مسجد در صدر اسلام به عنوان مکان گردهمایی اجتماعی مسلمانان با جنبه عبادی تأسیس شد اما از همان ابتدا جنبههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را نشان داد. مسجد در زمان پیامبر(ص) کارکردهای سیاسی زیادی داشت و در آن زمان بسیاری از تحولات سیاسی ذیل مسجد تعریف میشدند.
سیام مرداد سال ۱۳۴۸، به آتش کشیده شدن مسجدالاقصی به دست صهیونیستها بهانهای شد تا این روز به نام روز جهانی مسجد، نماد استوار تمدن اسلامی در تمام طول تاریخ نامگذاری شود.
گفتوگوی ما با حجتالاسلام مهدی مسائلی، استاد حوزه و دانشگاه و مؤلف و پژوهشگر حوزه دین در مورد احیای هر چه بیشتر مساجد و راههای به فعلیت رساندن این توانایی است.
ضرورت احیای کارکردهای مساجد
حجتالاسلام مسائلی در ابتدای گفتوگو در مورد اهمیت مساجد در تاریخ اسلام میگوید: در تاریخ اسلام شاهد هستیم بسیاری از ابعاد فرهنگی و دینی در ذیل مسجد تعریف میشوند و حتی ابعاد علمی اسلامی و مدارس علمیه در کنار مسجد ایجاد شده و با ماهیت مسجد در هم تنیده هستند. مسجد و مدرسه از نخستین مراکز علمی هستند که در جهان اسلام به وجود آمدهاند و مدارس علمیه در ذیل مسجد تعریف شدهاند. دروس علمی و دینی از ابتدای اسلام در مساجد آموزش داده میشدند و میتوانیم بگوییم مسجد مرکزیت خاصی برای تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی و علمی اسلام داشته است.وی تصریح میکند: متأسفانه بسیاری از کارکردهای مسجد که در گذشته بودهاند، مهجور شده یا از بین رفتهاند. بسیاری از آن کارکردها هم رو به افول هستند و نتوانستهایم آنها را استمرار دهیم و زنده نگه داریم. بهطور نمونه در مساجد امروز، هستههای علمی از مساجد جوشش ندارند. یک علت این است حوزهها و نهادهای علمیه، مقداری از مساجد فاصله گرفتهاند و مساجد و مدارس علمیه از هم جدا هستند. رفت و آمد طلاب و روحانیون مستقیم در مساجد نیست. درحالی که در گذشته مردم به واسطه ارتباط زیاد روحانیت با مساجد، آشنایی بیشتری با روحانیت داشتند و مسائل شرعی خود را از روحانیون میپرسیدند.
دروس علمی در کنار ستون شبستانها
حجتالاسلام مسائلی یادآور میشود: در آن زمان جوانان بیشتر به سازمان تبلیغی دین و روحانیت جذب میشدند و جدایی حوزهها و نهادهای علمیه از این حیث ضربه بزرگی به تبلیغ دین میزند. از سوی دیگر مردم نمیتوانند به اندازه کافی از روحانیت بهره ببرند. امروزه شاید خیلی از روحانیون در فضایی فرضی و ذهنی گام بردارند که مورد استفاده آنها نباشد. ما باید کارکردهای علمی مساجد را زنده کرده و با استفاده از امکانات روز توسعه داده و سطربندی کنیم.
او اظهار میکند: ممکن است برخی از مساجد فقط کارکرد تبلیغی و عبادی داشته باشند اما تعدادی از مساجد این ظرفیت و توانایی را دارند که دروس علمی را آموزش دهند. مساجد هماکنون چندان به آموزش دروس علمی اهمیت نمیدهند اما میتوانیم دروس ابتدایی و متوسط دینی را در این اماکن دینی آموزش داده و محافل قرآنی را در آن برگزار کنیم. هماکنون برخی از دانشجویان بدون آنکه قصد داشته باشند مبلغ دینی شوند، احساس میکنند به آموختن دروس دینی نیاز دارند. در واقع آنها میخواهند قسمتی از زندگی خودشان را به آموختن دروس دینی اختصاص داده و حتی در زمینه تبلیغ دینی فعالیت کنند. مسجد محیطی است که برای تدریس از آن استفاده نمیشود و ما به این حلقه میانی توجه نمیکنیم.
استاد حوزه علمیه بیان میکند: ما میتوانیم دروس عالی دینی را در کنار مسجد تعریف کنیم، یعنی میتوانیم مدارس کوچکی را در ذیل مساجد تعریف کنیم و رفتوآمد طلاب در مساجد دیده شود. طلاب میتوانند نیازهای مساجد به ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را برطرف کرده و ارتباط روحانیت و مسجد را عمق ببخشند. اکنون کارکردهای عبادی مساجد به معنای کارکردهای نمادین عبادی است، یعنی اگر کسی بخواهد عبادتهای مستمری در مسجد داشته باشد، توفیق نخواهد داشت زیرا در همه اوقات فرصت بهرهگیری از مسجد را نخواهد داشت و فقط در زمانی مشخص میتواند از مسجد استفاده کند.
