تحولات منطقه

روز ۱۳ مهرماه۱۳۶۷، «آنتونی پارسونز» آخرین سفیر انگلیس در ایران که چند سالی از آغاز بازنشستگی‌اش می‌گذشت زبان باز کرد و گفت: «ما سابقه بدی در اذهان مردم ایران داریم و اقدام مردم علیه ما و آمریکا بدیهی است.

اعتراف‌های خیلی خوب، کمی دیر!
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

اینکه مردم ایران نمی‌توانند سوابق استعماری ما را فراموش کنند طبیعی است، زیرا انگلیس در قدیم به عناوین مختلف در امور داخلی ایران دخالت می‌کرد».


جعل و تطهیر
۳۵ سال پیش، حرف‌های آقای سفیر مرحوم برای جوان‌های دهه۶۰ ایران، چیز تازه و نویی نبود. حافظه تاریخی مردم آن روزگار هم در غیاب پدیده‌ای مثل فضای درهم و برهم مجازی و شبکه‌های اجتماعی، پُر بود از دخالت و خیانت‌های روباه پیر که از دوران تیموریان به بهانه تجارت پایشان به ایران باز شده بود و در دوره‌های تاریخی بعد، حوزه فعالیت‌های استعماریشان را به دلیل موقعیت راهبردی ایران، گسترش داده و در این زمینه گوی سبقت را از رقبایی مثل فرانسه، پرتغال و روسیه ربوده بودند. تا سال‌های سال و اواخر سلطنت پهلوی اول، یکه‌تازی انگلیسی‌ها در عرصه غارت و چپاول اقتصادی و سیاسی ایران ادامه داشت و پس از آن و تا زمان انقلاب اسلامی، انگلیسی‌ها جایشان را به آمریکایی‌ها داده و خودشان روی پله دوم استعمارگری ایستاده بودند.
برای جوان‌های امروزی البته شاید این تاریخچه خیلی پررنگ و شفاف نباشد. به‌خصوص با فعالیت آن‌هایی که به مدد فضای مجازی، زده‌اند توی کار جعل تاریخ و تطهیر و تقدیس پهلوی‌ها و حتی اگر بتوانند ردپای استعمار نو و کهنه را از صفحات تاریخ ایران پاک می‌کنند. بنابراین مطلب امروز و نوشتن از اعترافات پارسونز را بگذارید به حساب روشنگری و مقابله با تطهیراستعمار پیر و رژیم شاهنشاهی ایران.

انقلاب نمی‌شود!
پارسونز سال۱۹۷۴ سفیر انگلیس در ایران می‌شود. بی‌شک دیپلمات کارکشته‌ای‌ است اما این دلیل نمی‌شود فکر کنیم در آن سال‌ها به شناخت دقیق از مردم ایران و سیاستمداران و همچنین حکومت پهلوی رسیده بود. شهرت او در وهله نخست مرهون دوره حساس تاریخی و همزمانی مأموریتش با انقلاب اسلامی است و در وهله دوم برمی‌گردد به کتاب «غرور و سقوط» که بعدها و در دوره بازنشستگی‌اش درباره عوامل و ریشه‌های سقوط رژیم پهلوی می‌نویسد و یا مصاحبه‌هایی که در آن‌ها به نقش پررنگ انگلیس و آمریکا در توطئه‌های مختلف علیه ملت ایران اشاره می‌کند. منتها با وجود اعتراف‌ها و شفاف‌سازی‌های دوران بازنشستگی‌اش، کمی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی (طبق اسنادی که سندپژوه کشورمان، مجید تفرشی، رو کرده است) در گزارشی محرمانه به لندن می‌نویسد: «شرایط ایران را به سمت انقلاب نمی‌دانم و شاه بعد از حوادث زمام امور را به دست خواهد گرفت!».
البته چند ماه بعد و هنگام ترک ایران، پارسونز انگار آن سفیر سابق نیست و نظر و تحلیلش درباره انقلاب مردم ایران، از این رو به آن رو شده است.
 
از غرور تا سقوط
شاید یکی از خوبی‌های بازنشستگی به‌خصوص برای دیپلمات‌ها این است که فرصت پیدا می‌کنند تا فارغ از مأموریت‌های ویژه و غیره ویژه، نگاهی دقیق‌تر به حوزه کاریشان بیندازند و درباره حوادث پشت سر و پیش رو واقع‌بینانه‌تر قضاوت کنند. پارسونز که چند روز پس از فرار شاه از ایران، معلوم می‌شود گزارش محرمانه و خوشبینانه‌اش از وضعیت رژیم پهلوی دور از حقیقت بوده، مجبور می‌شود کشورمان را ترک کند و در گزارش خداحافظی‌اش بابت تحلیل اشتباهش عذرخواهی کند و بشود رئیس هیئت نمایندگی انگلیس در سازمان ملل. در این دوره هم هرچند به ظاهر از ایران و خاورمیانه دور است، اما گویا بازهم در ماجرای گروگان‌های آمریکایی لانه جاسوسی آمریکا و همچنین جنگ تحمیلی علیه ایران به لندن مشاوره و کمک می‌رساند.
از سال۱۹۸۳ که بازنشسته می‌شود فرصت پیدا می‌کند به دور از قید و بندهای دیپلماتیک تحلیل‌ها و قضاوت‌های تازه‌اش از ایران، مردم و رژیم سلطنتی را قلمی کند. البته پارسونز خاطره‌نویس خوبی هم هست و با علاقه‌ای که مدعی است به فرهنگ و ویژگی‌های فرهنگی ایران دارد، طی دوران سفارتش در ایران گویا خاطراتش را از ایران‌گردی‌های مختلف، مراسم و جشن‌ها، حضور در محافل خصوصی، رفاقت با سیاستمداران ایرانی همچون هویدا و دیدارهایش با شاه، قلمی می‌کرده است.   
ویژگی خاص کتاب «غرور و سقوط» این دیپلمات که سبب شد بعدها و با وجود اشتباهاتی که در محاسبه و پیش‌بینی انقلاب و سقوط شاه داشت، خیلی‌ها از او به عنوان «چشم بینای انگلیس» در ایران یاد کنند. این است که به‌خوبی ثابت می‌کند عامل سقوط رژیم پهلوی در ایران آن طور که امروز برخی‌ها مدعی‌اند، اراده انگلیس و آمریکا نبوده است. پارسونز ۱۰ عامل را برای این سقوط برمی‌شمارد که در رأس آن شهوت قدرت‌طلبی شاه، بیگانگی او با خواست واقعی ملت و اتکایش به ساواک و روش‌های وحشیانه سرکوب است. فساد سیاسی و اقتصادی گسترده، نبود آزادی‌های سیاسی، گسترش رکود اقتصادی شدید پس از یک دوره رشد و... هم از دیگر عواملی هستند که گویا آقای سفیر خیلی خوب اما کمی دیر متوجه آن‌ها شد.  

خبرنگار: مجید تربت زاده 
منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.