زیرا آنان با آوردن آیین آسمانی که مطابق با عقل و فطرت انسانهاست، ایشان را از پراکندگی عقیدتی رها میسازند و با ارائه شریعت و قوانین زندگی اجتماعی و با اجرای حدود الهی، با اختلافهای اجتماعی مقابله میکنند (بقره / ۲۱۳) و با تربیت مردم، تزکیه دلها و تعلیم اخلاقیات، با دسیسههای شیطانی مبارزه میکنند.
سیره وحدتبخش پیامبر اسلام(ص)
قرآن یکی از وظایف پیامبر اکرم(ص) را حل اختلاف دیدگاهها و برداشتهای متنوع مردم دانسته است. چنانکه حضرت میان دو قبیله اوس و خزرج که سالیان متمادی جنگ و خونریزی داشتند، الفت و یگانگی برقرار کرد و در نخستین برنامه اجتماعی خود، پس از ورود به مدینه، میان انصار و مهاجران، عقد اخوت بست و با سرانگشت تدبیر خود، اختلافهایی را که بر اثر تقسیم بیتالمال یا توطئههای منافقان یا کینههای دیرینه و جاهلی میان تیرههای گوناگون ایجاد میشد، حل کرده دوباره دوستی و برادری را میان ایشان برقرار ساخت.
افزون بر تدبیر، اخلاق پیامبر(ص) نیز نقش مؤثری در ایجاد الفت و یگانگی مسلمانان بر محور حضرت و پرهیز از اختلاف داشت. رسول گرامی اسلام(ص) با شعار «اَلْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِم» و با تکیه بر دستور خداوند، سکان امت اسلامی را در دست گرفت و تفرقه و پراکندگی میان مسلمانان را به اتحاد و برادری تبدیل کرد و زنگار کینه جاهلیت را از دل آنها زدود. آن حضرت، از بعثت تا وفات، همواره در آموزشها و تعالیم همچنین در رفتار و گفتار خود، در راستای تحکیم پایههای وحدت و انسجام اسلامی، اخوت و همدلی و همبستگی میان مسلمین و حتی تفاهم با غیرمسلمین غیرمعارض از اهل کتاب و دیگران و نفی تفرقه و اختلاف، قدم برداشته است.
شعار اساسی توحید که پیامبر اسلام(ص) در آغاز دعوتش، اعلام کرد به بهترین وجه گویای دعوت دوجانبه توحیدی است. آن حضرت، تا هنگام رحلتشان در راه استقرار توحید و وحدت اسلامی و همبستگی مسلمین و از بین بردن ریشههای اختلاف و تفرقه تلاش کرد و فرمود: آدمی آن گاه به حقیقت و کمال ایمان میرسد که از مجادله و بحثهای اختلافافکن و خصومتآمیز بپرهیزد، هرچند حق با او باشد.
وحدت در سیره اهل بیت(ع)
این خط سیر اجتماعی پیامبر اسلام(ص) را در سیره ائمه اطهار(ع) نیز بسیار برجسته میبینیم. امیرمؤمنان حضرت علی(ع) فرمود: به ریسمان الهی چنگ بزنید و دچار تفرقه نشوید. همانا من از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: آشتی دادن افراد و رفع اختلاف از آنان از نماز و روزه یک سال برتر است همانا هلاککننده و از بین برنده دین، ناسازگاری و اختلاف افراد با یکدیگر است.(نهجالبلاغه / نامه ۴۷) ایشان همچنین در گفتاری بلند، سرگذشت امتهای پیشین را گوشزد میکند که هنگام اتحاد و یکپارچگی، چگونه دارای عزت و شوکت بودند و بر جهانیان فرمانروایی داشتند، اما آن گاه که از هم پراکنده شدند، خواری و ذلت به آنان روی آورد و از هر سوی تاراج شدند (نهجالبلاغه، خطبه۱۹۲). دیگر امامان معصوم(ع) نیز هر کدامشان در زمان و شرایط حاکم بر جامعه خود با مهرورزی، رفتار کریمانه، گذشت و خطاپوشی و همچنین توصیههای گسترده اسلام به گشادهرویی و محبت، حلم و مدارا، صبر و صلح، بدی را با نیکی پاسخ دادن و... مردم را به اتحاد و انسجام و پرهیز از اختلاف و نزاع دعوت کردند.
مقصود از وحدت اسلامی
مسلمین از یک نوع جهانبینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند. وحدت در جهانبینی، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در اعتقادات مذهبی، در پرستشها و نیایشها، در آداب و سنن اجتماعی و... میتواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتی عظیم و اثرگذار به وجود آورد که قدرتهای عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع کنند. مسلمانان، به نص صریح قرآن، برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی، آنها را به یکدیگر مربوط میکند. با این وضع چرا مسلمین از این همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان شده، استفاده نمیکنند؟ هیچ ضرورتی ایجاب نمیکند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامی، صلح و مصالحه، گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند و یا درباره اصول و فروع اختلافی فیمابین، بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند؛ تنها چیزی که وحدت اسلامی از این نظر ایجاب میکند، این است که مسلمین- برای اینکه احساسات کینهتوزی در میانشان پیدا نشود یا شعلهور نشود- متانت را حفظ کنند، یکدیگر را سب و شتم نکنند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند، عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند و... بنابراین، مقصود از وحدت اسلامی، متشکل شدن مسلمین در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان بر اساس مبانی قرآن و سنت پیامبر اسلام(ص) است.
نظر شما