جعبهای که با هنر میناکاری و خاتمکاری به طرز استادانهای زینت داده شده است. روی سطوح بیرونی آن آیات و اشعاری در دل نقوش گیاهی قلمزنی نقش بسته تا ظاهر تماشایی آن چشمنوازتر شود. امروز به موزه قرآن و نفایس آستان قدس رضوی آمدهام تا از نزدیک ظرافت و زیبایی این اثر را ببینم.
قرآن، معجزهای که روی چشم هنرمند ایرانی جا داشت
برای ما و چشمهای معمولیمان گاه تماشای آثار موزهای خاص و غریب است اما این قاعده در موزه قرآن و نفایس حرم مطهر رضوی برقرار نیست، چون هر چه اینجاست از کتب نفیس، ادعیه و جعبههای خاتمکاری و میناکاری برای ما آشناست. مثلاً همین جعبه قرآن هر چند نمونهاش به قد و قاعده و قدر و قیمتش در خانه ما آدمهای معمولی نیست اما من با دیدنش یاد طاقچه خانه پدربزرگم میافتم که بهترین و بالاترین جای خانه بود و به همین خاطر افتخار داشت جایگاه جعبه قرآن آقاجان باشد و از قرآن قدیمی خانواده نگهداری کند. قرآن معجزه محمد رسولالله (ص) نزد هنرمندان ایرانی برابر و بالاتر از جواهرات و گنجینههای قدیمی بوده است و به همین دلیل هر آنچه از ذوق و هنر در چنته داشتهاند به پای آن ریختهاند. ذوق و هنری که به ارادت و عشق گره خورده و مجموعه هنرهای قرآنی را بهوجود آورده است. هنرهایی مانند تذهیب و تجلید قرآن که ذوق و سلیقه را با ظرافت به ارادت پیوند زده، طی قرنها آثار ماندگاری را بهوجود آوردهاند. ساخت جعبه قرآن مزین به هنر خاتمکاری یا میناکاری برای نگهداری از کلام خدا نیز یکی از همین هنرهاست. وقتی پس از تماشای این جعبه قرآن چشمهایم را میبندم آن وقت میتوانم هنرمند و مصنع قدیمی را ببینم که قرآن روی چشمش جا داشت و برای همین، نور چشم و ذوق دل و هنر سرانگشتانش را خرجش میکرد.
لچک ترنجهای محفوظ در چارچوب چوبی
جعبه قرآن نسبتاً بزرگی که پیش روی من است، صندوق چوبی پایهدار کمدمانندی است که دارای دو طبقه است. چهار وجه این جعبه با قاب چوبی که با زوارههای خاتمکاری تزئین شده محصور و سطح چهار ضلع آن با صفحات مطلایی که در قابی شیشهای قرار گرفته، پوشانده شده است. لولایی در سمت راست آن تعبیه شده و درِ آن از قسمت روبهرو باز میشود. برای باز کردن در، دستگیرهای هم روی آن تعبیه شده است.
سطوح بیرونی آن به نقوش گیاهی قلمزنی و قطعاتی به صورت میناکاری به شکل لچک ترنج مزین شده است. کتیبههایی به صورت میناکاری، با نوشتهای سفید رنگ روی زمینه آبی در اطراف جعبه و زمینه سبز رنگ در قسمت بالای جعبه وجود دارد. رنگهای آشنایی که در بسیاری از کاشیکاریها و نگارگریها به چشم میخورد.
آیه فتح و گشایش یعنی «إِنّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً» به خط نسخ در مرکزیت درِ این جعبه قرار گرفته تا هنگام گشودن آن، نخستین چیزی باشد که به چشم بیننده میخورد. بر ترنج ضلع راست آیه «إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمَانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» به خط نستعلیق حک شده و در ترنج سمت چپ آیات ۷۷ تا ۷۹ سوره واقعه یعنی «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» یادآور میشود گنج درون این جعبه چیست. در قلب ترنج قسمت فوقانی یا سقف جعبه هم عبارت «سلطان علی بن موسیالرضا» به صورت میناکاری نقش بسته است. همچنین قسمت فوقانی و سطح روی در، منقوش به ۳۶ کتیبه قلمدانی میناکاری است. کتیبههایی که ۱۷بیت شعر، نام واقف، نام سازنده، تاریخ و محل ساخت اثر را در زمینه آبی رنگ خود جای دادهاند. ترکیب اینها در کنار هم تصویر زیبایی از هنر ایرانی خلق کرده است. ترکیبی که در آن، خاتمکاری و میناکاری نمود خاصی دارد.
این صندوق قرآن کریم میناکاری شده و قلمزنی شده با طول و عرض ۶۷ و ۴۴ و ارتفاع ۹۸ سانتیمتر ساخته شده است. داخل آن با چوب روکشدار سبز و در صندوقچه از داخل با مخمل آبی رنگ پوشیده شده است. این جعبه مسی در سال ۱۳۳۹ خورشیدی به دستور پروین صمصام و با دستان هنرمند شکرالله صنیعزاده اصفهانی در شهر مینا و خاتم یعنی اصفهان ساخته شده است.
