محبی، رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش گفت: در بیشتر کشورها، پژوهش بالاترین جایگاه را دارد و مبنای اصلی همه تصمیمهای کلان و مهم است و میتوان با اطمینان گفت در کشورهای پیشرفته هیچ تصمیمی بدون پشتوانه و پیوست پژوهشی انجام نمیشود.
دلیل ضعف جدی انواع سواد در دانش آموزان
وی خاطرنشان کرد: تأکید فراوانی که رهبر معظم انقلاب روی پژوهش دارند مثلا یکی از تعابیری که به کار میبرند، این است: «تحقیق و پژوهش در نظامهای آموزشی دنیا، رکن اساسی و مایه بقای هر نظام آموزشی است و شاخص رشد و عقب ماندگی هر نظام آموزشی به چگونگی پژوهش آن بر میگردد».
اینها درحالی است که متأسفانه در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی یعنی آموزش و پرورش، این اتفاق نیفتاده است و در عمل، پژوهش و پژوهشگری، جایگاهی شایسته ندارد و مورد غفلت و کم مهری جدی قرار گرفته است.
وی در عین حال با اشاره به جایگاه پژوهش در اسناد بالادستی گفت: در مبانی و اسناد میبینید که پژوهش جایگاه خوبی دارد مثلا وقتی به سند تحول مراجعه میکنید، یکی از ۶ زیرنظام اصلی آن، زیرنظام پژوهش و ارزشیابی است و آنجا تحقیق وپژوهش جایگاه خیلی بالایی دارد. از مدرسه پژوهنده تا سازمان پژوهنده، معلم پژوهنده، توسعه فرهنگ پژوهشگری، تربیت دانشآموز جستوجوگر، خلاق و فکور و... اهدافی است که اسناد تحولی دنبال تحقق آن هستند.
اما در عمل، پژوهش و پژوهشگری مورد بیمهری قرار گرفته است و در سالهای گذشته اکثر تصمیمات کلان فاقد پشتوانه علمی و پژوهشی قوی بوده است و نتیجه آن وضعیتی است که اکنون با آن مواجه هستیم و پیامد آن ضعف جدی انواع سواد در دانش آموزان است که به دنبال آن پایین بودن سطح مهارتهای زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی و نیز آسیبهای اجتماعی است.
رتبه بندی معلمان علمی نبود
نتیجه این بیمهری را در جاهای مختلف میتوان دید مثلا تغییر دورههای تحصیلی در چند دوره و نیز رتبهبندی معلمان در سال گذشته؛ اگر از بنده بپرسند چه شد که بهرغم این همه هزینهای که برای رتبهبندی شد (حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان) اما یک دستاورد بسیار بزرگ برای دولت انقلابی تبدیل به ضد خودش در یک برههای شد و آنچنان که انتظار میرفت موجب ارتقای کیفیت عملکرد و رضایت معلمان نشد، در یک جمله میگویم به دلیل اینکه علمی با این قضیه برخورد نشد، پژوهشگاه مطالعات در کار دخالت داده نشد و هشدارهای آن جدی گرفته نشد و به همین دلیل قانونی که تدوین شد، نقص جدی دارد چون واقعا عمیق و علمی کار نشد و با عجله تهیه و تصویب شد.
مثلا خواسته شده آموزش و پرورش حدود یک میلیون معلم را در مدت سه ماه رتبهبندی کند؛ کاری که نظام دانشگاهی ما با داشتن ساختار و پشتوانه تجربی خود در طول حدود ۱۰۰ سال کل اعضای هیئت علمی که رتبهبندی کرده به ۱۰۰ هزار نفر نمیرسد. چرا که باید نظامهای ارزشیابی و رتبهبندی معلمان دنیا را بررسی میکردیم و نظام مطلوب را متناسب با زیستبوم خودمان طراحی میکردیم، کاری که در پژوهشگاه انجام گرفته است.
بهرغم اینکه در زیرنظام پژوهش و ارزشیابی، رتبهبندی معلمان، مدارس و مدیران یک کار کاملا علمی تلقی شده و در زیر نظام پژوهش و ارزشیابی (بند ۴ بخش اقدامات اساسی مدرسه پژوهنده ) آمده است، اما آییننامه آن در سازمان استخدامی بدون مشارکت پژوهشگاه نوشته شد. بعد در تدوین شیوهنامه اجرایی آن هم به دلیل محدودیت قانون و آییننامه امکان کار علمی نبود.
در اجرا هم زمان محدود و حجم بسیار بالای کار و نیز عدم توجه به یافتههای علمی سبب شد نه تنها موجب رضایت و ارتقای کیفیت یادگیری نشود بلکه بیش از ۵۰ درصد معلمان به رتبهبندی اعتراض کردند.
نظر شما