تحولات منطقه

وحدت اسلامی یکی از مسائل بسیار مهم برای حیات جامعه مسلمین و به معنای اتحاد و همبستگی مذاهب اسلامی و اهتمام برای رسیدن به یگانگی با توجه به نقاط اشتراک است.

ضرورت بهره‌گیری از ظرفیت مهدوی برای تقویت وحدت اسلامی
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

اصل وحدت و همگرایی مسلمین، یکی از مسائل بسیار مهم برای حیات و بقای جامعه اسلامی است که در آیات قرآن و روایات ائمه اطهار(ع) مورد توجه و تأکید فراوان بوده است. باور به منجی موعود یکی از مهم‌ترین محورهای وحدت‌آفرین امت اسلام است که همه مذاهب اسلامی درباره آن اتفاق نظر دارند. رهبر معظم انقلاب نیز در یکی از بیانات خود در این زمینه فرموده‌اند: «مسئله مهدویت در اسلام جزو مسلمات است؛ یعنی مخصوص شیعه نیست. همه مذاهب اسلامی غایت جهان را که اقامه حکومت حق و عدل به وسیله مهدی(عج‌) است قبول دارند. روایات معتبر از طرق مختلف در مذاهب گوناگون از پیغمبر اکرم(ص) و از بزرگان نقل شده است». (دیدار با استادان و فارغ‌التحصیلان تخصصی مهدویت، 18/4/ 1390)

همزمان با آغاز هفته وحدت و سالروز ولادت پیامبر گرامی اسلام(ص) به روایت اهل سنت، درباره نقش باور به منجی در وحدت و انسجام امت اسلامی با حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند، رئیس مرکز تحقیقات بنیادین فرهنگستان علوم اسلامی قم و مدیر گروه مدیریت فرهنگی دانشگاه عالی دفاع ملی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

بحث را با بررسی مفهوم وحدت و انسجام اسلامی آغاز کنیم؛ چرا در تعالیم انسان‌ساز اسلام، مسلمانان امت واحده نامیده شده‌اند و در آیات و روایات بارها به وحدت و همگرایی و پرهیز از تفرقه و جدایی امت اسلامی تأکید شده است؟

وحدت اسلامی یکی از مسائل بسیار مهم برای حیات جامعه مسلمین و به معنای اتحاد و همبستگی مذاهب اسلامی و اهتمام برای رسیدن به یگانگی با توجه به نقاط اشتراک است. در آیات قران ازجمله آیه شریف «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تتفرقوا» امت اسلامی به وحدت و همگرایی با یکدیگر تشویق و ترغیب شده‌اند. بنا بر آیه شریفه «ان هذه امتکم امة واحده» مسلمانان یک امت واحد هستند. اهمیت مسئله وحدت اسلامی نه تنها در احادیث ائمه معصومین(ع) بلکه در سیره آن‌ها نیز نمود یافته است. از زمان صدر اسلام انشقاق در امت اسلام به صورت ناخوسته اتفاق افتاد ولی رویه اهل بیت(ع) مدارا و تقیه بود، زیرا حفظ اسلام مهم‌تر از تفاوت دیدگاهی است که در مناسک مذهبی و حتی برخی از مباحث اعتقادی وجود دارد. وحدت امت اسلام مولد قدرتی بازدارنده و اقتدارآفرین است که مانع تسلط دشمنان بر دنیای اسلام می‌شود. دشمنان اسلام از ابتدای اسلام تاکنون به‌طور مستمر و دائم و به عنوان یک سیاست راهبردی با روش‌های مختلف تلاش کرده‌اند اختلافات قومی، مذهبی و جغرافیایی و... را برای جلوگیری از شکل‌گیری انسجام اسلامی علم کنند و زمینه برای از بین رفتن و تاراج منابع دنیای اسلام فراهم شود.

باور به منجی موعود یکی از مفاهیم مشترک در همه مذاهب اسلامی است. این اعتقاد چگونه می‌تواند بسترساز وحدت مسلمین و محور انسجام اسلامی شود؟

عموم مذاهب اسلامی اعتقاد به منجی دارند، گرچه درخصوص مصداق و شخصی که ظهور خواهد کرد اتفاق نظر وجود ندارد ولی همگی در اینکه منجی خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، مشترک‌اند و این اشتراک می‌تواند محور اتحاد امت اسلام قرار گیرد. در این زمینه باید بر این نکته تأکید کنم که انسجام امت اسلام حداقل احتیاج به دو عامل دارد: نخست آرمان مشترک و دوم، شخصی که بتواند محور و هماهنگ‌کننده باشد. یعنی فقط داشتن یک آرمان مشترک برای انسجام کافی نیست بلکه احتیاج به ولی و زعیمی است که بتواند جامعه را به سمت آن آرمان حرکت دهد. اما آرمان مشترکی که نه تنها مذاهب اسلامی بلکه کل بشریت بر آن توافق دارند و حداقل در ظاهر برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند اقامه عدل و نفی ظلم از کره خاکی است. به همین دلیل مهم‌ترین ویژگی که برای ظهور بیان شده، اقامه عدل است؛ به‌خصوص اینکه در دنیای اسلام ادبیات و مفاهیمی مشترک درخصوص مفهوم عدل و ظلم ایجاد شده و آیات شریفه قرآن که مفصل درباره بحث عدل و ظلم صحبت کرده، یک متن مورد توافق و محور وحدت در دنیای اسلام است. مسئله نیاز جامعه اسلامی به ولی و زعیم الهی در آیات قرآن ازجمله این آیه شریفه: «اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم» هم آمده است. اینکه خدای متعال پس از خودش امر به اطاعت از رسول و اولی‌الامر می‌کند حداقل یکی از دلایلش این است که حرکت جمعی مسلمین به سمت یک آرمان مشترک، احتیاج به یک محور وحدت اسلامی دارد که امت را هدایت کند و متناسب با شرایط جامعه به پیش ببرد و تبعیت از آن فصل‌الخطاب اختلافات احتمالی باشد. اتفاقاً اهل سنت هم کاملاً در نظام سیاسی خودشان پذیرفته‌اند جامعه نیاز به زعیم و رهبر دارد و اطاعت از او لازم است، یعنی ما از این نظر که جامعه نیاز به ولی دارد با هم مشترکیم. اگر این باور عمیق تاریخی را که اهل سنت هم دارند به بحث مهدویت متصل کنیم، آن فردی که می‌تواند اقتدار و عدل را در جامعه اسلامی گسترش دهد و سبب اتحاد امت اسلام شود، منجی است.

