تحولات لبنان و فلسطین

مواجهه با دشمن تنها در جبهه نبرد نظامی نیست، بلکه این نبرد شناختی است که می‌تواند تعیین‌کننده سرنوشت نبرد اراده‌ها باشد و سمت و سوی آتش را حتی در سنگرهای نظامی شکل دهد.

روی خاکریز جبهه شناختی؛ شبهاتی که سنگر حمایت از فلسطین را نشانه رفته است

در سال‌های اخیر انبوهی از شبهات و شایعات روانه جبهه مقابله با اسرائیل شده است تا شاید بتواند اراده مردم در حمایت از مردم فلسطین را اندکی متزلزل کند.

گسترش ارتباطات و رسانه‌های غیررسمی، این جبهه را تا حد زیادی گسترش داده است و لازم است نگاهی به این شبهات داشته باشیم.

شایعات عجیب و غریب

در سال‌های اخیر شایعاتی مثل برگشت دادن خون اهدایی ایرانی‌ها و سوزاندن هدایای ایرانیان توسط فلسطینی‌ها به دلیل شیعه بودن رواج داده شد و حتی فیلم‌های غیرمرتبطی نیز به برخی از این ادعاها منتسب شده است. در حالی‌که اصلا خونی از ایران به فلسطین ارسال نشده و تصاویر سوزاندن هدایای حزب‌الله نیز مربوط به گروه‌های تکفیری در جریان جنگ سوریه است.

همچنین برخی مواضع اشتباه برخی مردم و گروه‌های فلسطینی و عربی به عنوان موضع کل فلسطینی‌ها و جهان عرب درنظر گرفته شده و آن را مانع حمایت از فلسطین تلقی کرده‌اند. مثل ابراز ارادت برخی مردم فلسطین نسبت به صدام که به‌معنای دشمنی آن‌ها با مردم ایران و تأیید جنایات صدام نیست، بلکه اقدامات نمایشی صدام در حمایت از فلسطین و شلیک تعدادی موشک به سوی سرزمین‌های اشغالی در اوج سکوت اعراب، باعث محبوبیت صدام در میان بخشی از اعراب شده است.

خودشان زمین‌هایشان را فروخته‌اند!

یهودیان در دوره اشغال فلسطین توسط انگلستان، با سرمایه‌گذاری هنگفت و حمایت اشغالگران و استفاده از روش‌های ظالمانه توانستند مالکیت حدود یک درصد از سرزمین فلسطین را به دست آورند. اما علمای مسلمان در همان سال‌های ابتدایی، فروش زمین به یهودیان را تحریم کرده و تا حدی جلوی این روند را گرفتند.

با این وجود حاکمیت انگلستان بر فلسطین، قوانین ظالمانه‌ای را وضع کرده بود که در اختلافات ارضی جانب یهودیان را می‌گرفت. همچنین بسیاری از زمین‌های عمومی را به یهودیان متعصب واگذار کرد. انگلستان در نهایت نیز با خروج از فلسطین مالکیت کلیه زمین‌های سلطنتی را به حکومت جدید اسرائیل بخشید.

اما مجموع زمین‌هایی که به صورت‌های مختلف به اشغال یهودیان صهیونیست درآمد، کمتر از 10 درصد سرزمین فلسطین بود که حدود یک درصد از آن خریداری شده بود و بدیهی است که صرفا با مالکیت این مقدار زمین نمی‌توان ادعای حاکمیت بر یک کشور را داشت. مالکیت زمین حتی دلیل موجهی برای تجزیه‌طلبی و اعلام استقلال در همان بخش تحت مالکیت هم نمی‌تواند باشد!

فلسطینی‌های ناصبی و ضد شیعه!

یکی از شبهاتی که برای زیر سوال بردن مردم مسلمان و شیعه ایران از فلسطینی‌ها مطرح می‌شود، شایعه ناصبی بودن آنان است، در حالی‌که غالب مردم فلسطین اهل‌سنت و پیرو مذهب شافعی هستند.

حتی شایعاتی مثل وجود مسجد یا میدان ابن‌ملجم در فلسطین مطرح شده که جستجویی ساده در اینترنت و نقشه‌های برخط به هر زبانی نشان می‌دهد که چنین عنوانی نه در فلسطین و نه هیچ جای دیگر جهان وجود ندارد!

