بیفتد. اولین ما ناگزیر هستیم که مدل حکمرانی مستقل از سرزمین مادی در آنجا اعمال کنیم و نظام مدیریتی باید قادر باشد که تصمیم بگیرد و اجرایی کند و در جذب سرمایهگذاری یک مدل مدیریت خاصی متمایزتر از پهنه عمومی کشور اعمال شود. ثانیاً باید به این نکته توجه شود که گاهی اوقات اشتباه ما بر این است اگر یک چیز زیادتر داشته باشیم اهمیت آن کم میشود و مثال آن زمینهای فراوانی است که در سواحل مکران وجود دارد و این به معنای بیارزش بودن زمین نیست بلکه زمینهای ارزشمندی است. اگر مدیریت زمین و اراضی و نحوه به کارگیری این زمینها درست باشد میتواند ارزشآفرین باشد. مسئله سوم ارتباط با خارج از کشور است که ما به مناطقی مانند شانگهای، دوغان، جبل علی، دوبی و سایر مناطق آزاد نگاه کنیم مانند یک دولت محلی عمل میکنند و ا جازه دارند تصمیمات بزرگ بگیرند سیستم هم آن را پذیرفته ما هم راهی نداریم جز اینکه تصمیمگیری در سواحل مکران به جوامع محلی بدهیم و اختیارات آنها را بیشتر کنیم.
آیا داشتن یک سیستم جدای از پهنه اداری مملکت به معنای مستقل شدن و جدا شدن از کشور است؟
نه، اینگونه نیست. چون ما به اختیار خود این تصمیم را میگیریم و در واقع این مناطق را تخصیص زدهایم نه اینکه از کشور جدا کنیم. نظام کشور میپذیرد که بخشی از اختیار تصمیمگیری برای مناطق را به مدیران محلی واگذار کند و الزامات و قوانین هم در کشور روشن است و بیانضباطی قابل قبول نیست و ما میخواهیم فعالیت منضبط با سازوکارهای خاص در این مناطق داشته باشیم.
چگونه میتوان سهم دریا از اقتصاد را توسعه داد و سرمایه و جمیعت را به این مناطق جذب کنیم؟
این مناطق و سواحل سرمایهپذیر است و جمعیت هم به شرط اینکه درآمد باشد جذب این مناطق میشوند و برای اینکه سهم اقتصاد دریا را از اقتصاد ملی بالا ببریم باید منطقه چابهار و تمامی زیست بومی که در آنجا هست را در نظر بگیریم. به عنوان مثال منطقه بریس اگر در اختیار یک آدم بهرهمند از پول و عقل قرار گیرد میتواند چنان درآمد ایجاد کند که مخارج یک استان را تأمین مالی کند و در این منطقه انگار ریال و دلار روی زمین ریخته است و یکی برود و جمع کند. صنایع شیلات پتانسیل خیلی خوبی دارد. ما در کشور ۸۰۰ کیلومتر ساحل دریایی داریم، در حالی که شیلات افتخار میکند که ۳۵۰ هزار تن ماهی صید از دریا داشته است، اما میتوان بیش از این تولید و پرورش ماهی و میگو در دریا داشته باشیم. کشورهایی مانند قطر و امارات از دریا ثروت زیادی به دست میآورند به ویژه در زمینه پرورش ماهی در قفس و ایجاد مزارع میگو با ارتقای تکنولوژی از واحد سطح تولید بیشتر و بهرهوری بالاتر به دست بیاید.
در منطقه زرآباد در سیستان میتوان از هر هکتار هزار تن موز به دست آورد و علاوه بر تأمین نیاز داخل میتوانیم صادر هم کنیم، اما در حال حاضر ۳۰ تن در هکتار تولید میشود و ما سالی ۷۰۰ هزار تن مصرف موز داریم که میتوانیم با افزایش بهرهوری در هکتار نیاز کشور را در این زمینه تأمین کنیم و حتی صادرات میوههای استوایی داشته باشیم. اگر روانآبهای فصلی مهار شود نیاز کشاورزی را هم میتوانیم تأمین کنیم. سالی ۴ میلیارد متر مکعب بارش در منطقه وجود دارد که عمده آن باعث روانآب میشود که خاک را با خود میبرد، در حالی که میتوان از آن در تولید محصول استفاده کرد.