در دعایی که در سرداب مقدس از سید بن طاووس وارد شده این مضمون آمده: «خدایا به واسطه او (مهدی(عج )‌) گسیختگی بین ما را از میان ببر و بین ما پیوند برقرار کن». همچنین سید بن طاووس در دعای عصر غیبت در کتاب جمال‌الاسبوع می‌فرماید: «خدایا به واسطه امام زمان(عج) رسول خودت را حفظ کن». طبیعتاً اهل سنت به حضرت محمد(ص) اهمیت می‌دهند. وقتی بدانیم بقای رسالت پیامبر(ص) و حفظ دین اسلام به ظهور منجی وابسته است، طبیعی است باور به منجی موعود می‌تواند مبدأ توافق قرار گیرد. سید بن‌طاووس در ادامه می‌فرماید: «خدایا بندگان مؤمنت را از گمراهی نجات بده. سرزمین‌ها را خرم کن. جباران کفر را از بین ببر. پشت سردمداران گمراهی را بشکن. منافقان و پیمان‌شکنان را از بین ببر و سینه مؤمنان را به واسطه او شفا بده...». نفی منافقان، برنتابیدن کفر و تلاش برای از بین رفتن گمراهی، مضامینی است کاملاً قرآنی و اختصاص به تشیع ندارد و حتماً اهل سنت هم به آن باور دارند. پس می‌توانیم به فرهنگ مهدویت تمسک کنیم برای امیدواری به یک آینده روشن و قطعی و پایه‌گذاری تمدن مهدوی که حتماً خواهد آمد و سبک زندگی متفاوتی را ایجاد خواهد کرد و طبیعتاً این نقطه امید می‌تواند مبدأ انتظام و وحدت مسلمین باشد.

نقش مسئولان جوامع اسلامی در این زمینه چیست؛ به بیان دیگر، متولیان امور مسلمین چطور می‌توانند از ظرفیت مهدویت، برای تقویت همگرایی و وحدت امت اسلام و تبدیل آن به گفتمان غالب استفاده کنند؟

به عقیده من مخاطب این بحث پیش از دولت‌ها، علمای جوامع اسلامی هستند و در درجه نخست آن‌ها باید این مسئولیت را پذیرا باشند و گفتمان مهدوی را به عنوان گفتمان غالب تبلیغ کنند. زیرا اگر دولتمردان هم بخواهند در این وادی تلاش کنند باید به پشتوانه علمای دین باشد. البته دولتمردان می‌توانند از طریق تنظیم تفاهم‌نامه و اسناد بالادستی و تشریک مساعی و ایجاد زیرساخت‌های تعامل و گفت‌وگوی دنیای اسلام نقش‌آفرین باشند. اما آن‌هایی که باید صحنه‌گردانی کنند و اهتمام دنیای اسلام را به این مسئله جلب کنند، بیشتر علمای اهل سنت و شیعه هستند، چون اگر هم مقاومت منفی وجود داشته باشد به دلیل مواضعی است که برخی علمای هر دو گروه اعلام می‌کنند. البته باید به این نکته توجه داشت وقتی از این نوع وحدت سخن می‌گوییم طبیعتاً منظورمان این نیست که شیعه و سنی از اعتقادات خودشان دست بردارند یا مثلاً اعتقادات شیعی حق است یا حق نیست. در بحث وحدت اسلامی تأکیدمان بر این مسئله است که ما یک پیامبر مشترک، کتاب آسمانی مشترک و منجی مشترک داریم که قرار است دنیا را پر از عدل و داد کند و ما باید برای این موضوع بسترسازی کنیم.

در پایان اگر نکته‌ای ناگفته مانده بیان بفرمایید.

یکی از افتخارات جمهوری اسلامی که با قوت هم دنبال می‌شود، بحث وحدت اسلامی است. با نگاهی به سیاست‌های پیرامون خودمان می‌بینیم مهم‌ترین عاملی که به دنیای اسلام آسیب زده تفرقه و مهم‌ترین عاملی که ایجاد اقتدار کرده، وحدت امت اسلامی است؛ بنابراین به این بحث نباید به شکل صوری و شعاری نگاه کنیم و یک عده بنشینند کنار و مسخره کنند که وحدت معنا ندارد و عده دیگر هم بخواهند جنبه صوری و شعاری به ماجرا بدهند. این دو کارساز نخواهد بود. ما باید تلاش کنیم هر سال بحث وحدت را یک گام جلوتر ببریم. همه علمای فرهیخته اهل سنت و شیعه باید با بصیرت و جدیت بیشتری زوایای این بحث را بشکافند و زمینه‌های تحقق وحدت اسلامی را با توجه به ظرفیت مهدویت فراهم کنند.

زهرا دلپذیر 

منبع: روزنامه قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.