تحولات لبنان و فلسطین

صالح مصطفوی اعتقاد دارد که باید در استقلال باشید تا برخی تبعیض ها را متوجه شوید؛ روزگاری جواد نکونام این موضوع را رد می کرد ولی اکنون احتمالا او با دستیار سابق مجیدی در این خصوص هم نظر است.

صالح مصطفوی: آقا جواد الان به حرف من می‌رسید!

به گزارش قدس آنلاین، یکی از نفرات مهم در راه کسب قهرمانی استقلال در لیگ بیست و یکم، بدون شک صالح مصطفوی است که به عنوان یکی از اعضای کادرفنی مجیدی، نقش مهمی در موفقیت های این تیم و کسب قهرمانی تاریخی بدون شکست داشت. مربی که به همراه فرهاد راهی اتحاد کلباء شد و فصل قبل یکی از دستیاران او بود.

مصطفوی که در پایان فصل قبل به کانادا مهاجرت کرد، همچنان پیگیر مسابقات استقلال و اتحاد کلباء است و بازی های تیم های سابقش را با جدیت دنبال می کند. خبرنگار ورزش سه گفتگوی نسبتا طولانی با وی داشت و درخصوص مسائل مختلف از جمله عملکرد آبی پوشان در لیگ برتر، نتایج و سبک بازی کلباء و مجیدی در ادنوک لیگ، لیست تیم ملی و جام ملت های آسیا به صحبت پرداخته است.

مشروح این گفتگو را در زیر می خوانیم:

* آقای مصطفوی این روزها تا چه اندازه فوتبال را دنبال می کنید؟ 
من کلا فوتبال را دنبال می کنم، بخصوص لیگ های ایران و امارات که آنها را به صورت جدی تر تماشا می کنم. حدود 80 تا 90 درصد بازی های استقلال و اتحاد کلباء را دیده ام. بازی های سایر تیم ها را هم تماشا می کنم و کاملا پیگیر هستم. بالاخره بخش بزرگی از زندگی من در این دو لیگ سپری شده است. من چهار سال در لیگ امارات و 10 سال در لیگ ایران فعالیت کرده ام. یک جورایی از این فضا جدا نشدنی هستیم (با خنده) هم پیگیر هستم و هم نتایج، بازیکنان، شکل بازی ها را دنبال می کنم و کلا پیگیر هستم.

* چند وقت قبل یک استوری منتشر کردید که نشان می داد کاملا پیگیر فوتبال هستید.
درخصوص استوری هایی که در صفحه شخصی ام منتشر می کنم باید توضیحی بدهم. من سعی کرده ام کار جدیدی انجام دهم که این استوری ها حالت حمایتی داشته باشند. به هر حال خیلی از پیشکسوتان، بزرگان و عزیزان زحمت می کشند و از تیم حمایت می کنم. اما من سعی کرده ام با ذکر نکات مثبت فنی تیم استقلال، حمایت خودم را از تیم و هواداریم از باشگاه استقلال را نشان بدهم.

* اسم شما با استقلال گره خورده، دوست داریم نظرتان را درباره عملکرد این فصل استقلال بپرسیم.
بیشترین دوره حضور من در یک باشگاه، در استقلال بوده که با مربیان مختلفی کار کرده ام و موفق ترین دوره نیز با فرهاد مجیدی بود که به کسب یک قهرمانی استثنایی منجر شد. مسلما علاقه من به این باشگاه از خیلی وقت قبل بوده است و همچنان هوادار این تیم هستم و نتایج تیم و بازی هایش را به شدت پیگیری می کنم. در این فصل یک اتفاق برای استقلال افتاد که بسیار مهم بود. تعدادی از بازیکنان تأثیرگذار در خط حمله مانند مهدی قایدی و محمد محبی که در سال بعد از قهرمانی به استقلال اضافه شده بودند، از تیم جدا شده اند. در سمت مقابل، تنها بازیکنی که به این تیم اضافه شد، مهرداد محمدی بود که از قطر بازگشت. حالا در خط دفاعی هم سیلوا و عارف غلامی جدا شدند و سلیمی و سهرابیان جذب شدند. در واقع استقلال (از لحاظ تعداد نفر در پست ها) خیلی تغییر نکرد، اما بازیکنان کلیدی از استقلال جدا شدند که با احترام به همه بازیکنان جدید، ولی بازیکنی که بخواهد بیاید و چیزی به تیم اضافه کند، جذب نشد و این تیم نقل و انتقالات خاموشی داشت. بعد از چند بازی، کادرفنی به این نتیجه رسید که روال سالهای قبل را ادامه بدهد، در نتیجه آرایش تیم به سیستم 352 بازگشت و روش تیم به پرس و فست بریک تغییر کرد و وینگ بک ها به حملات اضافه شدند تا شکل استقلال به همان سیستم 352 برگردد که از زمان استراماچونی شروع شد و در زمان آقای مجیدی ادامه پیدا کرد. این کار به دلیل ابزاری بود که کادرفنی در اختیار داشت. به نظر من استقلال در این نیم فصل و پس از چند بازی، آمد روشی را اتخاذ کرد که به ابزارش بخورد. حالا گوستاوو بلانکو نیز به خط حمله اضافه شد، آرمان رمضانی و امید حامدی فر در تیم ماندگار شدند و تیم هم قهرمان نیم فصل شد. کسب 32 امتیاز از پانزده بازی نشان می دهد روشی که با توجه به بازیکنان و ابزاری که تیم در اختیار داشته، روش مناسبی بوده است. تیم فقط یک باخت داشت که چه از نظر شکل بازی و چه از نظر انصاف داوری، استقلال مستحق باخت نبود بلکه حتی تیم می توانست سپاهان را در اصفهان شکست دهد. بازی هایی در این فصل بود که استقلال پیروز شد ولی شاید نتیجه مساوی عادلانه تر بود (مانند بازی با ملوان) اما در دیدار با سپاهان، حق استقلال شکست نبود. ضمن اینکه داوری هم کمی تیم را اذیت کرد. در مجموع و به نظر من، عملکرد استقلال در نیم فصل اول خیلی خوب بود. شاید خیلی ها بیایند و بگویند ما شکل بازی استقلال را نمی پسندیم.

