حق الزحمه معلمان کلاسهای خصوصی از جلسهای ۵۰هزار تومان تا ۳۰۰هزارتومان متغیر است که البته این مبلغ به میزان معروف بودن معلم خصوصی و تضمینی یا غیرتضمینی بودن قبولی دانشآموز در امتحانات بستگی دارد.
با یک حساب سرانگشتی و البته با در نظر گرفتن تعداد شاگردان، حداقل درآمد یک معلم خصوصی در ماه به ۱۵میلیون تومان میرسد. درآمدی که نه مشمول مالیات میشود و نه تابع قوانین و مقررات. این در حالی است که مسئولان آموزش و پرورش میگویند این عمل، غیرقانونی است و چیزی به نام معلم خصوصی نداریم.
ضعف نظام آموزشی
صابری، پدر یکی از دانشآموزان پایه یازدهم درخصوص هزینههای معلم خصوصی به ما میگوید: در کرج این هزینهها از ساعتی ۸۰۰هزار تومان تا ساعتی ۲میلیون و ۸۰۰ هزار تومان متفاوت است و این تفاوت به معلمان و اسم و رسمی که دارند بستگی دارد.
وی که فرزندش در یکی از مدارس غیرانتفاعی کرج تحصیل میکند، در خصوص تأثیر استفاده از معلم خصوصی میگوید: نظام آموزشی در بیشتر مدارس اعم از دولتی و غیردولتی بهگونهای است که بسیاری از بچهها بدون استفاده از آموزشهای معلمان خصوصی نمیتوانند کاری از پیش ببرند. چون علاوه بر اینکه درسها پیچیده شده، روش تدریس معلمها بهویژه معلمهایی که تدریس خصوصی میکنند نیز بهگونهای است که دانشآموز به صورت گروهی نمیتواند اصل مطلب را درک کند و این ضعف نظام آموزشی کشور است که مدارس را به این سو هدایت کرده است. ضمن آنکه با اختصاص سهمی از معدل در قبولی کنکور، بازار مافیای کنکور داغتر از پیش شده و علاوه بر هزینههای قبلی، هزینه بهکارگیری معلم خصوصی را هم به خانوادهها تحمیل کرده و خانوادهها به این باور رسیدهاند که اگر قرار است فرزندشان در امتحانات و یا کنکور نتیجه بگیرد باید برایش هزینه کنند.
چرا معلم خصوصی؟
یزدی، مادر دو دانشآموز پایه ابتدایی و متوسطه دوم هم به ما میگوید سال تحصیلی گذشته برای پسرش که در مقطع ابتدایی مشغول تحصیل است یک جلسه در هفته معلم خصوصی گرفته که این جلسهها در ایام امتحانات به دو یا سه جلسه در هفته نیز رسیده و هزینه هر ساعت آموزش برای ریاضی پایه ششم ۱۲۰هزارتومان بوده است.
خانم یزدی بابت تدریس دو جلسه در هفته سه درس شیمی، ریاضی و فیزیک دخترش که در متوسطه دوم تحصیل میکند، از یک معلم خصوصی کمک گرفته که هزینه هر ساعت آموزش ۱۵۰هزار تومان و در مجموع هفتهای ۹۰۰هزار تومان برایش تمام شده است. البته وی میگوید این ارزانترین قیمت بوده و مجبور شده برای مقرون بهصرفه بودن، از پشتیبانهای یکی از مؤسسات آموزشی استفاده کند. با این حال با وجود صرف هزینه دستکم ۲۰میلیون تومان در سال تحصیلی گذشته، نتیجه موردنظرش محقق نشده است.
وی در خصوص نرخ معلم خصوصی در سال تحصیلی جدید نیز میگوید: هزینه معلم خصوصی در سال جاری از حداقل ۲۵۰هزار تومان شروع میشود و تا جلسهای ۴۰۰هزار تومان هم اعلام شده است که البته هزینه تدریس خصوصی معلمهای اسم و رسدار خیلی بیشتر از این قیمت است.
