ترک فریضه امر به معروف و نهی از منکر، با سرنوشت مردم گره خورده است و بازتاب اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و حکومتی دارد. چهل چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد.
شرح حدیث این هفته را در محضر استاد و نویسنده ارجمند حوزه، حجتالاسلام و المسلمین محمدامین پورامینی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب سازیم:
امام رضا(ع) در روایتی، درباره آثار سوء امر به معروف و نهی از منکر میفرمایند که ترک این فریضه، موجب تسلط اشرار بر جامعه خواهد شد. درباره این روایت توضیحی بفرمایید.
بله، روایتی است که مرحوم شیخ کلینی(ره) در کتاب کافی شریف، جلد پنجم، ص۵۶، حدیث سوم به سندش از محمد بن عمر بن عرفه از آقا علی بن موسی الرضا(ع) نقل کرده است. گر چه در جلد ۹ و صفحه ۴۸۴ چاپ دار الحدیث، از هفت نسخه کافی، محمد بن عرفه نیز آمده است و همچنین مرحوم شیخ طوسی در تهذیب الاحکام، جلد ششم، صفحه۱۷۶ به سندش از محمد بن عرفه نقل میکند. هر چند از جهت رجالی، درباره ایشان گفته شده که مجهول است اما روایت چون اخلاقی است، تأمل سندی لازم ندارد. متن روایت این است که «لَتَأمُرَنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهَنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ، اَوْ لَیَسْتَـعْمِلَنَّ عَلَـیْکُمْ شِـرارُکُمْ فَیَدْعُو خِیارُکُمْ فَلا یُسْتَجابُ لَهُم».
آثار سوء ترک این فریضه طبق این روایت چیست؟
مطلب، بسیار زیبا و عین واقعیت است. حضرت به عنوان یک وظیفه عمومی میفرماید که امر به معروف و نهی از منکر کنید که اگر این فریضه از جامعه رخت بربندد، نتیجهاش این میشود که بدان و اشرار بر شما مسلط میشوند و هنگامی که اشرار و اراذل بر شما مسلط شوند، نیکان شما با اینکه دعا میکنند، ولی دعایشان به اجابت نمیرسد.
روایت بسیار هشدار دهنده است و در واقع ناظر به امر دنیایی ماست. یعنی اینگونه نیست که تنها یک واجبی ترک شود و اثرش تنها بازخواست در روز قیامت باشد بلکه اثر ترک این واجب در همین دنیا روشن میشود. آن هم اثر بسیار خطرناکی که سرنوشت مردم با آن گره خورده است. ترک امر به معروف و نهی از منکر بازتاب اخلاقی و اجتماعی دارد، بازتاب سیاسی و حکومتی دارد و بازتاب منفی آن در همین دنیا، گریبانگیر ما خواهد شد.
حضرت رضا(ع) در این عبارت با نون تأکید ثقیله تأکید میفرمایند که باید امر به معروف و نهی از منکر نمایید و این، یک امر لازم و واجب و فریضه است و صرفاً یک توصیه اخلاقی نیست.
حضرت میفرمایند اگر این دو فریضه ترک شود، منتظر چیرگی، تسلط، استیلا و حاکمیت اشرار بر خودتان باشید. وقتی که جامعه، امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرد، قهراً رو به بیتفاوتی و سرانجام رضایت به فساد میرود. طبعاً در یک جامعه فاسد، فاسدان حاکم خواهند بود و در یک محیط ناسالم، اشرار حکومت خواهند کرد.
در چنین جامعهای، اندک اندک، وقتی رو به انحطاط رفت و حکومت از آنِ اشرار و بدان شد، افراد نیک در اقلیت قرار خواهند گرفت و غیر از دعا، قدرت و نفوذی در دستشان نیست. آنها فقط میتوانند از خدا نجات خود را بخواهند ولی جواب این خواهد بود که «فی الصیف ضیعت اللبن» یعنی فرصت اصلاح جامعه را به واسطه ترک این فریضه از دست دادهاید و الان دیگر دعایتان مستجاب نمیشود. و این واقعاً هشداری مهم است.
با این توضیحات برای حفظ جامعه، نهی از منکر و امر به معروف ضروری است.
بله، از همین جا نتیجه میگیریم که اگر جامعهای در مجموع، جامعه سالمی شد و مسئولان، رهبران و زمامداران، انسانهای صالحی باشند، هر چند شاید اقلیتی نفوذی وجود داشته باشند، لکن چون مجموع جامعه سالم است بر همه لازم است که این جامعه و نظام را حفظ کنند. چرا که جایگزین آن، چیزی جز تسلط اشرار بر مردم نخواهد بود. حال چگونه این جامعه حفظ میشود؟ یکی از مهمترین روش امر بمعروف و نهی از منکر است، البته با رعایت مراتب آن.