میوههای تابستانه در منطقه به راحتی کشت میشوند. اولین هنداونهای که در کشور تولید میشود مربوط به منطقه مکران است. میانگین دما در همه سال به گونهای است که میتوان کشاورزی چهارفصل در آنجا داشت. از نظر پرورش شتر و دامپروری هم ظرفیت و قابلیت خوبی وجود دارد. در حال حاضر از هر هکتار هفت تن میگو برداشت میشود که با تکنولوژی میتوان این رقم را چند برابر افزایش داد.
فارس: سهم اقتصاد دریا از اقتصاد ملی چقدر است و در برنامه توسعه هفتم قرار است این سهم چقدر اضافه شود؟
دهقان: براساس برنامه هفتم هر سال قرار است یک واحد درصد به اقتصاد دریا اضافه شود و در پایان پنج سال سهم آن از اقتصاد ملی ۷ درصد شود و این الزاماتی دارد. ما در برنامهها اهداف خوبی مینویسیم مانند اینکه رشد اقتصاد سالی ۸ درصد شود اما چگونه این محقق میشود. نیاز به این دارد که سالی ۲۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری شود تا رشد ۸ درصدی محقق شود، اما پول نیست و در نتیجه رشد هم محقق نمیشود. بحث بعدی ظرفیت است که ما ناگزیر شدیم جایگاه خود را در اقتصاد منطقهای و زنجیره اقتصاد جهانی هم در زمینه تولید و هم در تجارت پیدا کنیم و ارتقا دهیم اگر یک بررسی انجام شود ایران از پتانسیل چهارراه حملونقل، لجستیک و هاب منطقه برخوردار است اما برخی کشورهای همسایه بخشی از این ظرفیت را از ما گرفتهاند و تنها چیزی که باقی مانده کریدور شمالی جنوبی و ساحلی در جنوب شرقی به سمت شمال غربی است که باید آن را به منصه ظهور برسانیم.
بندر چابهار و کنارک و جاسک باید اباد شوند به گونهای که بتوانند کشتیهای با تناژ بالا پهلوگیری کنند و اقتصاد جدی در این سواحل شکل بگیرد. منطقه چابهار طی چهار سال آینده باید حداقل ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری به خود جذب کند. خطوط هوایی گسترش پیدا کند و با چند پرواز در هفته نمیتوان فرودگاه آنجا را آباد کرد. حملونقل و ترابری جادهای و ترکیبی شامل ریل و راه و هوایی باید تکمیل شود تا توسعه امکانپذیر باشد. ما میتوانیم ظرف سه سال با ۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری همه کاستیها را در منطقه مکران برطرف کنیم. بندر شهید بهشتی چابهار نیاز به ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار دارد تا تکمیل شود. فرودگاه آن باید بتوانند فرودگاه پهنپیکر در اندازه و پروتکلهای جهانی داشته باشد و منطقه باید برای سرمایهگذاران جذاب باشد. این مسئله نیاز به اراده و عزم جدی برای توسعه دارد.
برای این زیرساختها یک میلیارد دلار و در نهایت ۱.۴ میلیارد دلار سرمایه مورد نیاز است. ۲.۵ میلیارد دلار هم برای تکمیل کریدور شمال و جنوب و یک میلیارد دلار هم برای سواحل جنوب لازم داریم، ۲ میلیارد دلار هم برای توسعه بندری مورد نیاز است و روی هم رفته ۹ میلیارد دلار لازم است تا توسعه سواحل مکران انجام شود در آن صورت میتوان سالی ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری و ارزش افزوده را جذب کرد. در حال حاضر جاده جاسک به بندرعباس به طول ۳۵۰ کیلومتر نامناسب است و خودرو به اندازه کافی وجود ندارد اگر کسی بخواهد از بندرعباس به جاسک بیاید کرایه یک نفر ۵ میلیون تومان میشود باید جاده در دسترس باشد و دو بانده شود یک بخش از جاده مانده است شترها در آن آزادانه تردد میکنند که باعث تصادف و خسارت میشوند. چهار حلقه پل در جاده احداث شده که قرار بود سال ۹۱ و ۹۲ این سرمایهگذاری تمام شود اما هنوز با گذشت ۱۰ سال نیمهکار مانده استو چهار پل نیمه کاری وجود دارد که میگویند ابتدا باید جاده درست شود تا تمام کنیم. بنابراین با ۹ میلیارد تومان میتوان همه این زیرساختها را تکمیل کرد.
