این منابع غیر رسمی مدعیاند ابرهای بارشی که زمینهساز بارش برف در مناطق شرق ترکیه میشوند، پس از رسیدن به آسمان ایران دیگر موجب بارش برف و باران درحوضه آبریز دریاچه ارومیه نشده و انگار ناپدید میشوند.
موضوعی که به شائبه بحث دخالتهای عامدانه انسانی در تغییر اقلیم و مهندسی آب و هوا و یا همان ابردزدی دامن زده است.
این در حالی است که برخی کارشناسان معتقدند ابردزدی یا عقیمسازی و انتقال ابرهای بارشی یک کشور به کشورهای دیگر مبنای علمی ندارد.
به لحاظ علمی نمیشود ابرها را دزدید
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی چنین نگاهی دارد و به قدس میگوید: به لحاظ علمی نمیشود ابرها را دزدید. سیستمهای جوی، بسیار پرانرژی و دارای قدرت بالایی هستند و انسان هنوز توانمندی و فناوری لازم را ندارد که آنها را عقیمسازی و یا به جاهای دیگر منتقل کند.
احد وظیفه با اشاره به اینکه حتی موفقیتآمیز بودن باروری ابرها هم محل تردید است، تصریح میکند: اگرچه باروری ابرها توسط ۵۰ تا ۶۰کشور مثل آمریکا، چین و امارات همچنین رژیم صهیونیستی از چند سال پیش انجام میشود اما هنوز گزارش رسمی موفقیتآمیز بودن یا نبودن آن ارائه نشده است. البته بررسی مقالههای برخی محققان نشان میدهد بین ۵ تا ۲۰ درصد باروری ابرها آن هم در منطقهای که ابرها را بارور کردهاند، بارندگی اتفاق افتاده است. از سوی دیگر برخی مقالات علمی هم هیچ موفقیتی را برای باروری ابرها قائل نیستند و بر این باورند آنقدر سیستم درون ابر تغییرپذیری بالایی دارد که نمیتوان بارندگی آن را به عمل بارورسازی نسبت داد. بهطوری که گاهی در واقعیت میبینیم در منطقهای ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیمتر بارندگی اتفاق میافتد اما بخش یا دره مجاورش اصلاً چیزی نباریده است. این موضوع به تغییرپذیری طبیعی سیستمهای ابر برمیگردد.
وی میافزاید: به هرحال در موفقیتآمیز بودن یا نبودن باروری ابرها در جامعه هواشناسی اتفاقنظر وجود ندارد و بنده هم تأثیرگذاری آن را نه تأیید و نه رد میکنم. با وجود این حتی اگر در میزان بارندگی تأثیر داشته باشد در یک حوضه و یا مقیاس کوچک خواهد بود نه اینکه بتواند کل جو را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین نباید موضوع خشکسالی و کمبارشی در کشور را به حدس زدنهایی اینچنینی ربط داد چون فقط موجب تشویش اذهان جامعه میشود و ما را از مسیر درست پیگیری رفع مشکل منحرف میکند.
وظیفه میافزاید: نباید میزان بارندگی کشورها را با یکدیگر مقایسه کرد؛ چون کشورها به لحاظ اقلیمی متفاوتاند و همین موضوع روی میزان بارندگی در آنها تأثیر دارد. مثلاً میانگین بارشهای بلندمدت ترکیه حدود۵۵۰ تا ۶۰۰ میلیمتر و میانگین بارندگیهای بلندمدت ایران ۲۳۰ میلیمتر است؛ بنابراین میتوان گفت بارشهای ترکیه بین ۲.۵ تا ۳ برابر از ایران بیشتر است.
دلیل کمبارشی و خشکسالی، تغییرات اقلیمی است که مختص ایران نیست؛ بلکه جهانی است. درواقع تغییرات اقلیمی تأثیرات مهمی بر گردش سامانهها و الگوهای جوی گذاشته، بهطوری که میتوان بهصراحت گفت گرمای کمسابقه حاکم بر خاومیانه، شمال آفریقا و شرق مدیترانه یکی از دلایل اصلی نفوذ نکردن سامانههای جوی به این مناطق است. به عبارت دیگر عملکرد سامانهها نسبت به گذشته ضعیفتر شده و به همین دلیل شاهد کمبارشی و خشکسالی در این مناطق هستیم. بهگونهای که در۵۰سال گذشته سالانه یک میلیمتر از میزان بارندگیها در ایران کم شده است. بنابراین چارهای نداریم جز اینکه فعالیتهایی را که موجب افزایش تغییرات اقلیمی میشوند کم و خود را با این پدیده سازگار کنیم.