یزدی در پاسخ به اینکه خانوادهها چه ضرورتی برای بهکارگیری معلم خصوصی احساس میکنند، میگوید: تجربه سالهای گذشته نشان میدهد بچهها بهویژه دانشآموزان دوره متوسطه دوم بدون شرکت در کلاسهای جانبی و بهکارگیری معلم خصوصی نمیتوانند درسهای تخصصی را بیاموزند. این مسئله ناشی از دو موضوع است؛ نخست اینکه در مدارس، بهویژه مدارس دولتی، تعداد دانشآموزان زیاد است و معلم آنطور که باید نمیتواند با پرسش و پاسخ و بررسی میزان یادگیری، دانشآموزان را ارزیابی کند و از سوی دیگر متأسفانه برخی دبیران و معلمان تعهد لازم را درخصوص تدریس و آموزش دانشآموزان ندارند و برخی از آنها به دلیل مشکلات اقتصادی درگیر برگزاری کلاس آموزشی پس از ساعت موظفی خود هستند و معمولاً هم مبالغ زیادی را برای کلاسهای خصوصی دریافت میکنند. موضوع دوم اینکه معلمهای با تجربه و به اصطلاح معروف در مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی بهکارگیری میشوند و سهم مدارس دولتی از وجود این معلمها بسیار اندک است. به همین دلیل خانوادهها برای جبران این مسئله ناچارند با بهکارگیری معلم خصوصی این ضعف را جبران کنند.
معلمان رسمی با تدریس خصوصی مخالفاند
محمدرضا نیکنژاد، پژوهشگر حوزه آموزشوپرورش نیز در این خصوص به ما میگوید: پدیده معلم خصوصی قدمتی برابر با آموزش دارد و به دلیل کمّینگری، برخی از خانوادههایی که آموزش را فقط نمره، معدل و قبولی در دانشگاه میدانند و توان مالی خوب یا متوسطی هم دارند، برای فرزندان خود معلم خصوصی میگیرند که البته در بیشتر مواقع به اهداف آموزشی مورد نظرشان هم میرسند، اما این مسئله با عدالت آموزشی در تعارض است.
ساختارهای آموزشی سرآمد جهان مثل فنلاند و هلند بهکارگیری معلمخصوصی را یک تابو میدانند و معتقدند باید دانشآموزان از امکانات آموزشی برابر برخوردار باشند. آنها بر این باورند کمترین عارضه این مسئله آن است موجب چندگانگی در آموزش میشود و دانشآموز بین روش تدریس معلم مدرسه و معلم خصوصی دچار آشفتگی ذهنی خواهد شد. با این حال تا موقعی که نتوانیم ضعف عمومی مدارس کشور ازجمله دولتی و غیردولتی را برطرف کنیم این پدیده غیراصولی در جامعه رواج دارد.
تحقیقات نشان میدهد در سالهای اخیر بهکارگیری معلم خصوصی به خانوادههای متوسط و زیر متوسط هم تعمیم یافته که با توجه به این واقعیت که برخی از خانوادهها حتی امکان فرستادن فرزندانشان به مدارس دولتی را هم ندارند این پدیده بر بیعدالتی آموزشی دامن میزند.
نیکنژاد ادامه میدهد: بسیاری از معلمان رسمی آموزشوپرورش با تدریس خصوصی مخالف هستند و معتقدند تدریس خصوصی موجب کاهش اقتدار آموزشی معلم در کلاس درس میشود. از این رو، تعداد قابل توجهی از معلمان خصوصی، معلم نیستند. بیشتر معلمهای خصوصی دانشآموختگان رشتههای پزشکی یا دیگر رشتههای دانشگاهی و خارج از چارچوب آموزشوپرورش هستند. بهویژه مدرسان خصوصی معروف که دقیقهای ۵۰ تا ۶۰هزار تومان به صورت تک درس برای آمادگی کنکور تدریس میکنند و درآمدهای میلیونی دارند. جالب اینکه بدانید بعضی از این افراد در تهران با آمبولانس خصوصی تردد میکنند تا پشت ترافیک معطل نشوند و برخی دیگر به درخواست خانواده دانشآموز، شب را در منزل آنها میگذرانند. مجموع این موارد نشان میدهد خانوادههایی هستند که از سر ناآگاهی ساعتی ۶میلیون تومان هزینه صرف آموزش خصوصی فرزندانشان میکنند و در مقابل، برخی از خانوادهها به دلیل مشکلات اقتصادی امکان نامنویسی فرزندشان در مدارس دولتی را هم ندارند. این درحالی است که آموزش رایگان، باکیفیت و یکسان حق همه دانشآموزان است و این شکاف عمیق در نظام آموزشی کشور یک معضل اساسی و آسیب بزرگ محسوب میشود.
