تحولات لبنان و فلسطین

تاغ که رشد بسیار کمی دارد و از بین بردن آن برای منافع مادی، چند ده سال بعد به حالت اول برخواهد گشت، تا چه زمانی مردم باید ریزگردها را تحمل کنند؟ چرا که یک عامل برخاستن ریزگرد به آسمان، نبود همین درختچه‌هاست و هزینه‌های میلیاردی صرف بیابان‌زدایی می‌شود!

خنجر قاچاق تاغ ریه مردم را زخمی کرد

به گزارش قدس خراسان، گروه خط قرمز در سلسله پیگیری‌های خود به رد پای افراد مسئولی رسید که جای حفاظت از منابع طبیعی، خودشان کمر به نابودی منابع طبیعی بسته بودند.

از تصرف دریاچه بزنگان تا نابودی طبیعت!

چندی پیش پی بردیم اعضای یک خانواده با دور زدن قانون توانسته بودند برای دریاچه بزنگان سند بگیرند!عاملان این اقدام پدر و پسر بودند و یکی از آن‌ها در محیط زیست و دیگری هم در منابع طبیعی خراسان رضوی شاغل بود و رویه اقدامات شک‌برانگیز از اینجا کلید خورد. 

برای آنکه به صورت میدانی ماجرا را مورد بررسی رسانه‌ای قرار بدهیم، راهی دریاچه بزنگان شدیم. پیگیری‌های رسانه‌ای و اعلام نظر مسئولان آب منطقه‌ای خراسان رضوی در نهایت مشخص کرد این افراد با استفاده از یک خلأ قانونی، برای حریم و بستر دریاچه بزنگان سند ششدانگ دریافت کرده‌اند!

این رویه و پیگیری‌ها برای ابطال سند صادر شده از سوی نهادهای نظارتی و... ادامه داشت و تیم خبری خط قرمز هم به دقت موضوع را رصد می‌کرد تا اینکه مشخص شد یکی از اعضای این خانواده در گذشته در منابع طبیعی شهرستان سرخس شاغل بود که چند سال پیش به مشهد منتقل شده و یک پست سازمانی دیگررا تصاحب می‌کند، دست به تخلفی دیگر زده است.

فرد مذکور در چتر اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان(عج) محاصره شده بود و سوءجریان‌های صورت گرفته، دستگاه نظارتی را به همه چیز مشکوک کرده بود.

چندین ماه بررسی تحرکات و اقدامات فرد مزبور مشخص کرد او به صورت گسترده در نابودی طبیعتی که خودش باید حافظ آن می‌بود، دست داشته و به نوعی سرپرستی و هدایت باند قاچاق و فروش چوب را برعهده داشت.

ریزگرد سهم مردم، پول سهم باند قاچاق چوب!

در نهایت پس از مستندسازی‌های صورت گرفته با دستور مقام قضایی در دادسرای ناحیه ۲ مشهد، این باند مورد ضربه قرار می‌گیرد و تمامی قاچاقچیان چوب هم دستگیر می‌شوند.

اما عمق فاجعه به همین جا ختم نمی‌شد چرا که اطلاعات واصله از نابودی جنگل‌های تاغ در حوالی شهرستان سرخس خبر می‌داد؛ واقعه‌ای که برخی کارشناسان آن را یکی از دلایل وجود ریزگرد درآسمان سرخس و حتی مشهد نام می‌بردند؛ پدیده‌ای که یک دهه گذشته شاهد آن نبودیم.

از همین رو تصمیم می‌گیریم به محل مراجعه کنیم. بازهم تیم خبری خط قرمز دست به کار می‌شود. هدف بیابان‌های اطراف شهرستان سرخس بود. از راه‌بلد منطقه‌ای می‌خواهیم ما را به مناطقی ببرد که باندهای قاچاق چوب تحت امر این متخلف آنجا با خیال راحت طبیعت را نابود کرده‌اند تا چوب‌های این درختچه باارزش که برخی از آن‌ها سه دهه عمر داشتند، آتشی شوند برای چاق کردن قلیان و کباب کردن گوشت در شمال کشور و دیگر مناطق بدون آنکه کسی بداند بهای این کار، نابودی یک طبیعت و گرد و خاک است که نصیب مردم می‌شود.

حوالی روستای گنبدلی یکی از این مناطق بود. آثار فراوانی از بریده شدن تنه تاغ‌ها خودنمایی می‌کرد. برخی تاغ‌ها چنان از بیخ زده شده بودند که دیگر توان پاجوش زدن هم نداشتند. تعداد زیادی از تنه‌های بریده شده هم دیگر زیر ماسه‌های روان دفن شده بودند و فقط از آن‌ها تپه‌های کوچک شنی باقی مانده بود که کنار زدن ماسه‌های روی آن نشان می‌داد چه بلایی سر طبیعت آمده است.

حیات و سبز بودن برخی تاغ‌ها در محل حاکی از آن بود که چگونه این درختچه مانند سدی مقابل شن‌های روان ایستادگی کرده و از پرواز آن‌ها به آسمان در زمان باد و طوفان جلوگیری کرده است.

متأسفانه بررسی میدانی میان بیابان‌های اطراف سرخس حاکی از قتل عام وسیع این درختچه باارزش توسط باند متلاشی شده برای رسیدن به منافع مادی بود؛ منطقه‌ای که دیگر در برخی مناطقش به طور کامل تاغ‌ها از بین رفته و به نوعی بیابان بود و خلاص!

ریزگردها بیچاره‌مان کرده! 

در این میان یکی از روستاییان و ساکنان به ما گفت: در این چند سال متأسفانه قاچاقچیان چوب تاغ‌هایی را از بین بردند که مانند یک جنگل وسیع بود؛ جنگلی که اگر میان آن‌ها می‌ایستادی، هیچ‌کس تو را نمی‌دید! اما امروز از آن جنگل خبری نیست و وقتی در منطقه باد می‌وزد، اینجا زیر ریزگرد می‌رود و ما باید در خانه‌ها بمانیم؛ موضوعی که در گذشته درگیر آن نبودیم. 

پس از تهیه گزارش میدانی این موضوع در ذهن ما کمی درکش سخت بود؛ تاغ که رشد بسیار کمی دارد و از بین بردن آن برای منافع مادی، چند ده سال بعد به حالت اول برخواهد گشت، تا چه زمانی مردم باید ریزگردها را تحمل کنند؟ چرا که یک عامل برخاستن ریزگرد به آسمان، نبود همین درختچه‌هاست و هزینه‌های میلیاردی صرف بیابان‌زدایی می‌شود!

خبرنگار: عقیل رحمانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.