تحولات لبنان و فلسطین

خانه بی‌خانمان‌ها زیر پل‌ها، داخل خرابه‌ها، پارک‌ها یا حتی روی نیمکت ایستگاه‌های اتوبوس است. زندگی خیلی از آن‌ها معلول تصمیمی اشتباه، یک حادثه ناگوار و یا سیاست‌گذاری‌های نادرست برنامه‌ریزان اجتماعی است.

گرمخانه‌ها فقط جای خواب نیستند؛ سقف کوتاه توانمندسازی برای بی‌خانمان‌ها

پدیده بی‌خانمانی را نیز همچون بسیاری از آسیب‌های اجتماعی دیگر باید درمان کرد و تا از میان برداشتن کامل آن و بازگشت بی‌خانمان‌ها به چرخه زندگی سالم، خدمات موردنیاز را به آن‌ها ارائه داد.

جایی که به آدم غذا هم می‌دهند

به محله شوش در منطقه۱۲ تهران می‌رویم؛ جایی در کنار بازار بزرگ که مراکز خریدش نقطه صفری برای معضل بی‌خانمانی و پاتوق بی‌خانمان‌ها محسوب می‌شود.

در تاریکی هوا و در کنار گوشه‌های خیابان‌های منتهی به میدان شوش در خیابان انبار گندم، به پاتوق چند نفرشان که زیر یک درخت توت نشسته‌اند می‌رویم.

نادیا می‌گوید: طلاق، زندگی‌ام را زیرورو کرد. وقتی از دو پسرم جدایم کردند کاملاً از لحاظ عاطفی به هم ریختم. کم‌کم به قرص‌های آرام‌بخش پناه بردم، اما با گذشت زمان دیگر این‌ها هم تسکینم نمی‌داد و طولی نکشید که به هروئین و شیشه معتاد شدم و حالا هم در به در کوچه و خیابان‌ها شده‌ام.

از او می‌پرسم آیا از وجود گرمخانه‌ها و شلترها اطلاع دارد و از آن‌ها برای بازگشت دوباره به زندگی سالم استفاده می‌کند؛ می‌گوید: در جریان وجود این مراکز و حتی اتوبوس‌های سیار برای اسکان بی‌خانمان‌ها هستم؛ حتی با اینکه چندان به آن‌ها اعتماد ندارم و می‌ترسم مرا به مراکز ترک و کمپ‌ها بفرستند اما حدود دو سال می‌شود شب‌ها را در گرمخانه می‌خوابم. البته به من تخت نمی‌دهند چون آنجا هم رشوه و پارتی‌بازی است. اما هر چه باشد از کارتن‌خوابی زیر پل‌ها بهتر است. ضمن اینکه به آدم غذا هم می‌دهند هرچند کم و بی‌کیفیت است.

 ۵ سال دوری از خانواده

در ابتدای خیابان انبار گندم مقابل در ورودی گرمخانه شوش۴۰-۳۰ نفری منتظر ورود به آنجا هستند. یکی از آن‌ها بدون اینکه خودش را معرفی کند در خصوص اینکه چه شد به گرمخانه آمده، می‌گوید: بیماری فتق داشتم. کمی بعد در جریان رفت‌وآمد به بیمارستان و جراحی، گرفتار ایدز شدم. از آن به بعد هم دیگر به خانه‌ام در همدان نرفتم. یعنی حدود پنج سال می‌شود از خانواده دور هستم و تا وقتی درمان نشوم برنمی‌گردم. آن‌ها حتی از زنده بودنم هم اطلاعی ندارند. اینجا چندان جای بدی هم نیست. به هرحال جای خواب و غذا برای زنده ماندن داریم. رفتار مسئولان اینجا هم تا زمانی که آدم مشکل ایجاد نکند یعنی مواد مصرف نکند یا دعوا نکند، خوب است وگرنه دیگر او را پذیرش نمی‌کنند.

از او در خصوص وعده مسئولان شهرداری برای تفکیک معتادان از افراد فاقد سوءمصرف موادمخدر برای اسکان در گرمخانه می‌پرسم، می‌گوید: شاید معتادان متجاهر را جدا کنند اما اینجا افراد معتاد کم نیستند. شهرداری اگر بخواهد این طرح را به‌خوبی اجرا کند باید از همه مراجعه‌کنندگان به گرمخانه‌ها تست اعتیاد بگیرد که این کار را نمی‌کند، چون برایش هزینه دارد. بنابراین بهترین اقدامی که می‌تواند در حمایت از بی‌خانمان‌ها کند این است مشکل تأمین مدارک هویتی ما را حل کند، چون آن وقت می‌توانیم یارانه و خدمات دیگر دریافت کنیم.