راه دیگر این است که اگر پول در کشور وجود ندارد، روزی ۱۰۰ هزار بشکه نفت اختصاص دهند تا صرف زیرساخت سواحل مکران شود و بتواند پشتوانه سرمایهگذاریهای بزرگ در منطقه باشد هم برگشت سرمایه خواهد بود و هم میتوان به جای پول نفت را به سرمایهگذار داد و با پیشخور کردن این سهمیه نفت و یا گاز میتوان پروژهها را به وسیله خارجیها اجرا کرد و از محل فروش نفت و گاز زیرساختها را درست کنیم و این یک تصمیم سخت و پیچیده نیست زیرا ۱.۵ تا ۲.۵ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی در روز مصرف میشود، اگر ۱۰۰ هزار بشکه را به زیرساختهای مکران اختصاص دهیم میتوان آن را به اتمام رساند.
از طرفی برای سرمایهگذار مشوق لازم است تا توجیه پذیر باشد. سرمایهگذار وقتی مراجعه میکند کارگر ماهر، مصالحه مورد نیاز وجود ندارد، حمل و نقل گران است و میگوید به جای آن در هرمزگان یا عسلویه و یا حتی در عمان و دوبی سرمایهگذاری میکنم تا سرمایهام بیشتر شود. اما اگر دولت امتیازاتی برای سرمایهگذار قائل شود ترجیح میدهد به جای رفتن به عمان و دوبی یا ترکیه در کشور خودش سرمایهگذاری کند و عمده کسانیکه در کشور سرمایه دارند انتخاب اولشان ایران است و این ما هستیم که یا توان نداریم، یا بلد نیستیم که آن را جذب کنیم. باید سرمایهگذار خارجی هم زمانی میآید که سرمایهگذار داخلی در کنارش باشد و به اتکای سرمایهگذار داخلی میآید. اگر سرمایهگذار داخلی نبود خارجیها عاشق چشم و ابروی ما نیستند، آنها دنبال منفعت خود هستند نباید کمترین ریسک برای سرمایهگذاری آنها باشد بلکه باید بازدهی زیاد شود. ما موارد زیادی را به رئیس جمهور ارائه کردهایم که رئیس جمهور همه آنها را قبول میکرد و علاقه دارد که توسعه مکران اتفاق افتد. اما در سطوح پایینتر بسیاری از تقاضاهای ما بدون پاسخ ماندهاند و سیستمها برای ما قفل شده است و روال سنتی که بسیاری از مدیران علاقه دارند آن را انجام دهند مانع کار میشود. البته این را هم بگویم در ۲ سالی که از دولت گذشته طی ۲-۳ مورد باید تصمیمگیری میشد و نظام اداری باید دارای اقتدار باشد که بتواند کارهای بزرگ انجام دهد. باید سیستم اداری تسهیلگر باشد و رئیس جمهور هم در این زمینه موافق توسعه مکران است.
