به گزارش قدس آنلاین، «سکههای ویرانگر» داستان جذابی است از مجموعه «ایلیا و حیفیا». داستانهای این مجموعه در سرزمین فلسطین میگذرد و هر کدام از کتابهای آن ماجرایی متفاوت را روایت میکند.
ایلیا و حیفیا نامهای دو دهکده در سرزمین فلسطین است که از زمانهای دور با هم اخلاف دارند. خاخام موشل که رئیس و حاکمِ دهکده حیفیا است از هیچ تلاشی برای نابود کردن ایلیا و از بین بردن مردم آن دریغ نمیکند. او هر روز در حال نقشهکشی برای رسیدن به هدفش یعنی نابودی شهر ایلیا و ایجاد تفرقه و نفاق در آن سرزمین است.
یک روز ساسون که فردی حیلهگر و از نزدیکانِ مورد اطمینان خاخام موشل است نقشهای برای نابودی مردم ایلیا میکشد که حسابی خاخام را خوشحال میکند. او که شنیده بود امسال مردم ایلیا درآمد خوبی از کشاورزی نداشتند و دستشان خالی است سعی میکند از این نقطهضعف آنها استفاده کند و ضربه جبرانناپذیری به آنها بزند. ساسون برای اجراییشدن نقشهاش از جوانان حیفیایی مثل کاتریل که با برخی از جوانان ایلیایی مثل عظیم و مجید، دوست بودند کمک میگیرد. عظیم و مجید از جوانان سادهلوح و طمعکارِ ایلیا بودند که با جوانان حیفیایی رفاقت داشتند. آنها به حرفهای پدرشان مشهدیکریم و آقاسیدمحمد که از بزرگان ریش سفید ایلیا بود هم گوش نمیکردند.
درواقع مقصود نویسنده از دو شهر ایلیا و حیفیا سرزمین فلسطین و اسرائیل است. او با سوژه قرار دادن یکی از معضلات اقتصادی به نام رِبا، سعی در معرفی مهمترین رویکرد اقتصادی قوم یهود در جمعآوری ثروت دارد. در این داستان که به صورت نمادین تقابل بین اسرائیل و فلسطین با اختلاف بین دو آبادی حیفیا و ایلیا به تصویر کشیده شده، خاخام موشل به کمک همین حربه سعی در نابود کردن آبادی ایلیا دارد. او با روانهکردن دو تن از جوانان حیفیا به ایلیا تلاش میکند چند جوان ایلیایی را فریب داده و آنها را به رباخواری آلوده کند. بدین ترتیب او در بدنه جامعه این آبادی نفوذ کرده و مردم آن را فقیر و فقیرتر میکند. این فقر باعث تضعیف مردم ایلیا شده و در درازمدت آنها را به حیفیا که با داشتن ثروت قدرتمندشده، نیازمند و وابسته خواهد کرد.
ابعاد نمادین و جنبههای پهلوانی داستانِ «سکههای ویرانگر» را میتوان از نقاط قوت آن برشمرد. نویسنده همچنین به گونهای غیرمستقیم سعی در شناساندن فرهنگ صهیونیسم و قوم یهود دارد. فضای داستانی صمیمانه و زبان رواییِ ساده و قابل فهم داستان هم از دیگر ویژگیهای این اثر محسوب میشود. ماجرا خیلی روان پیش میرود و تا حدودی نزدیک به فضاهای داستانی ایران و فرهنگ بومی ایرانیان است. ترسیم فضای سنتی و تقابل خیر و شر هم در کلیت داستان زیاد به چشم میخورد که خود موجب به خاطرسپاری بیشتر آن شده است.
این کتاب را محسن عباسی ولدی در ۲۵۶ صفحه نوشته و انتشارات آیین فطرت برای نوجوانان بالای ۱۰ سال منتشر کرده است.
نظر شما