خدماتی که گرمخانه‌ها می‌دهند

مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران، در خصوص آمار بی‌خانمان‌های کلانشهر تهران و خدماتی که به آن‌ها ارائه می‌شود به قدس می‌گوید: آماری از بی‌خانمان‌های تهران نداریم اما بیشتر آن‌ها از دیگر شهرهای کشور اینجا آمده‌اند. با وجود این، همه آن‌ها از اعضای خانواده بزرگ ایران هستند و ما هم تلاش می‌کنیم در حد توان به آن‌ها خدمات بدهیم تا زندگی کنند.

احمد احمدی‌صدر می‌گوید: ۲۰ گرمخانه در پایتخت وجود دارد که ظرفیت کل آن‌ها ۲هزارو۵۰۰ نفر است. در گذشته بیش از ۷۰درصد ظرفیت گرمخانه‌ها را معتادان متجاهر پر می‌کردند، ولی الان طرح تفکیک معتادان متجاهر در دست اجراست. در قالب ۹مرکز یاور شهر ۵هزار ظرفیت برای معتادان متجاهر ایجاد کردیم و به این ترتیب معتادان شب‌ها را نه در گرمخانه‌های ما بلکه در مراکز ماده۱۶ یا یاور شهرها می‌گذرانند. به این ترتیب به‌گونه‌ای می‌توان گفت ۷۰درصد ظرفیت مددسراهای خود را برای بی‌خانمان‌ها افزایش داده‌ایم.

بسیاری از بی‌سرپناهان که به گرمخانه‌ها مراجعه می‌کنند با مشکل مدارک هویتی و مسائلی اینچنینی مواجه‌اند. به همین منظور در جلساتی که با فرمانداری تهران برگزار شد، به این نتیجه رسیدیم میزخدمتی با مشارکت دیگر نهادهای خدمات‌رسان مثل ادارات ثبت‌احوال، کمیته امداد امام خمینی(ره)، سازمان بهزیستی، اداره کار و تعاون و... در مددسراها برپا شود تا خدمات لازم به آن‌ها ارائه شود.

بی‌تردید اجرای طرح میزخدمت ویژه آسیب‌دیدگان اجتماعی در مددسراهای شهر تهران، کمک بسزایی در بازیابی هویت این افراد در جامعه می‌کند و روند بهبود آن‌ها را سرعت می‌بخشد. ضمن آنکه هم اکنون نیز بخش قابل توجهی از مشکلات افراد دچار آسیب‌های اجتماعی با برپایی این میزخدمت مشارکتی، برطرف شده است.

وی در همین زمینه به وجود ۴۰ گشت حامی شهر برای شناسایی و انتقال افراد بی‌خانمان به گرمخانه‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: از سوی دیگر در کنار افزایش ۲۰خودرو ون، ۲۰دستگاه اتوبوس یا همان گرمخانه‌های سیار در میدان‌های اصلی شهر تهران به صورت ثابت مستقر می‌شوند تا در روزهای سرد و در مناطقی که میزان آسیب‌های اجتماعی بیشتر است، بهتر بتوانیم به کسانی که شرایط رفتن به گرمخانه‌ها را ندارند خدماتی مثل پتو، غذای گرم و جای خواب بدهیم.

وی با اشاره به اینکه سال گذشته در اوج سرما ۲هزارو۵۰۰ ظرفیت گرمخانه‌ها برای اسکان بی‌خانمان‌ها پر نشد، می‌افزاید: هیچ بی‌خانمانی نیز به دلیل سرما فوت نکرد.