بایدها و نبایدهای مساجد
این فعال دینی با ابراز تأسف عنوان میکند: امروز مساجدی که امکانات خوبی دارند، به تالار و سالنی برای درآمدزایی تبدیل شدهاند. آنها برای برگزاری مراسم ترحیم، فاتحهخوانی، هفته، چله و سال اجاره داده میشوند و فرصت چندانی برای انجام کارهای تبلیغی، فرهنگی و آموزشی ندارند. بعضی از مساجد، سالن و محل برگزاری مراسم را از بدنه مسجد جدا کردهاند ولی در برخی از مساجد این تفکیک وجود ندارد. متأسفانه کارهای تجاری مقداری بر ابعاد دیگر مساجد غالب شده و باید فکری برای این کرد.مساجد دیگر هم به واسطه وابستگیشان به هیئت امنا وضعیتی پیدا کردهاند که سبب شده رفتوآمد همه مردم به آنها محدود شود. درِ آن مساجد بسته است و هر کسی اجازه رفت و آمد به آن مساجد را در غیر از وقت نماز ندارد. باید این نکته را در نظر بگیریم که نیاز است بر مساجد نظارت شود اما نباید مسجد در انحصار افراد خاصی تلقی شود تا برنامهها منحصراً توسط شخص یا فرد خاصی در مسجد اجرا شوند. نظارت نباید به معنای محدود و منحصر کردن مسجد به یک فرد یا تفکر خاص باشد.متأسفانه بسیاری از مساجد کشور هماکنون امام جماعت ندارند.
شاید اینکه در شیعه فکر میکنیم امام جماعت حتماً باید روحانی باشد، محدودیت ایجاد کرده است. روحانیت هم مقداری در سختی است زیرا برای اینکه امام جماعت راحت بتواند کار خود را انجام دهد، باید یک یا دو روحانی در مسجد وجود داشته باشند. مسجدی که فقط یک روحانی دارد با مشکلاتی روبهرو است، بهطور مثال اگر روحانی مسجد بخواهد مرخصی بگیرد و کسی را جایگزین خودش کند، با دشواری مواجه میشود. اگر در کنار قبول داشتن روحانی به عنوان امام جماعت، مؤمنان را هم به رسمیت بشناسیم، کار روحانیون تا حدودی راحت میشود زیرا روحانی وقتی میخواهد مرخصی بگیرد، میتواند یکی از افراد مطمئن، معتمد و با تقوای مسجد را به عنوان امام جماعت جایگزین خودش کند.
گفتوگوی ما با حجتالاسلام مهدی مسائلی، استاد حوزه و دانشگاه و مؤلف و پژوهشگر حوزه دین در مورد احیای هر چه بیشتر مساجد و راههای به فعلیت رساندن این توانایی است.
ضرورت احیای کارکردهای مساجد
حجتالاسلام مسائلی در ابتدای گفتوگو در مورد اهمیت مساجد در تاریخ اسلام میگوید: در تاریخ اسلام شاهد هستیم بسیاری از ابعاد فرهنگی و دینی در ذیل مسجد تعریف میشوند و حتی ابعاد علمی اسلامی و مدارس علمیه در کنار مسجد ایجاد شده و با ماهیت مسجد در هم تنیده هستند. مسجد و مدرسه از نخستین مراکز علمی هستند که در جهان اسلام به وجود آمدهاند و مدارس علمیه در ذیل مسجد تعریف شدهاند. دروس علمی و دینی از ابتدای اسلام در مساجد آموزش داده میشدند و میتوانیم بگوییم مسجد مرکزیت خاصی برای تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی و علمی اسلام داشته است.وی تصریح میکند: متأسفانه بسیاری از کارکردهای مسجد که در گذشته بودهاند، مهجور شده یا از بین رفتهاند. بسیاری از آن کارکردها هم رو به افول هستند و نتوانستهایم آنها را استمرار دهیم و زنده نگه داریم. بهطور نمونه در مساجد امروز، هستههای علمی از مساجد جوشش ندارند. یک علت این است حوزهها و نهادهای علمیه، مقداری از مساجد فاصله گرفتهاند و مساجد و مدارس علمیه از هم جدا هستند. رفت و آمد طلاب و روحانیون مستقیم در مساجد نیست. درحالی که در گذشته مردم به واسطه ارتباط زیاد روحانیت با مساجد، آشنایی بیشتری با روحانیت داشتند و مسائل شرعی خود را از روحانیون میپرسیدند.