از مراتبی که به آن اشاره کردید برایمان بگویید.
این مراتب گاهی در حد دل است که انسان قلباً از منکر بدش بیاید و قلباً معروف و خوبی را دوست داشته باشد.
مرحله بعد مرحله زبان است. یعنی انسان با شیوه خوب و مثبت تذکر بدهد. این کار هنر میخواهد. گاهی یک امر به معروف و نهی از منکر میتواند انسان را از افتادن در چاه بدبختی نجات بدهد اما اگر به شیوه بد اجرا شود، نه تنها اثر مثبتی نخواهد گذاشت، بلکه اثر معکوس خواهد داشت. وقتی که با یک جمله خوب و با زبان خوش، امر به معروف و نهی از منکر کنید و مخصوصاً وقتی به گونه خصوصی به شخص تذکر دهید، شخص حس میکند که شما خیر او را میخواهید. در این صورت، نه تنها گارد نمیگیرد و عکس العمل منفی از خودش نشان نمیدهد بلکه شما را خیرخواه خودش میداند و میپذیرد اما اگر همین تذکر را در جمع بگویید، با اینکه خودش میداند کار بدی است ولی برای حفظ خود و موقعیتش، موضع منفی میگیرد و سر از لجبازی در میآورد و قهراً اثر معکوس خواهد داشت. بنابراین گاهی لازم است که این فریضه بصورت شخصی وخصوصی گفته شود تا اثر بگذارد.
به همین سبب فرمودهاند کسی که امر به معروف و نهی از منکر میکند، باید اولاً حکم را بداند و بعد هم احتمال تأثیر دهد و اگر میبیند که این شیوه گفتن، اثر منفی میگذارد، طوری دیگر بگوید، وقت دیگر بگوید و یا جایی دیگر تذکر دهد. این مرحله دوم بود، که مرحله زبانی است.
مرحله سوم که مرحله عملی است، بحث حکومتی است و مربوط به حاکمیت. این مرحله هم یک شیوه ندارد بلکه به مقتضای زمان و مکان، شیوههای مختلفی دارد. ممکن است یک شیوه در زمانی جواب دهد و همان شیوه در زمان دیگری اثر معکوس بگذارد. اینجاست که باید مطالعه کرد. شرایط زمانی و مکانی را سنجید. از افراد خبره کمک گرفت. از کسانی که با جوانان دمخور هستند و روحیه آنان را میشناسند، باید بهره گرفت و از جامعهشناسان و روانشناسان استفاده کرد. چون بنا بر این است که جامعه را سالم نگه داریم، باید از این ابزارهایی که جهت پیادهسازی این حکم الهی است استفاده کنیم. اگر در این میان، شیوهای جواب نداد، باید شیوه را عوض کرد؛ نه اینکه این فریضه ساقط شود.
آیا به بهانه گناهانی مثل اختلاس، میتوانیم نهی از منکر درباره مواردی مثل حجاب را ترک کنیم؟
در جهت پالایش و سالمسازی جامعه، کسی نمیتواند بگوید که این مسئله شخصی است و هر کسی هر طور میخواهد میتواند زندگی کند. بفرمایید کسی که سوار کشتی میشود، آیا میتواند جایی که نشسته را با مته یا میخی سوراخ کند؟ آنهایی که سوار آن کشتی هستند، چکار میکنند؟ آیا میگویند که این مسئله شخصی است و اختیار با خودش است یا اینکه میگویند نتیجه کار این است که کشتی آسیب ببیند و سرانجام غرق شود و همه به فنا رویم؟ برخی نگویند فقط چند تار مو است. از چند تار مو شروع میشود و سرانجام کار به برهنگی میرسد.
این را هم نباید گفت که در جامعه، گناهان دیگری هم است. بله، وقتی حرف از نهی از منکر است تمام چیزهای منفی زیر مجموعه آن قرار میگیرد. اگر فساد اقتصادی است، اگر رشوهخواری است، آنجا هم باید نهی از منکر کرد. اینگونه نیست که بخواهیم گزینشی عمل کنیم. ولی این، دلیل نمیشود که یک امر لازم مثل حفظ حجاب در جامعه مسکوت بماند و به بهانه وجود گناهان دیگر، اینجا را هم چشمپوشی کنیم. مخصوصاً در دو حوزه اول یعنی قلب و زبان، این فریضه به عهده همه مردم است که اقدام کنند.
نظر شما