تحولات منطقه

کارگردان فیلم «شب‌های روشن» گفت: منتقدان از دل سینمای موج نو آمده‌اند و به شدت با سینمای مدرن بیگانه هستند، این گونه می‌شود که حمایتی که باید از آثار اقتباسی صورت بگیرد، نمی‌گیرد.

فرزاد موتمن: منتقدان درکی از سینمای مدرن ندارند/ اقتباس‌های مهرجویی بومی و ایرانی بود
فرزاد موتمن
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، فرزاد موتمن درباره تفاوت وضعیت اقتباس در سال‌های ابتدایی ورود سینما به ایران با کشورهای غربی گفت: اقتباس ادبی یکی از شیوه‌های فیلم‌سازی از همان ابتدای سینما بوده. در ابتدا نگاه داستان‌گویی قرن هجدهمی به سینما وجود داشته. در نتیجه به طور طبیعی خیلی از متن‌ها ریشه‌های ادبی داشته‌اند. اما بعد از جنگ جهانی دوم شاهد تغییر هستیم.

وقتی سینما جریان ادبی را تغییر داد

این فیلمساز درباره تغییری که وضعیت اقتباس در سینما پس از جنگ جهانی دوم داشت، گفت: از آنجایی که سینما در آمریکا پول‌دار بود، می‌توانست نویسندگانی را استخدام کند که برای فیلم‌ها بنویسند. از یک جایی متن‌های فیلمنامه‌ها به قدری خوب و قوی شدند که حالا این سینما بود که ادبیات را تحت تاثیر قرار می‌داد.

وی ادامه داد: پیش از جنگ جهانی دوم و در دهه‌های اولیه بعد از جنگ، فیلم‌های جنایی و نوآر از روی رمان‌ها و ادبیات جنایی ساخته می‌شدند. از دهه‌های ۷۰ به بعد به آثار نویسندگانی توجه شد که اساسا تحت تاثیر سینمای جنایی می‌نوشتند. این گونه شد که ادبیات و سینما تاثیر متقابلی روی هم گذاشتند.

سینمای ایران تمام ویژگی‌های یک سینمای جهان سومی را دارد

موتمن با اشاره به جهان‌سومی بودن سینمای ایران و دیگر کشورها در خاورمیانه گفت: سینما در کشور ما ویژگی‌های یک سینمای جهان سومی و خاورمیانه‌ای را داشت؛ ویژگی‌هایی که فقط منحصر به‌ ایران نیست. ما ویژگی‌های مشترکی را در بین سینمای ترکیه، مصر، هندوستان و ایران می‌بینیم و آن ویژگی، فیلم‌فارسی ساختن در سینمای ایران است.

کارگردان فیلم شب‌های روشن افزود: ما به جای آن‌که ژانر کار کنیم، فیلم‌هایی می‌ساختیم که همه چیز در خود داشت. یک فیلم‌فارسی که همزمان هم ملودرام بود و هم کمدی و موزیکال. به علاوه صحنه زدوخورد هم داشت. این ویژگی را فیلم‌های ترکیه و هند و... هم داشت و ما از این قاعده مستثنی نیستیم.

حتی از برادران کارامازوف هم فیلم‌فارسی ساختیم!

این فیلمساز یکی از دلایل عدم توجه به اقتباس در سینما را کمبود تیراژ کتاب‌ها دانست و افزود: در کشوری که همیشه تیراژ کتاب در آن پایین بوده، متون ادبی محل اقتباس نیستند در کشوری که همیشه تیراژ کتاب در آن پایین بوده، متون ادبی محل اقتباس نیستند. هرازگاهی اقتباس نیز شده اما اصلا شان رمان و قصه رعایت نشده. رمان برادران کارامازوف در ایران در سال ۳۸ در فیلم وسوسه شیطان اقتباس شد؛ فیلمی که یک فیلم‌فارسی به تمام معناست.

موتمن اظهار کرد: متن یک ارزشی دارد. شان این رمان اصلا در این فیلم رعایت نشده و ما از آن فیلم‌فارسی ساخته‌ایم. متن‌های ادبی مثل برادران کارامازوف بخشی از تمدن هستند و نمی‌شود هر چه می‌خواهیم بسازیم.

موج نو نتیجه یک خواست جمعی بود نه اراده فردی

این فیلمساز با اشاره به شرایط ایران در اواخر دهه ۴۰ و گسترش طبقه متوسط در جامعه گفت: موج نو در نتیجه گسترش شهرنشینی است. وقتی شهرها گسترده شدند، طبقه متوسط در جامعه مهم شد. این قشر یعنی قشر طبقه متوسط، نمی‌توانند با فیلم‌فارسی ارتباط بگیرند و آن را تاب بیاورند. از این رو یک خواست جمعی در جامعه برای ساخته شدن فیلم‌های جدی‌تر موج می‌زد. نسلی از فیلم‌سازانی شکل گرفت که می‌خواستند فیلم‌های جدی‌تر بسازند.

موتمن اقتباس ادبی را یکی از راه‌های رهایی از فیلم‌فارسی دانست و افزود: یکی از مشکلات ما همیشه فیلمنامه بوده. اقتباس ادبی به این کمبود کمک می‌کند چراکه حالا یک متن با قصه و ساختمان‌بندی در اختیار فیلمساز است. این طور شد که آقای مهرجویی به نوشته آقای ساعدی توجه کرد. ناصر تقوایی با اقتباسی از یکی از داستان‌های والتاری، فیلم نفرین را ساخت. بعد از موج نو، ناخدا خورشید از روی یکی از رمان‌های همینگوی ساخته شد. بعدتر بهمن فرمان‌آرا با اقتباس از نوشته گلشیری فیلم ساخته است.