مذاهب اسلامی در عمده اصول و فروع دین اشتراک نظر دارند. البته طبیعی است که مذاهب در بعضی امور هم اختلاف نظر داشته باشند، همان‌طور که علمای درون یک مذهب هم ممکن است در بسیاری از مسائل فتاوای مختلفی با هم داشته باشند.

اما همه مذاهب اسلامی اهل‌بیت و امامان شیعه را قبول داشته و خود را محب خاندان پیامبر می‌دانند. بسیاری از مردم فلسطین نام اهل‌بیت علیهم‌السلام را بر فرزندانشان می‌گذارند و در فلسطین مساجد متعددی به نام اهل‌بیت وجود دارد.

البته در اسلام کمک کردن منحصر به مسلمان و شیعه نیست و برای مثال یکی از موارد مصرف زکات، جایی است که حتی با کمک به کفار و افراد غیرمسلمان، محبت آن‌ها را به همراهی مسلمین متمایل کنیم.

کاسه داغ‌تر از آَش!

برخی از مردم فلسطین و گروه‌هایی مثل تشکیلات خودگردان، با ما مخالف هستند، با این وجود چرا باید به آنها کمک کنیم؟

درست است که ده‌ها سال اشغال و ظلم و کشتار، برخی از فلسطینی‌ها را خسته کرده و حتی برخی به‌خاطر ترس و هزینه‌های مبارزه، موجودیت اسرائیل را پذیرفته‌اند، اما تا وقتی گروه‌هایی از مردم راه مقاومت در برابر ظلم را در پیش گرفته‌اند و به کمک ما نیاز دارند، وظیفه داریم که به گروه مقاوم کمک کنیم.

حتی بر فرض این‌که همه مظلومان فلسطین به‌خاطر ترس از کشتار و ناامیدی از شکست ظالم، مجبور به پذیرش ظلم شوند، وظیفه برائت از ظالم و تنبیه متجاوز کماکان پابرجاست و اگر امکان شکست ظالم و رهایی مظلوم فراهم باشد، باید نسبت به آن اقدام کرد.

علاوه بر وظیفه کمک به مظلوم، وجود مسجدالاقصی در فلسطین باعث اهمیت مضاعف آن شده است. اماکن مقدس صرفا حق مردم یک منطقه نیست که بتوانند آن را بفروشند یا به اشغالش رضایت بدهند.

کمک به فلسطین به کدام دلیل شرعی؟

کمک به مظلوم و دشمنی با ظالم از مهم‌ترین وظایف یک مسلمان است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: چرا در راه خدا و مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟ (سوره نساء، آیه 75) و حضرت علی (ع) نیز فرموده‌اند: «کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا؛ دشمن ظالم و کمک‌کننده به مظلوم باشید» (نهج‌البلاغه، نامه 47).

کمک به مسلمین آن‌قدر اهمیت دارد که پیامبر اسلام(ص) عدم توجه به آن را معادل خروج از اسلام می‌داند: «هر کس روزی را بگذراند و به فکر هم‌کیشان مسلمانش نباشد، مسلمان نیست». (اصول کافی، ج2، ص163)

بعضی از مردم ما راضی نیستند!

بنا بر اعلام نهادهای حمایتی، صدقات و کمک‌های مردمی در هر منطقه یا استان، فقط برای همان منطقه و استان هزینه می‌شود و به خارج از کشور نمی‌رود. بسیاری از کمک‌های ایران به برخی ستمدیدگان یا ضعفای دیگر کشورها از کمک‌های داوطلبانه مردم است که برای مردم همان مناطق اهدا شده است. همچنین نهایهایی مثلکمیته امداد دفاتری در کشورهای دیگر دارند که کمک‌های مردمی سایر کشورها را بدین منظور جمع‌آوری می‌کنند.

حتی اگر از محل مالیات یا ثروت عمومی مردم ایران هم هزینه‌هایی برای مقاومت انجام شود، منوط به رضایت همه مردم نیست؛ چراکه این مبالغ از محل بودجه‌های رفاهی، بهداشتی، آموزشی و... مردم هزینه نمی‌شود، بلکه بخشی از بودجه دفاعی و دیپلماتیک کشور برای تأمین امنیت ملی و مصونیت مرزهای ایران است.

تقریبا همه کشورها برای این منظور هزینه می‌کنند و از این‌رو بسیاری از درگیری‌ها و جنگ‌های منطقه‌ای، به جنگ‌های نیابتی معروف شده است.