استفاده از معلمخصوصی افزایش مییابد
علی حسینی، کارشناس دیگر این حوزه به ما میگوید: اگر در نظام آموزشی ضعف وجود نداشته باشد والدین و دانشآموزان به کلاسهای خصوصی سوق پیدا نمیکنند. اینکه خانوادهای بتواند برای هر ساعت ۲یا ۳میلیون تومان به یک معلم خصوصی بپردازد و فرزند خانوادهای دیگر به دلیل نداشتن توان مالی از این آموزشها محروم باشد، نشان بیعدالتی آموزشی است و تا زمانی که نظام آموزشی اصلاح نشود به شکلی که دانشآموزان از این کلاسها بینیاز باشند، نمیتوان مانع خانوادهها برای بهکارگیری معلمخصوصی شد. این در حالی است که برخی خانوادهها میگویند اختیار پول و فرزندشان را دارند، بنابراین آموزشوپرورش و هیچ نهاد دیگری نمیتواند به این حوزه ورود پیدا کند و یا نظارتی داشته باشد، زیرا این مسئله جنبه شخصی و خصوصی دارد.
این پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش ادامه میدهد: با لحاظ کردن سهم معدل در کنکور از هماکنون قابل پیشبینی است که پدیده استفاده از معلمخصوصی در میان خانوادههایی که توان اقتصادی دارند، افزایش پیدا میکند تا فرزندشان بتواند در دانشگاه خاص پذیرفته شود. درحالی که اگر سیستم گزینش شغلی براساس شایستگی ذاتی و اکتسابی افراد بازطراحی شود نه فقط مدرک دانشگاهی، بخشی از چالشهای نظام آموزشی کشور برطرف خواهد شد.
به گفته وی، نظام تعلیم و تربیت ما مبتنی بر شکوفایی استعداد دانشآموزان عمل نمیکند و سعی دارد بار مسئولیت خود را سبکتر کند و این توان را ندارد که گامهای موفقیت را برای همه دانشآموزان کشور فراهم کند. در این شرایط خانوادههایی که از تمکن مالی برخوردارند و یا حتی خانوادههایی که وضعیت اقتصادی متوسطی دارند تلاش میکنند با نامنویسی فرزندشان در مدارس غیردولتی و بهکارگیری معلم خصوصی، شانس او را برای پذیرفتهشدن در دانشگاه مورد نظر برای دستیابی به آینده شغلی بهتر افزایش دهند. درنتیجه دانشآموزان مناطق کمبرخوردار و دانشآموزانی که توان اقتصادی ضعیفی دارند از این قافله عقب میمانند که این مسئله نه تنها بیعدالتی آموزشی محسوب میشود، بلکه موجب افزایش شکاف طبقاتی عمیقتر در جامعه خواهد شد.
معلم خصوصی مورد تأیید آموزشوپرورش نیست
احمد محمودزاده، رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی نیز در این خصوص به ما میگوید: خانواده هنگامی از معلمخصوصی و یا کلاسهای تقویتی استفاده میکند که احساس کند آموزشهای مدرسه و کلاس درس برای فرزندش کافی نیست. از این رو باید اقداماتی برای تقویت مدارس اعم از دولتی و غیردولتی انجام شود تا هم کتابهای درسی و هم معلمان تقویت شوند و دانشآموزان نیازمند معلمخصوصی و یا آموزشگاههای آزاد نباشند. البته این مهم از سال گذشته در دستور کار وزارتخانه قرار گرفته و در دست اجراست و امید میرود با گره زدن آن به طرح رتبهبندی معلمان ادامه یابد تا نتایج موردنظر حاصل شود.
محمودزاده با تأکید بر اینکه خانوادهها مطمئن باشند سنجش از کتابهای درسی انجام میشود و بیشتر دانشآموزان نیازمند آموزشی فراتر از آنچه در مدرسه ارائه میشود نیستند، میافزاید: آموزشوپرورش به هیچ عنوان با بهکارگیری معلم خصوصی و آموزش خارج از کلاس درس و مدرسه موافق نیست و این شیوه آموزشی را تأیید نمیکند. این پدیده غیررسمی و غیرقانونی است و خانوادهها از کانالهای غیررسمی اقدام به بهکارگیری معلمخصوصی میکنند، به همین دلیل ما نمیتوانیم نظارتی بر آن داشته باشیم. ضمن آنکه بیشتر افرادی که به عنوان معلم خصوصی در این عرصه غیرقانونی فعالیت دارند معلم گزینش شده آموزشوپرورش نیستند، ازاینرو، احتمال سوءاستفاده مالی از خانوادهها و یا آسیب رسیدن به دانشآموزان وجود دارد. بنابراین توصیه میشود اگر والدین احساس میکنند فرزندشان به آموزشهایی بیشتر از آنچه در کلاس درس ارائه میشود، نیاز دارد، به آموزشگاههای مجاز و تحت نظارت آموزشوپرورش مراجعه کنند.
نظر شما