بسیار خب؛ شما باید ببینید چه ابزاری در اختیار مربی است؟ مربی با ابزاری که داشته، بهترین شیوه را اتخاذ کرده که این نتایج را کسب کرده است. خب الآن نیم فصل است و کادرفنی می خواهد شیوه تیم را عوض کند؛ پس بسم الله برویم و بازیکن بگیریم. اما به عنوان کوچکترین هوادار استقلال، توصیه من این است که این موضوع باید آرام آرام انجام شود. جذب یکباره پنج بازیکن ممکن است نتیجه عکس بدهد. به هر حال جذب این تعداد بازیکن، خمره رنگرزی نیست که سریع جواب بدهد. به هر حال امیدوارم که استقلال، تیم محبوب من و 30 میلیون ایرانی، ان‌شاءالله در نیم فصل دوم عملکرد درخشانی داشته باشد و قهرمان شود.

* تحلیلتان از سرنوشت این دوره از رقابت های لیگ ایران چیست؟ به نظر شما چه اتفاقاتی باید رخ بدهد تا استقلال بتواند عنوان قهرمانی را کسب کند؟
تقریبا در سوال قبل به این سوال تا حدودی پاسخ دادم اما به نظر من سپاهان، تراکتور و پرسپولیس در کنار استقلال صدرنشین شانس قهرمانی دارند. استقلال در حال حاضر شانس اول قهرمانی است. درست است که سپاهان بازیکنان زیادی دارد ولی به نظرم بازیکنان جوانش در شکل بازی این تیم خیلی تأثیرگذار هستند. خود من شکل بازی سپاهان را می پسندم. اگر من جای سپاهانی ها بودم، این همه فوروارد نمی گرفتم و تعدادی از مهاجمان را آزاد می کردم. این تیم به شهریار مغانلو و یک مهاجم ذخیره نیاز دارد که آن هم برای زمانی است که بشود تیم را دو مهاجمه کرد. به نظر من سپاهان تیم بسیار خوبی و قدرتمندی است و شکل خوبی از بازی را ارائه می کند. پرسپولیس و استقلال همیشه مدعی هستند و حتی اگر در جدول چهارم، پنجم باشند، بخاطر هوادارانی که دارند، شانس قهرمانی محسوب می شود. تراکتور امسال هم خوب یارگیری کرده و هم شکل بازی خوبی را ارائه می کند. آنها خط هافبک قدرتمندی دارند و از یک سرمربی با کیفیت بهره می برند. آنها هم شخصیت و هم توانایی قهرمان شدن را دارند. ملوان، ذوب آهن، شمس آذر و حتی گل گهر نیز عملکردهای فنی خیلی خوبی داشته اند. اما در کل، چهار تیمی که ابتدا اسم بردم، شانس قهرمانی هستند.