چه سودی به حال ما دارد؟

کمک به مظلوم وظیفه انسانی ماست و هیچ چشم‌داشتی در قبال آن نداریم. اما با این وجود و حتی بدون درنظر گرفتن مبانی اخلاقی و دینی هم کمک به گروه‌های مقاومت در راستای منافع کشور و مردم ماست.

منافعی مثل اتحاد و دوستی بین ملت‌های مسلمان و همسایه، یافتن هم‌پیمانان منطقه‌ای، دفاع از مرزهای فرهنگ ایرانی و اسلامی و از همه مهم‌تر، تأمین امنیت ملی با سرکوب تهدید در خارج از مرزها. مقابله محور مقاومت در برابر اسرائیل حتی اگر به نابودی آن منجر نشود، این رژیم توسعه‌طلب را در مرزهای جعلی خودش محصور خواهد کرد.

چراغی که به خانه رواست...

چرا با وجود فقر تا زمانی که ما در داخل ایران فقیر داریم، چرا باید به فلسطین کمک مالی کنیم؟

کمک به فلسطین، کمک به فقیر نیست؛ بلکه کمک به مظلوم در برابر ظالم است و نیاز مالی، یکی از نیازهای مردم تحت محاصره فلسطین است.

ایران تنها کشوری نیست که به فلسطین کمک مالی می‌کند. کشورهای مختلف در قالب‌های گوناگون کمک‌های گسترده‌ای به مردم فلسطین کرده‌اند و اتفاقا کشورهای بسیاری هستند که بیشتر از ایران برای امور رفاهی، بهداشتی، آموزشی و زیرساختی مردم فلسطین هزینه کرده‌اند.

سازمان ملل متحد که کانال ارسال این کمک‌ها به فلسطین است، بیشترین کمک‌های مالی را متعلق به کشورهای مختلفی مثل ژاپن، ترکیه، عربستان سعودی، قطر، کویت، آمریکا، سوئد، نروژ، فرانسه و اتحادیه اروپا می‌داند. حتی کشورهای غربی هم کمک‌های بشردوستانه به فلسطین را دارند، هرچند با حجم کمک‌های مالی و نظامی آن‌ها به اسرائیل قابل مقایسه نیست.

اولویت مشکلات داخلی...

وجود بسیاری از مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... در کشور، امری واقعی و غیرقابل انکار است و در لزوم تلاش برای حل مشکلات و دستیابی به وضعیت مطلوب‌تر نیز تردیدی وجود ندارد.

اما توجه به این واقعیت‌ها نافی درنظر گرفتن دیگر واقعیات نیست! توجه به سایر مسئولیت‌های انسانی و دینی و نیز جلوگیری از ایجاد مشکلات جدید و حفاظت از منافع کلان ملی اهمیت کم‌تری ندارد.

گستره وظایف و مسئولیت‌های حکومت‌ها صرفا در درون مرزهای یک کشور محدود نمی‌شود، بلکه برای دستیابی به اهدافی مثل تأمین امنیت و منافع ملی، ناچار باید محدوده تأثیرگذاری را به بیرون از مرزهای بین‌المللی گسترش داد و در معادلات بین‌الملل نیز شرکت فعال داشت.

مخالفت با نظام بین‌الملل!

نظام بین‌الملل، نظام مبتنی بر قدرت است و کشورهای ضعیف، معمولا وجه‌المصالحه قدرت‌های بزرگ قرار می‌گیرند. از همین‌رو هر اقدامی که نشان‌دهنده یا تقویت‌کننده قدرت ایران باشد، از سوی قدرت‌ها پذیرفته نمی‌شود و آن را مخالف نظم بین‌الملل تلقی می‌کنند.

برای مخدوش نشدن چهره ایران در نظام بین‌الملل مورد نظر قدرت‌ها، باید از بسیاری از حقوق خود دست بکشیم؛ حق استفاده از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای، صنایع نظامی بازدارنده، سیستم دفاع موشکی و...

چه‌بسا باید جزایرمان را واگذار کنیم و استان‌های مرزی را از دست بدهیم تا بعضی کشورهای اطراف و قدرت‌های جهانی از ما راضی شوند.

حتی حق ملی شدن صنعت نفت هم از جمله حقوقی بود که به‌خاطر تعارض با منافع قدرت‌ها پرونده ایران را به شورای امنیت و تهدید به جنگ کشاند و نهایتا با کودتا مواجه شد.