سال ۱۳۹۵ در قالب احکام دائمی قانون برنامههای توسعه طبق ماده ۶۸ دولت تصمیم گرفته یک سازمان جداگانهای برای توسعه مکران درست شود که بتواند در مورد پروژهها تصمیمگیری کند و اساسنامهای برای آن تدوین شد که گفته شد باید به تصویب مجلس برسد. از سال ۹۵ تا ۹۷ تعداد ۱۷ جلسه بر روی اساسنامه سواحل مکران کار شد و قرار شد اختیاراتی به دستگاههای مختلف بدهند سپس براساس اصل ۱۳۸ یک شورا درست شد. الان اساسنامه این شورا براساس ماده ۶۸ و احکام دائمی تمام شده و ما گرچه کاملاً از آن راضی نیستم اما به هر حال باز هم خوب است اگر ماده ۶۸ به درستی اجرا شود به توسعه سواحل مکران تسریع میبخشیم. اساسنامه باید در دولت تصویب میشد که به تصویب رسیده و قرار است با قید دو فوریت در یکشنبه ۲۹ مردادماه ۱۴۰۲ به مجلس ارائه خواهد شد و ما از همین جا از نمایندگان مجلس میخواهیم که بدون تردیدی به دو فوریت این اساسنامه رأی بدهند که هم عاقببخیری برای آنها خواهد داشت و هم کمکی به توسعه ملی و توسعه سواحل مکران خواهد داشت و هم نشان از انقلابی بودن مجلس خواهد بود و ا کار مانده را بتوانیم با یک شروع قوی کلید بزنیم. اگر ما در این مجموعه بودیم قول میدهیم به خوبی انجام وظیفه کنیم و اگر هر کسی دیگری بود بتواند با اساسنامه قوی که دولت و مجلس تصویب کرده کارش را شروع کند و به گفته سخنگوی دولت در روزی که اساسنامه توسعه سواحل مکران در دولت تصویب شد، گفت؛ نوع جدیدی از حکمرانی در اساسنامه سواحل مکران تجربه میشود.
سرمایهگذاران هندی برای توسعه بندر در چابهار قرار بود بیایند، به کجا رسید؟
سرمایهگذاران هندی آمدند و قرار بود از چابهار برای توسعه بندر سرمایهگذاری کنند و اپراتوری بندری را هم به عهده بگیرند و چابهار به محلی برای ترانزیت کالا تبدیل شود. متأسفانه در قراردادی که بنا بود دائمی باشد با هندیها به مشکل برخوردیم و به خاطر این قضیه سرمایهگذاری معطل مانده و نوع تعامل ما با هندیها باید طرفینی باشد اما این تعامل کمکی به اجرای توافق نکرد اما به هر حال مشکل قابل حل است هندیها اگر بیایند و به توافق عمل کنند میتوانند بندر شهید بهشتی را تکمیل کنند اما مسئله بعدی توسعه شبکه ریلی و جادهای و ارتباطی است که باید انجام شود و در کوتاهمدت میتوان مسیر ریلی و جادهای را تکمیل کرد و در فاز اول بندر شهید بهشتی سالانه چهار میلیون تن ظرفیت کالا میتوان پذیرش کرد.
آیا برای توسعه سواحل مکران میتوان از بازار سرمایه تأمین مالی انجام داد؟
آنچه در بورس خرید و فروش میشود اعتبار است و خلق ثروت؛ نمیشود اگر سهام شرکتی خرید و فروش میشود، پول جدیدی نصیب شرکت نمیشود و این به خاطر تورم است که قیمتها مرتب بالا میرود، اما میتوانیم از طریق بازار سرمایه نقدینگی جدیدی در قالب شرکتهای سهامی عام پروژه جذب کنیم، یعنی شرکتهای ایجاد شوند که در قالب یک صندوق پروژه از طریق فرابورس بتواند پول جذب کند و با اعتماد و تضمین پروژه این منابع صرف توسعه شود. یا شرکتهای بزرگ با تشکیل کنسرسیوم و یا به صورت تکی میتوانند سهامی را در بازار ارائه کنند و به ا تکای آن سهام منابعی جذب شود که صرف توسعه شود. روش سوم بانکها سرمایهگذاری کنند و به کسانیکه وام میگیرند باید وامهای ارزان قیمت بدهند تا صرفه وتوجیه اقتصادی داشته باشد و ما همه روش های تأمین مالی را برای توسعه مکران استفاده میکنیم از طرفی بانک فراساحلی و بانک قرضالحسنه هم پیشبینی کردهایم و از همه نهادهای مالی برای توسعه مکران استفاده خواهیم کرد. در زمینه ترانزیت با ا حداث زیرساختها شامل ریلی، بندری و پارک لجستیک میتوانیم به ترانزیت کمک کنیم در حال حاضر راهآهن چابهار تا زاهدان به مسافت ۶۳۰ کیلومتر منقطع است، منطقه چابهار و خاش متصل است و برای تکمیل این خط ۲.۵ میلیارد دلار پول و ۲ سال زمان لازم است.
نظر شما