مخاطب بالقوه با تیراژ ۷۰۰تایی کتاب شکل نمی‌گیرد

وی در ادامه به افول این موج اشاره کرد و گفت: این نمی‌توانست فراگیر باشد چرا که بعد از انقلاب، تیراژ کتاب به شدت کم شد تا امروز به ۷۰۰ جلد رسیده. عددی که بسیار کم است و هیچ تماشاگری را برای سینما به ارمغان نمی‌آورد.

موتمن با تاکید بر نقش کتابخوانی و افزایش آن در توجه بیشتر به اقتباس گفت: وقتی می‌خواهند اقتباس ادبی کنند، به یک تماشاچی بالقوه فکر می‌کنند. کسانی که خواننده آن کتاب هستند، وقتی مردم کتاب نخوانند، برای چه خواننده‌ای کار تولید کنیم.

کارگردان فیلم آخرین بار کی سحر را دیدی افزود: تهیه‌کننده‌ها به این نکته اهمیت می‌دهند که آن کتاب چقدر مخاطب داشته. چراکه می‌خواهند سرمایه‌گذاری کنند. پس ترجیح می‌دهند فقط یک دستمزد به فیلمنامه‌نویس بدهند؛ نه هم فیلمنامه‌نویس و هم نویسنده.

مهرجویی نشان می‌داد که مسائل تا چه اندازه در تمام دنیا یکسان است

موتمن با اشاره به فیلم‌های مهرجویی گفت: مهرجویی به ادبیات غربی توجه داشت و از آنها بومی و ایرانی اقتباس می‌کرد مهرجویی به ادبیات غربی توجه داشت و از آنها بومی و ایرانی اقتباس می‌کرد. با اینکه یک وجه جهان وطنی داشت اما نشان می‌داد چقدر مسائل در دنیا یکسان است. وقتی درباره مصائب یک زن صحبت می‌کند با اینکه اقتباس ادبی است اما در ایران هم جواب می‌دهد چون فقط زن ایرانی ستم‌کشیده نیست. زن نروژی هم ستم‌کشیده است چرا که جامعه مذکر و مردانه است.

این کارگردان درباره دیدن نشدن و عدم‌استقبال از آثار اقتباسی افزود: مهرجویی فیلم اشباح را در اواخر عمرش بر اساس نوشته هنریک ایبسن کار کرده بود که آن هم به اندازه‌ای که باید، دیده نشد. من نیز ۳، ۴ سال پیش فیلم سراسر شب را کار کردم که اقتباسی بود و در دوران کرونا اکران شد که سینماها را تعطیل کردند و فیلمی که به شدت وجوه تجربی دارد را به نمایش خانگی فرستادند یعنی جایی که مردم بفرمایید شام می‌بینند.

منتقدان ایرانی سینمای مدرن را نمی‌فهمند

این کارگردان با انتقاد از عدم‌حمایت منتقدان از فیلم‌های اقتباسی گفت: منتقدان هم از دل سینمای موج نو آمده‌اند و فقط نقد مضمونی می‌کنند و به شدت با سینمای مدرن، بیگانه هستند. این گونه می‌شود که حمایتی که باید از سراسر شب به عنوان یک اثر اقتباسی صورت بگیرد، نمی‌گیرد.

کارگردان سریال نون و ریحون تاکید کرد: منتقدانی مانند گردانندگان برنامه هفت می‌آیند و در برنامه، کتاب فیلمنامه‌نویسی دستشان می‌گیرند. این دوستان نگاه گداری دارند و در فیلم به دنبال شخصیت می‌گردند، چیزی که ذاتا اشتباه است.

موتمن به جداسازی اقتباس از جریان کلی سینما اشاره کرد و گفت: این جداسازی برای مراسم و جشنواره‌ها است. از آنجایی که بسیاری از فیلم‌های آمریکایی اساسا اقتباس هستند نمی‌توانند این را نادیده بگیرند. اسکار نیز به همین شکل است.

وی تاکید کرد: اما در بدنه سینمای ایران که مخاطب کتابخوان به آن اندازه ندارد، ما فیلمی را می‌بینیم و تشخیص نمی‌دهیم اقتباس ادبی است یا خیر. در حقیقت برای مخاطب خیلی تفاوتی نمی‌کند.

سینمای ایران فاقد خلاقیت در تهیه و تولید است

این فیلمساز سینمای ایران را فاقد خلاقیت دانست و گفت: در ایران اما همه دنبال این هستند که چه چیزی می‌فروشد، برویم و همان را بسازیم. در نتیجه هیچ خلاقیتی در تهیه و تولید نداریم.

وی ادامه داد: این در مقایسه با سینمای دنیا که اقتباس‌های ادبی مثل ارباب حلقه‌ها صورت گرفته کاملا متفاوت است. اقتباسی که جزو پرفروش‌ترین‌ها بوده، خود کتاب میلیون‌ها خواننده داشته و از ابتدا می‌دانستند با فیلمی پرفروش طرف هستند.

کارگردان فیلم ماندگار شب‌های روشن درباره این فیلم گفت: تصور ما این بود که داریم فیلمی کاملا نفروش می‌سازیم که اکران محدودی هم خواهد داشت و فراموش می‌شود. خود من باورم نمی‌شود دو نسل با آن زندگی کرده باشند و همچنان دیالوگ‌هایش به اشتراک گذاشته شود.

منبع: خبرگزاری ایرنا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.