خاتمکاری؛ همنشینی ظریف چوب و فلز و استخوان
چوب فوفل، آبنوس، عناب، گردو، افرا، شاه چوب، آزاد، بقم، نارنج و شمشاد به صورت منشورهای مثلثالقاعده برش داده میشوند. استخوان ساق پا و دست شتر و اسب و گاو، عاج فیل، استخوان مصنوعی هم برای استحکام بیشتر با نظم و ترتیب خاصی با سریش به آنها میچسبند. مفتولهای طلایی یا نقرهای مس، برنج و آلومینیوم هم برای استقامت و مراقبت از کار، کنارشان مینشینند و در نهایت به شکل مثلثهای کوچکی در کنار هم نقشبندی میشوند تا حاصل همه اینها بشود «هنر خاتمکاری».
خاتمکاری در یک جمله «هنر آراستن سطح اشیا با اشکال منظم هندسی» است اما به همین سادگیها نیست. «پره»، «توگلو»، «گل پیچی»، «شمسه» و «طرح ستارهای» حاصل بیش از ۴۰۰ مرحله کاری است که نتیجه آن طرح اولیه یک خاتم است. استاد هنرمند خاتمکار روزها و ساعتها با گیره فلزی، سوهان تیز، چکش، گازانبر، اره سیم سابدار، مثلث ساب، مغار، متر فلزی، خط کش ثابت و خط کش تیردار، گونیا و پرگار به جان چوب و استخوان و فلز میافتد، رنگ میزند، اندازه میگیرد و برش میزند تا نتیجه تلاش و هنرش مثلاً بشود یک جعبه قرآن کوچک خاتمکاری شده. کاری که شامل دو مرحله کلی یعنی خاتمسازی و خاتمکاری میشود. مرحله اول خاتمسازی همان طراحی خاتم، تهیه مواد و مصالح و برش مصالح اولیه، ترکیب و ایجاد گل و در نهایت ساخت قامه به قطر ۳ و طول و عرض ۴۰ و ۱۰سانتیمتر و برش آن و تهیه لایه خاتم است. مرحله دوم خاتمکاری شامل طراحی زیرسازی، چسباندن لایههای خاتم روی زیرکار، پرداخت و جلاکاری اشیای خاتمکاری است. حالا هرچه نقشها و مثلثها ریزتر، گلها و اشکال هرچه قرینهتر، رنگکاری و روکش دادن محصول هرچه ماهرانهتر باشد، محصول از کیفیت بالاتری برخوردار است.
«خاتمکاری» هنری است که به شیوه متفاوتی با امروز، از دوران پیش از اسلام در ایران رواج داشته و نمونه آن منبر خاتمکاری شده در مسجد جامع عقیق شیراز است. شیوه امروزی خاتمکاری هم از پیش از صفویه و در عهد استیلای ایلخان مغول بر ایران رواج پیدا کرده و در عهد صفویه به خاطر حمایت فراوان از هنرمندان به اوج شکوفایی رسید. بعضی از محققان هم معتقدند زادگاه این هنر درخشان، شهر شیراز و دوره دیلمان است. این روزها هرچند در بعضی دیگر از شهرهای ایران محصولاتش در فروشگاههای صنایع دستی دیده میشود اما مهد تولید آن همچنان اصفهان است.
میناکاری؛ هنر آتش و خاک
وقتی آتش کوره، رنگ و لعابها را روی سطوح فلزی چون طلا، نقره و مس و یا شیشه و سرامیک میپزد، یکی از زیباترین هنرهای ایرانی یعنی «میناکاری» خلق میشود. خلق هنر آتش و خاک به زمان ساخت کاشی یعنی هزارو۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح برمیگردد و سابقه آن در ایران به اشکانیان و ساسانیان میرسد و مانند «خاتمکاری» در عهد صفویه اوج میگیرد.
مینا که در زبان فارسی به معنی بهشت است، پوششی شیشهای است که با حرارت روی کاشی و فلزات مختلف ثابت میشود تا نقش و نگاری زیبا به آن ببخشد. صنایع دستی میناکاری در ساخت اشیای مختلفی چون ظروف گلدان و بشقاب، در و پنجره حرمها، قاب عکس، کمربند، آفتابه لگن، انفیهدان، گلابپاش، گوشواره، اشکدان، قوطی سیگار و زیورآلات تزئینی کوچک به کار میرود و گاهی هم با خاتمکاری، مینیاتور و جواهرسازی و دیگر هنرها ترکیب میشود تا محصول ارزشمندتری تولید شود.
طیف رنگی زیبای میناکاری از آبی لاجوردی، سبز، زرد، طلایی و مشکی تا فیروزهای و بنفش مایل به قرمز متفاوت است، اما میناکاری اصفهان معمولاً با رنگهای فیروزهای و آبی لاجوردی شناخته میشود.
مس، بهترین نمونه فلز برای میناکاری است اما این هنر روی فزات دیگری مانند طلا، نقره، استیل، آلومینیوم، مفرغ و برنج هم نشسته است. فلز انتخاب شده توسط استاد مسگر به شکل و اندازه دلخواه درمیآید و بعد به دستان استاد میناکار سپرده میشود تا لعاب یکدست سفیدرنگی روی آن کشیده شده و برای پخته شدن به داخل کوره برود. پس از سه تا چهار مرحله تکرار «لعابکاری» شئ آماده شده به مرحله «رنگآمیزی هفت رنگ» میرسد تا با ذوق و سلیقه هنرمند میناکار نقاشی شود و برای پخت نهایی دوباره به کوره برود.
نظر شما