امپراطوری فارسی و شیعی!

حمایت از آرمان فلسطین مربوط به دوره جمهوری اسلامی نیست؛ بلکه از اولین روزهای تشکیل موجودیت اسرائیل، حمایت از فلسطین و مخالفت با اشغالگری صهونیست‌ها در میان مردم و حتی مسئولان ایرانی به چشم می‌خورد. تا جایی‌که رژیم شاه نیز نتوانست روابط گسترده خود با اسرائیل را علنی کند و حتی در برخی موارد مواضعی نمایشی ضد اسرائیل ابراز می‌کرد.

فلسطین برای ایرانی‌ها از دهه ۱۳2۰ شمسی مطرح شد و حتی حدود 10 هزار نفر از ایرانیان در سال 1327 برای اعزام به جنگ ۱۹۴۸ با اسرائیل ثبت‌نام کردند، ولی موفق به اعزام نشدند.

حمایت از فلسطین از حدود دو دهه قبل از پیروزی انقلاب در ایران و همزمان با شروع نهضت انقلابی پررنگ‌ترشد وجالب این‌که همه گروه‌های سیاسی ضد رژیم پهلوی در این امر مشترک بودند. حتی در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی برخی گروه‌های مبارز غیراسلامی در مسئله فلسطین از گروه‌های اسلامی پیشروتر بوده‌اند و برای آموزش‌های نظامی به اردوگاه‌های سوریه و لبنان می‌رفتند.

روشنفکرانی مثل جلال آل‌احمد و علی شریعتی نیز بارها مسئله فلسطین و تفکر ضد اسرائیلی را مطرح می‌کردند.

نظر فقه درباره اسرائیل

از نظر فقهی رژیم غاصب اسرائیل هم غاصب زمین‌های مسلمین است و هم با کشتار مسلمین، کافر حربی به‌شمار می‌رود. علاوه بر این‌ها مقاصد سیاسی بسیاری نیز در پشت پرده ایجاد اسرائیل وجود دارد که اثرات آن را طی دهه‌های اخیر در بحران‌ها و فتنه‌های منطقه به وضوح می‌توان مشاهده کرد.

غصب در اسلام به‌شدت نکوهش شده و شدیدترین مجازات‌ها برای آن در نظر گرفته شده است؛ حتی اگر غاصب، مسلمان شیعه باشد.

در موضوع اسرائیل که با غصب تشکیلاتی و نظامی در ابعاد یک کشور توسط کفار حربی مواجه هستیم، قطعا مجازت‌های شدیدتری را باید درنظر گرفت.

غیرنظامی‌ها چه گناهی کرده‌اند؟

بنابر قوانین اسرائیل، عموما مردم ساکن در سرزمین‌های اشغالی، نظامی و آماده به خدمت محسوب می‌شوند و از این نظر اسرائیل شبیه یک پادگان بزرگ است.

اما بر فرض وجود ساکنان غیرنظامی و محارب نبودن آن‌ها، حضورشان در سرزمین‌های اشغالی غاصبانه است و به موجودیت رژیم غاصب کمک می‌کند. اگر این حضور ناآگاهانه و سهوی باشد، قطعا قبل از مجازات باید مورد تذکر واقع شوند تا از آن سرزمین خارج شوند که این تذکر و هشدار بارها و در طول دهها سال گذشته داده شده و چنین فرضی قابل تصور نیست.

نگرانی از حقوق بشر و نابودی قوم یهود!

مبارزه با غصب سرزمین فلسطین، به‌معنای کشتار یا بیرون کردن همه یهودیان از فلسطین نیست، بلکه راه‌حل عادلانه در فلسطین شامل حفظ حقوق یهودیان قدیمی ساکن در آن منطقه و اسکان سایر یهودیان در نقاط دیگری از جهان نیز خواهد شد.

شاهد عینی این ادعا، حضور امن یهودی‌ها در کشور ماست که همچون سایر اقشار مردم زندگی می‌کنند و در پارلمان نیز نماینده دارند.

اصولا صهیونیسم حاکم بر اسرائیل معادل یهودیت نیست و بسیاری از یهودیان جهان از اسرائیل ابراز برائت کرده‌اند و موجودیت آن را نپذیرفته‌اند.

خبرنگار: محمد ولیانپور

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.