این گونه حساب کنید، خندهدارتر، کار اسرائیلیهاست که وقتی همه هوش و حواس جهانیان به غزه و مظلومیت فلسطینیهاست، میخواهند بقیه بمبها و جنایتهایشان را در سکوت اینترنتی و مثلاً دور از چشم و گوش مردم جهان روی غزه بریزند!
فیلترینگ ما، فیلترینگ آنها
تعریف فیلترینگ که معلوم است و از نگاه مدعیان جریان «گردش آزاد اطلاعات» و «آزادی مردم برای دسترسی به اینترنت» لابد کاری زشت و غیرانسانی است. هنوز که هنوز است با بهانه و بیبهانه ایران و خیلی از کشورهای جهان سومی در فهرست طرفداران فیلترینگ اینترنت قرار دارند و گویا فقط کشورهای غربی و دنبالهروهاشان هستند که صددرصد به اصل گردش آزاد اطلاعات پایبند ماندهاند.
تعریف فیلترینگ که معلوم است و از نگاه مدعیان جریان «گردش آزاد اطلاعات» و «آزادی مردم برای دسترسی به اینترنت» لابد کاری زشت و غیرانسانی است. هنوز که هنوز است با بهانه و بیبهانه ایران و خیلی از کشورهای جهان سومی در فهرست طرفداران فیلترینگ اینترنت قرار دارند و گویا فقط کشورهای غربی و دنبالهروهاشان هستند که صددرصد به اصل گردش آزاد اطلاعات پایبند ماندهاند.
احتمالاً مخالفان جدی فیلترینگ در ایران و جاهای دیگر دنیا هم آن قدر گرفتارند و مشغلههای اینترنتی و غیراینترنتی دارند که نمیرسند وسط کشتار مردم غزه که برخیها برای ترساندن ما و خودشان میگویند مقدمه جنگ جهانی سوم است، ترس و تحلیلهای اینترنتیشان را ول کنند و مثلاً یک روز بنشینند جستوجو کنند، آمار و ارقام را کنار هم بگذارند و مقایسه کنند که نخست خود کشورهای مدعی جریان گردش آزاد اطلاعات کی، چرا و چه مواقعی فیلترینگ را شروع کرده و بلکه یاد دیگران دادند و دوم، سبک و سیاق فیلترینگ هوشمندانه و آزادیخواهانه غربیها، چه تفاوتی با مال ما دارد؟
بر اساس قانون
نخست اینکه نمیشود مدعی شد در کشور خودمان فیلترینگ وجود ندارد و اگر دارد حتماً کار خوبی است یا صد درصد خوب و قشنگ اجرا میشود. همان طور که زیرساختها، شبکهها و ابزار و فناوریهای ارتباطی و اینترنتیمان قابل مقایسه با کشورهای دیگر نیست، فیلترینگمان هم به هوشمندی و شیکی مال آنهایی نیست که خودشان اینترنت، شبکههای اجتماعی و... را پایهگذاری کردند. دوم، صاحبان و مالکان اصلی مفاهیمی چون شبکه، اینترنت، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بیشک وقتی این پدیده را پایهگذاری کرده و توسعه دادند، بنا به ضرورت، به سازوکاری مثل فیلترینگ و سایر ابزاری که برای نظارت و کنترل هر نوع فناوری و جلوگیری از سوءاستفاده لازم است فکر کرده و آن را هم ساخته و توسعه دادهاند.
بر اساس قانون
نخست اینکه نمیشود مدعی شد در کشور خودمان فیلترینگ وجود ندارد و اگر دارد حتماً کار خوبی است یا صد درصد خوب و قشنگ اجرا میشود. همان طور که زیرساختها، شبکهها و ابزار و فناوریهای ارتباطی و اینترنتیمان قابل مقایسه با کشورهای دیگر نیست، فیلترینگمان هم به هوشمندی و شیکی مال آنهایی نیست که خودشان اینترنت، شبکههای اجتماعی و... را پایهگذاری کردند. دوم، صاحبان و مالکان اصلی مفاهیمی چون شبکه، اینترنت، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بیشک وقتی این پدیده را پایهگذاری کرده و توسعه دادند، بنا به ضرورت، به سازوکاری مثل فیلترینگ و سایر ابزاری که برای نظارت و کنترل هر نوع فناوری و جلوگیری از سوءاستفاده لازم است فکر کرده و آن را هم ساخته و توسعه دادهاند.
پس برایش قانون هم تعریف کرده، مصادیق استفاده ناجور را مشخص و نسبت آن با امنیت ملی کشور خودشان را هم معلوم کردهاند. در نتیجه وقتی مجبور به استفاده از فیلترینگ و نظارت و اینجور چیزها میشوند، متکی به قانون خودشان عمل میکنند و همان قدم نخست، متهم به سلب آزادی و ایجاد مانع سر راه گردش آزاد اطلاعات نمیشوند. در کشورهایی مانند کشور ما اما پدیدهای مثل اینترنت و فیلترینگش وارداتیاند و انگار هنوز هم چه مردم و چه مسئولان و برنامهریزان، زمان لازم دارند تا استفاده درست و قانونمند از آنها را یاد بگیرند.