بی‌خانمانی تنها یک نشانه است

مسعود فراهانی، کارشناس گروه مسائل اجتماعی دفتر اجتماعی مرکز پژوهش‌های مجلس، می‌گوید: بی‌خانمانی در ایران بیشتر در شدیدترین حالت خودش که بی‌سرپناهی و خیابان‌خوابی است درک می‌شود اما سطح بی‌خانمانی فراتر از این است و در مجموع افرادی را که دسترسی به مسکن مطمئن و مناسب ندارند دربرمی‌گیرد. برای مثال اگر در قرارداد استیجاری نامی از مستأجر آورده نمی‌شود، این فرد به نوعی بی‌خانمان محسوب می‌شود اما به او بی‌خانمان پنهان گفته می‌شود؛ یعنی شخصی که به امنیت سکونتی دسترسی ندارد. بنابراین اگر بیشتر به شکل حاد بی‌خانمانی تمرکز کنیم درواقع بیشتر به یک نشانه توجه کرده‌ایم که نشان می‌دهد نظام مسکن و نظام رفاهی جامعه به‌خوبی به وظایف خود عمل نمی‌کند. درواقع درمی‌یابیم نهادهای متولی از گروه‌های آسیب‌پذیری که ممکن است از فرایندهای عادی زندگی بیرون رانده شده باشند، حمایت مناسبی نمی‌کنند و نه در شناسایی و نه در نجات آن‌ها هنگامی که دچار بحران می‌شوند درست عمل نمی‌کنند. در نظام مسکن نیز متوجه می‌شویم بحران در افزایش هزینه‌های تأمین مسکن کاملاً متوجه مستأجران بوده نه برای مالکان. اگر نظام مسکن استیجاری را یک نردبان مسکونی در نظر بگیریم پایین‌ترین پله این نظام، افرادی هستند که با کوچک‌ترین تغییرات ممکن است از کل نردبان به بیرون پرتاب شوند.

وی در همین زمینه می‌افزاید: به صورت کلی هیچ قانون مشخص و جامعی در مورد افراد بی‌خانمان و هیچ راهبرد خاصی برای حل و فصل مشکل بی‌خانمانی در کشور نداریم. فقط می‌خواهیم مشکل این افراد را موقت حل کنیم. یعنی تلاش می‌کنیم برای آن‌ها محلی برای خواب فراهم کنیم. البته اقداماتی در راستای توان‌بخشی آن‌ها انجام شده اما به صورت کلی چارچوب مشخصی که بتوانیم از آن به عنوان رویکرد اصلی نام ببریم وجود ندارد.

وی تصریح می‌کند: گزارش‌ها حکایت از این دارد بی‌خانمانی اشکال متفاوتی پیدا کرده و تعداد بی‌خانمان‌ها به‌ویژه در میان بانوان رو به افزایش است؛ مهم‌ترین دلیل این پدیده به نظام‌های رفاهی و مسکن ما برمی‌گردد.

نظام رفاهی قرار بود چتری حمایتی برپا کند که گروه‌های مختلف را به صورت همه‌شمول دربرگیرد که این مهم آن‌گونه که باید انجام نمی‌شود. در واقع در نظام رفاهی، افراد پیش از اینکه دچار آسیب شوند باید از طریق تور ایمنی اجتماعی مورد حمایت قرار گیرند تا از روال زندگی خارج نشوند. اما الان بیشتر اقدامات برای افرادی است که به‌اصطلاح سقوط کرده یا زمین خورده‌اند و کمکشان می‌کنیم بلند شوند، اما چون بسیاری از کمک‌هایی که ارائه می‌شود کافی نیست، این افراد نمی‌توانند از چرخه‌ای که در آن گرفتار شده‌اند، خارج شوند. به همین دلیل است تعداد افراد گروه‌های آسیب‌پذیر اعم از بی‌خانمان‌ها، خانواده‌های تحت فشار و... بیشتر شده‌اند چون تورایمنی اجتماعی به جای اینکه برای پیش از خارج شدن افراد از زندگی استاندارد پهن شود برای پس از واقعه گسترده می‌شود.

فراهانی در خصوص راهکارهای مقابله با پدیده یاد شده هم می‌گوید: نخستین پیش‌شرط این است پدیده بی‌خانمانی در کشور به رسمیت شناخته شود. این به معنای تعریف نهادهای ناظر است که باید با تهیه آمار، تصویر روشنی از شدت و حدت این آسیب برای سیاست‌گذاری ارائه دهند.

اما اصلی‌ترین رویکرد ما در این خصوص باید توانمندسازی افراد باشد. نخست افراد بی‌سرپناه به سرپناه پایدار، نه موقت دسترسی داشته باشند به‌طوری که دست‌کم تا ۶ ماه بتوانند آنجا اسکان یابند. برخی از این افراد ممکن است برای مدتی نیاز به کمک‌هزینه زندگی داشته باشند یا برای بعضی از آن‌ها که به هیچ عنوان توانایی کار کردن ندارند، باید بسته‌های حمایتی تهیه کنیم. ضمن اینکه باید قانون جامع پیشگیری و حمایت از بی‌خانمانی در کشور داشته باشیم. این عنوان قانونی موجب می‌شود برای این پدیده نهاد تعریف کنیم به‌طوری که شرایط لازم برای بازگشتشان به زندگی سالم فراهم شود. تا زمانی که این رویکرد وجود نداشته باشد سرپناه فقط محلی برای خوابیدن خواهد بود و نمی‌تواند آن‌ها را از چرخه بی‌خانمانی خارج کند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.