«اعتیاد» اختلالی است که به علت تسلط مواد مصرفی بر رفتار و عملکرد مصرفکننده، کارکرد طبیعی وی را از نظر جسمی یا روانی مختل کرده و فرد به مصرف مواد وابسته میشود.
باور غلط: مصرف مواد، "عادت بد" است و نتیجه ضعف اخلاقی و فقدان خود کنترلی است.
واقعیت: مصرف مواد، به عوامل گوناگونی مانند استعداد ژنتیکی و شرایط اجتماعی وابسته است. به علاوه اعتیاد نیز مانند دیابت یا نارسایی قلبی، یک بیماری مزمن و تهدیدکننده حیات است.
باور غلط: افرادی که مصرف مواد یا اعتیاد دارند، به علت فقدان اراده و عزم راسخ نمیتوانند مصرف ماده را قطع کنند.
واقعیت: اکثر افراد مصرفکننده مواد، نیاز به کمک ساختارمند و حرفهای برای ترک دارند.
باور غلط: افراد مصرف کننده مواد مانند معتادان خیابانی و بیخانمان هستند.
واقعیت: الزاما در تمامی افراد مصرفکننده مواد، تغییر ظاهر فیزیکی رخ نمیدهد و غالبا ظاهری خوب دارند و مانند افراد سالم هستند.
باور غلط: تا زمانی که عود وجود دارد، درمان کارآمد نیست
واقعیت: عود به جای اینکه شاخصی از شکست درمان باشد، اغلب بخشی از فرآیند بهبود در نظر گرفته میشود. برای مثال، تحقیقات
درباره سیگار نشان میدهد که قبل از موفقیت نهایی در ترک سیگار، به طور میانگین ۱۰ بار تلاش صورت میگیرد. به یاد داشته باشید که اعتیاد، اختلالی مزمن است و «برانگیزانندههایی» در زندگی و محیط فرد وجود دارد که ممکن است منجر به عود شود.
سلامت روان و مصرف مواد
در بسیاری از افرادی که مواد مصرف میکنند، اختلالات روانی اجتماعی همزمان نیز وجود دارد. حتی ممکن است فرد، به بیش از یک مشکل روانی مبتلا یا مصرفکننده بیش از یک ماده باشد. تأثیر یکی از این دو، ممکن است بر تأثیر دیگری بیفزاید و با تشدید علائم، چالش زیادی در زندگی فرد ایجاد کند.
چنانچه افراد به علت مصرف مواد و اختلالات همزمان روانی رو به رو شوند اغلب به خاطر انگ و تبعیض مرتبط با هر دو مشکل، اعم از مصرف مواد و بیماریهای همراه، درخواست کمک برای آنها دشوارتر میشود.
چرا مصرف مواد به عنوان مشکل برای محیط کار محسوب میشود؟
رابطه میان مصرف مواد و محیط کار را از دو جنبه میتوان بررسی کرد؛ محیط فیزیکی و اجتماعی محل کار حاوی عوامل مهمی است که میتواند احتمال بروز مشکلات ناشی از مصرف مواد را افزایش دهد (برای مثال تقاضای بالا/ کنترل پائین، وظایف تکراری و خستهکننده، فقدان نظارت، فقدان موقعیت برای رشد و ارتقاء و در دسترس بودن مواد اعتیادآور و الکل در محیط کار).
همچنین کارکنان یک سازمان ممکن است با مصرف مواد در محل کارشان درگیر شوند، زیرا آنها میخواهند با این روش ارتباط اجتماعی برقرار کنند یا در میان همکاران احساس همبستگی کنند. به عنوان منبع تفریح محسوب میشود و به آنها کمک میکند که ساعات بیشتری کار کنند و به تقاضاهای بیشتری پاسخ دهند؛ به تأمین انتظارات ناظران / مدیران ارشد محل کار کمک میکند.
باورهای غلط و واقعیتها درباره مصرف مواد و بهداشت روان
باور غلط: افرادی که به طور همزمان اختلال روانی و مشکل مصرف مواد دارند در مقایسه با افرادی که فقط یک مشکل دارند به احتمال کمتری به درمان روی میآورند.
واقعیت: افراد دارای اختلالات روانی همزمان، در مقایسه با افرادی که فقط یک اختلال دارند، کمتر به درمان روی میآورند. این افراد به علت انگ ناشی از اختلال روانی، احتمال بیشتری دارد که از درمان محروم شوند.
باور غلط: افرادی که مشکلات سلامت روان و مصرف مواد را به طور همزمان دارند، بیخانمان هستند.
واقعیت: آسیبهای ناشی از اختلالات روان همراه با مصرف مواد، با توجه به زمینههای اجتماعی و اقتصادی فرد مبتلا به شکلهای مختلف بروز میکند که یکی از آنها میتواند بیخانمانی باشد.
باور غلط: اکثر افرادی که مشکلات سلامت روان و مصرف مواد را به طور همزمان دارند در سازگاری با جامعه دچار مشکل هستند.
واقعیت: انگی که افراد دچار مشکلات همزمان سلامت روان و مصرف مواد با خود یدک میکشند، منجر به بروز مشکل در برقراری ارتباط با
مواد با دوستان، خانواده و همکاران میشود.
درک این که مصرف الکل و مواد میتواند بر محیط کار در چه ابعادی تأثیر بگذارد حائز اهمیت است؛ تأثیر شدید مصرف مواد میتواند بر قضاوت هوشیاری، درک، هماهنگی حرکتی و حالت عاطفی کارکنان اثر بگذارد. تخریب ایجاد شده در اثر مواد مخدر ممکن است در یک جایگاه شغلی ساده و شاخص خودش را نشان ندهد ولی در صورت افزایش فعالیت سازمانی فرد، غالباً مصرف مقدار کمی از مواد نیز میتواند اختلال و تخریب ایجاد کند.
حتی اگر فرد مواد را در زمان غیرکاری استفاده کند، آثار کاهش میزان ماده مصرفی در بدن منجر به تجربه علائم محرومیت میشود و میتواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد فرد داشته باشد. مصرف بلند مدت و سنگین مواد میتواند منجر به مصرف مزمن یا وابستگی به مواد و باعث بروز مشکلات آتی در عملکرد و سلامت فرد شود.
نظر شما