حریم خصوصی یعنی چه؟
فراموش نکنیم همین ژست «تعاملات آزاد حوزه رسانه و ارتباطات» که فکر میکنیم اینترنت و فضای مجازی بر پایه آن گذاشته شده، وقتی در غرب پای امنیت ملی کشور یا منافع سیاستگذاران و راهبران جریانهای رسانهای وسط میآید، کاربرد خودش را از دست میدهد. فقط یک نمونهاش نحوه برخورد سرانهای دولت آمریکا با اعتراضهای ضد نژادپرستی در شبکههای اجتماعی است که کارشناسان اسمش را فیلترینگ هوشمند گذاشتند. ایجاد محدودیت برای رئیسجمهور سابق، ترامپ در شبکههای اجتماعی و مهمتر از همه نحوه برخورد آمریکا با «تیک تاک» چینی نمونههای دیگری هستند که نشان میدهند تعامل آزاد در حوزه رسانه و ارتباطات واقعاً چقدر کاربرد دارد.
حریم خصوصی یعنی چه؟
فراموش نکنیم همین ژست «تعاملات آزاد حوزه رسانه و ارتباطات» که فکر میکنیم اینترنت و فضای مجازی بر پایه آن گذاشته شده، وقتی در غرب پای امنیت ملی کشور یا منافع سیاستگذاران و راهبران جریانهای رسانهای وسط میآید، کاربرد خودش را از دست میدهد. فقط یک نمونهاش نحوه برخورد سرانهای دولت آمریکا با اعتراضهای ضد نژادپرستی در شبکههای اجتماعی است که کارشناسان اسمش را فیلترینگ هوشمند گذاشتند. ایجاد محدودیت برای رئیسجمهور سابق، ترامپ در شبکههای اجتماعی و مهمتر از همه نحوه برخورد آمریکا با «تیک تاک» چینی نمونههای دیگری هستند که نشان میدهند تعامل آزاد در حوزه رسانه و ارتباطات واقعاً چقدر کاربرد دارد.
اگر هم خیلی روی مفاهیمی چون آزادیهای شخصی و حریم خصوصی انسانها حساس هستید بخشی از سخنان پروفسور «اریک نهولد» اتریشی را بخوانید که معتقد است نظارت و حتی فیلترینگ در غرب تعریف و شدت خاص خودش را دارد: «در اتریش یک مقام بلندپایه امنیتی به آزمایشگاه من آمد و اطلاع داد چهار روز پیش یک نفر از اینجا به یک سایت مربوط به طرفداران حزب نازی دسترسی پیدا کرده... پدر آن فرد را دستگیر کردند... با کنترلی که در اروپا و آمریکا بر اینترنت اعمال میکنند در واقع دیگر چیزی به نام حریم خصوصی وجود ندارد و حتی کسی حق رمزگذاری ایمیلهای خود را ندارد و دولتها به شدت همه کانالهای ارتباطی بهویژه رسانهها و اخبار را کنترل میکنند.
خلاصه اینطور نیست که صهیونیستها فقط برای مخفیکاری و ادامه جنایتهایشان، در غزه فیلترینگ راه انداخته و چراغها را خاموش کرده باشند تا در تاریکی مطلق خون بریزند. فیلترینگ آنها هم درست مثل سایر رفتارهایشان خبیثانه و در اوج وقاحت است. آنها دارند با این رفتار پا جا پای آمریکا و اروپا میگذارند و به باور خودشان همانطور که پیش از این بارها به ریش حقوق بشر خندیدند، جریان گردش آزاد اطلاعات، فیلترینگ هوشمند و تعاملات آزاد حوزه رسانه و ارتباطات را به مسخره میگیرند.
خلاصه اینطور نیست که صهیونیستها فقط برای مخفیکاری و ادامه جنایتهایشان، در غزه فیلترینگ راه انداخته و چراغها را خاموش کرده باشند تا در تاریکی مطلق خون بریزند. فیلترینگ آنها هم درست مثل سایر رفتارهایشان خبیثانه و در اوج وقاحت است. آنها دارند با این رفتار پا جا پای آمریکا و اروپا میگذارند و به باور خودشان همانطور که پیش از این بارها به ریش حقوق بشر خندیدند، جریان گردش آزاد اطلاعات، فیلترینگ هوشمند و تعاملات آزاد حوزه رسانه و ارتباطات را به مسخره میگیرند.
خبرنگار: مجید تربتزاده
نظر شما