م ظرافتی / فلذا ذیلاً توجه شما را به دو خاطره عبرتآموز جلب و از خداوند برای همه دانشآموزان و دانشجویان طلب موفقیت میکنیم.
دفعه اولی که فکر تقلب به سرمان زد ۱۲ سال بیشتر نداشتیم. امتحان علوم نزدیک بود و ما همه دو سه روز فاصله بین امتحان اجتماعی و علوم را یا گل کوچیک زده بودیم یا دور هم جمع شده بودیم و دیده بودیم از پس کتاب علوم برنمیآییم.
همین شد که دقیقه ۹۰ با جمع ۱۰ نفره رفقا تصمیم گرفتیم مبادرت به عمل شنیع تقلب کنیم. ترفندمان هم نوشتن مطالب مهم روی کاغذهایی بود که باید آنها را به دقت لوله کرده و جایی که یادمان نمیآید کجایمان بود پنهان و در فرصت مناسب استفاده کنیم! این «جایی را که نمیدانیم کجا بود» را کاملاً جدی گفتیم چون قرار بود هر کس برای خودش به صورت محرمانه، منفذ و درز و غیرهای پیدا کرده و تقلبش را پنهان کند و به بقیه هم نگوید.
مشکل اما جا دادن آن همه مطلب مهم روی کاغذهای کوچک بود. خلاصه ما به عنوان ریزنویسترین، ریزبینترین و ریزغیرهترین متقلب جمع موظف شدیم ۱۰ نسخه از متن تقلبی را بنویسیم. یک شب تمام با مشقت نشستیم و تقلب نوشتیم و آنها را آخر شب بردیم درِ خانه، تحویل تک تکشان
دادیم.
خوشبختانه سر جلسه امتحان متوجه شدیم همه موارد تقلب در امتحان آمده است. اما متأسفانه مشکل این بود ما هر پرسشی را که میخواندیم، میدیدیم چون ۱۰ بار از روی جوابش نوشتیم همه را حفظیم. شرکا هم البته یا نتوانسته بودند تقلب را از جایی که پنهان کردهاند پیدا کنند یا اگر پیدا کرده بودند، سواد و چشم و چار خواندن دستخط ریز ما را
نداشتند.
این جوری بود که تقلب اول ما شد تقلب آخر دوره دانشآموزیمان. تقلب اول و آخر دوره دانشجوییمان هم به دلیل بدآموزیهایی که ممکن است داشته باشد، میماند برای صفحات خرداد سال ۱۴۰۳ که حجم موارد منشوری و تصاویر شطرنجی صفحه امروز بالاتر از این نرود!
۱۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۹
کد خبر: ۹۲۲۹۴۵
با عنایت به اینکه این روزها دور، دورِ امتحانات نهایی و غیرنهایی دانشآموزان است و با عنایت به اینکه اسم امتحان که میآید وسط، شیطان علیه اللعنه هم پیدایش میشود و فکر تقلب هم به سر آدم میزند،
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
منبع: قدس آنلاین
نظر شما