هیچ دستی در کار نیست
صادق ضیائیان، رئیس سازمان ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا نیز به قدس میگوید: در اختلاف میزان بارشها در شمال غرب ایران با شرق ترکیه هیچ دست انسانی را نمیبینم. حد فاصل این دو کشور رشته کوههایی با ارتفاع بیش از ۳ هزارمتر وجود دارد که مانع عبور سیستمهای آب و هوایی بارانزا میشوند، یعنی ابرها در آنجا متراکم میشوند و پیش از آنکه از قلهها عبور کنند بیشترین بارشها را دارند و بعد ابرها یا هوای بدون رطوبت تا کمرطوبت در پشت کوه پیشروی میکنند و بارشهای کمتری دارند.
همین اتفاق در سایر رشته کوهها هم میافتد؛ مثلاً در دو سوی رشته کوه البرز سمت شمال آن یا حاشیه دریای خزر بارندگیهای بیشتری در مقایسه با بخش جنوبی یعنی استانهای تهران، البرز و سمنان دارد. همین موضوع را در رشته کوه زاگرس هم میبینیم. درواقع مرز اقلیمی چنین اتفاقی را رقم میزند. ضمن اینکه ترکیه در کنار دریای مدیترانه و سیاه قرار دارد و رطوبتش بالاست و بهطورطبیعی بارشهای آن بیشتر از ایران است. بنابراین در اختلاف میزان بارشها در دو سوی مرز ایران و ترکیه نمیتوان گفت دستهای انسانی دخیل است که ابرهای بارشی ما را عقیم و یا به جاهای دیگر منتقل میکنند؛ چنین چیزی اصلاً واقعیت ندارد.
وی در خصوص نقش باروری ابرها در کاهش بارش در ایران بهویژه در شمال غرب میگوید: باروری ابرها معمولاً پرهزینه است. ضمن اینکه در تمام فصول سال یا برای همه سامانههای بارشی انجام نمیشود بلکه موردی صورت میگیرد. بنابراین نمیتواند حجم قابل توجهی از بارشها را کاهش دهد و طبق مستندات سازمان جهانی هواشناسی در بهترین شرایط تأثیر ۱۰ تا ۲۰ درصدی در میزان بارندگی خواهد داشت.
وی با اشاره به اینکه کاهش بارندگیها در ایران، کشورهای خاورمیانه و بسیاری از مناطق دیگر دنیا مربوط به تغییرات اقلیمی میشود، میافزاید: مثلاً در ترکیه میانگین بارشها به نسبت بلندمدت کاهش ۴.۲میلیمتری داشته و حتی روند کاهش بارشها در این کشور شدیدتر از ایران است، اما چون میانگین بارندگی ترکیه ۲.۵ برابر این میزان، یعنی ۶۰۰ تا ۶۵۰ میلیمتر در سال است چندان خودش را نشان نمیدهد.
ابردزدی؛ پوششی برای سوءمدیریت منابع آبی
اما عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست کشور ابردزدی را نه تنها شایعه و دروغ محض میخواند بلکه معتقد است طرح چنین مباحثی برای انحراف افکار عمومی در سوءمصرف منابع آبی کشور است.
وی به قدس میگوید: اگر آمریکا و یا روسها توان تبدیل ابرهای دیگران به بارندگی را داشتند خودشان گرفتار خشکسالی نمیشدند. تا جایی که الان تمام غرب آمریکا گرفتار خشکسالی شده و روسها هم همینطور یا ترکیه با کاهش بارشها مواجه نمیشد.
وی میافزاید: ظرفیت و انرژی بارشها در دنیا ثابت است، اما این انرژی در جاهایی کم و زیاد شده و در واقع برای اروپای شمالی، آمریکای جنوبی و آسیای شرقی زیاد و در خاورمیانه و اروپای جنوبی کم شده است.
وی با بیان اینکه در کاهش بارندگیهای کشورعلاوه بر تغییرات اقلیمی ما هم بیتقصیر نیستیم، میگوید: ما منابع آبی خود را بیش از حد استفاده کردیم و هدر دادیم. دریاچه ارومیه را خشک و آبهای زیرزمینی را تمام کردیم و حالا میخواهیم با بحثهایی مثل کاهش بارندگیها، باروری ابرها، ابردزدی و هارپ، سوءمدیریت منابع آبی را پنهان کنیم.
برای بهتر شدن وضعیت اقلیمی کشور باید مصرف آب در سال از ۹۸میلیارد مترمکعب به ۵۰میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کند، یعنی اصلاً نباید با بارش باران و برف کاری داشته باشیم.
نظر شما