دروس علمی در کنار ستون شبستانها
حجتالاسلام مسائلی یادآور میشود: در آن زمان جوانان بیشتر به سازمان تبلیغی دین و روحانیت جذب میشدند و جدایی حوزهها و نهادهای علمیه از این حیث ضربه بزرگی به تبلیغ دین میزند. از سوی دیگر مردم نمیتوانند به اندازه کافی از روحانیت بهره ببرند. امروزه شاید خیلی از روحانیون در فضایی فرضی و ذهنی گام بردارند که مورد استفاده آنها نباشد. ما باید کارکردهای علمی مساجد را زنده کرده و با استفاده از امکانات روز توسعه داده و سطربندی کنیم.
او اظهار میکند: ممکن است برخی از مساجد فقط کارکرد تبلیغی و عبادی داشته باشند اما تعدادی از مساجد این ظرفیت و توانایی را دارند که دروس علمی را آموزش دهند. مساجد هماکنون چندان به آموزش دروس علمی اهمیت نمیدهند اما میتوانیم دروس ابتدایی و متوسط دینی را در این اماکن دینی آموزش داده و محافل قرآنی را در آن برگزار کنیم. هماکنون برخی از دانشجویان بدون آنکه قصد داشته باشند مبلغ دینی شوند، احساس میکنند به آموختن دروس دینی نیاز دارند. در واقع آنها میخواهند قسمتی از زندگی خودشان را به آموختن دروس دینی اختصاص داده و حتی در زمینه تبلیغ دینی فعالیت کنند. مسجد محیطی است که برای تدریس از آن استفاده نمیشود و ما به این حلقه میانی توجه نمیکنیم.
استاد حوزه علمیه بیان میکند: ما میتوانیم دروس عالی دینی را در کنار مسجد تعریف کنیم، یعنی میتوانیم مدارس کوچکی را در ذیل مساجد تعریف کنیم و رفتوآمد طلاب در مساجد دیده شود. طلاب میتوانند نیازهای مساجد به ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را برطرف کرده و ارتباط روحانیت و مسجد را عمق ببخشند. اکنون کارکردهای عبادی مساجد به معنای کارکردهای نمادین عبادی است، یعنی اگر کسی بخواهد عبادتهای مستمری در مسجد داشته باشد، توفیق نخواهد داشت زیرا در همه اوقات فرصت بهرهگیری از مسجد را نخواهد داشت و فقط در زمانی مشخص میتواند از مسجد استفاده کند.
بایدها و نبایدهای مساجد
این فعال دینی با ابراز تأسف عنوان میکند: امروز مساجدی که امکانات خوبی دارند، به تالار و سالنی برای درآمدزایی تبدیل شدهاند. آنها برای برگزاری مراسم ترحیم، فاتحهخوانی، هفته، چله و سال اجاره داده میشوند و فرصت چندانی برای انجام کارهای تبلیغی، فرهنگی و آموزشی ندارند. بعضی از مساجد، سالن و محل برگزاری مراسم را از بدنه مسجد جدا کردهاند ولی در برخی از مساجد این تفکیک وجود ندارد. متأسفانه کارهای تجاری مقداری بر ابعاد دیگر مساجد غالب شده و باید فکری برای این کرد.مساجد دیگر هم به واسطه وابستگیشان به هیئت امنا وضعیتی پیدا کردهاند که سبب شده رفتوآمد همه مردم به آنها محدود شود. درِ آن مساجد بسته است و هر کسی اجازه رفت و آمد به آن مساجد را در غیر از وقت نماز ندارد. باید این نکته را در نظر بگیریم که نیاز است بر مساجد نظارت شود اما نباید مسجد در انحصار افراد خاصی تلقی شود تا برنامهها منحصراً توسط شخص یا فرد خاصی در مسجد اجرا شوند. نظارت نباید به معنای محدود و منحصر کردن مسجد به یک فرد یا تفکر خاص باشد.متأسفانه بسیاری از مساجد کشور هماکنون امام جماعت ندارند.
شاید اینکه در شیعه فکر میکنیم امام جماعت حتماً باید روحانی باشد، محدودیت ایجاد کرده است. روحانیت هم مقداری در سختی است زیرا برای اینکه امام جماعت راحت بتواند کار خود را انجام دهد، باید یک یا دو روحانی در مسجد وجود داشته باشند. مسجدی که فقط یک روحانی دارد با مشکلاتی روبهرو است، بهطور مثال اگر روحانی مسجد بخواهد مرخصی بگیرد و کسی را جایگزین خودش کند، با دشواری مواجه میشود. اگر در کنار قبول داشتن روحانی به عنوان امام جماعت، مؤمنان را هم به رسمیت بشناسیم، کار روحانیون تا حدودی راحت میشود زیرا روحانی وقتی میخواهد مرخصی بگیرد، میتواند یکی از افراد مطمئن، معتمد و با تقوای مسجد را به عنوان امام جماعت جایگزین خودش کند.
نظر شما