به نظر من استقلال نباید به یکباره تغییرات در تیمش ایجاد کند. باید بازیکن بزرگ، اسم و رسم دار و خوب برای این تیم جذب شود، ولی یکهویی نه. اگر تیم بخواهد سه دفاعه بازی کند، حتما به یک مدافع وسط نیاز دارد. استقلال به یک هافبک خلاق تر مانند آلوز تراکتور نیاز دارد که می تواند به تیم کمک کند. اگر قرار است همچنان با سیستم 352 بازی کنند، یک فوروارد سرعتی تر لازم است. چون مهاجم بلند قامت مانند آرمان و بلانکو برای این سیستم کافی است و یک فوروارد دوم برای تیم نیاز است. حالا اگر قرار است تیم تغییر سیستم دهد و با وینگر بازی کند، باید وینگر خریداری شود. چون فقط مهرداد محمدی قابلیت بازی در این پست را دارد. حالا درست است که سلمانی و یامگا هم می توانند در این پست بازی کنند ولی وینگری که کار را در بیاورد، لازم است. به نظر من استقلال در پست های وینگ بک راست و وینگ بک چپ، بهترین های ایران را دارد. از نظر من، صالح حردانی بازیکن بسیار کاملی است یا خود کوین یامگا جزو خوب هاست. در سمت چپ نیز سلمانی و جلالی خوب هستند ولی تیم در کانال مرکزی نیازمند تقویت است که اگر این اتفاق رخ دهد، تیم می تواند در مسیر قهرمانی قرار بگیرد.

* هر چقدر که بازی های لیگ برگزار می شود، بیشتر به کار بزرگی که در استقلال انجام دادید و بدون شکست قهرمان شدید پی می بریم. نکته ناگفته ای از آن فصل هست که بخواهید درباره اش صحبت کنید؟
غیر از اینکه تیم در آن فصل بدون باخت قهرمان شد و گل های خورده کمی داشت، اگر جاهایی انصاف داوری رعایت می شد، تعداد امتیاز بیشتری کسب می کردیم، مانند دربی رفت که آن پنالتی واضح دقایق پایانی به روی رودی ژستد گرفته نشد. درخصوص رکوردهایی که در آن فصل رقم خورد، باید بگویم که این موضوع چند دلیل عمده داشت. یکی اینکه آقای مجیدی تیم را یکدست و همدل کرده بود. دوم اینکه اولین بار بود که در آن دوره هفت، هشت ساله، مربی با نظر خودش سعی می کرد بازیکن جذب کند. درست است که آن سال نیز بودجه نبود و همه رقبا قراردادهای 17، 18 میلیاردی می بستند ولی قراردادهای ما دو تا پنج میلیارد بود. حالا من نمی توانم اسم بیارم ولی ما بازیکن یک میلیاردی داشتیم که او را جذب کرده بودیم، در شرایطی که رقبا برای بازیکن جدید تا 18 میلیارد هزینه می کردند. فکر می کنم بیشترین مبلغی که ما آن سال پرداخت کردیم، هفت میلیارد بود. با وجود آنکه پول نداشتیم و قراردادهای عجیب و غریب بسته نمی شد تا هزینه ها به گردن مدیر بعدی بیفتد، بازیکنان با نظر خود آقای مجیدی جذب شد که خیلی از آنها گزینه های دوم و سوم بودند. این بازیکنان یکدست و یکدل شده بودند ضمن اینکه در نیم فصل یک غربال صورت گرفت و نفراتی که کمتر به آنها بازی رسیده بود، جدا شدند. ما تیم خیلی یکدست و همدلی داشتیم که بچه ها می توانند درباره این موضوع شهادت بدهند. مثلا زمانیکه آرمان رمضانی دروازه پدیده را باز کرد، رودی ژستد جوری خوشحالی می کرد که به قول یکی از دوستان، خوشحالی او مانند شادی پس از گلزنی برابر منچستر یونایتد بود آن هم در شرایطی که ژستد و رمضانی رقیب هم پستی هستند. یا حتی در دربی برگشت، ژستد پس از چند بازی که فیکس بود، به دلیل تصمیمات فنی نیمکت نشین شد. او در گرم کردن قبل از بازی آمد و اجازه گرفت تا با مهاجمان کار کند و با آنها صحبت کرده و به مهاجمان روحیه بدهد. این نشانه همدلی تیم است که همه دست به دست هم داده بودند. آقای مجیدی یک تیم همدل ساخته بود. فکر می کنم پس از دیدار با الهلال بود که تیم بسته شده بود و با آمدن آقای آجورلو و همکارانش، شرایط حاشیه ای بیرون کنترل شد و تمام این مسائل دست به دست هم داد تا آن عملکرد درخشان به وجود بیاید. از بعد فنی نیز تیم در روش های اتخاذی، در 90 درصد اوقات موفق بود که آن کار تاریخی به همت کادرفنی، بازیکنان و کادرفنی اتفاق افتاد که در رأس آن، فرهاد مجیدی این جام طلایی و این افتخار را به کلکسیون افتخارات باشگاه استقلال اضافه کرد.

* طبق قرعه، احتمالا در مرحله یک چهارم نهایی با کره جنوبی روبرو می شویم و اگر صعود کنیم، ممکن است با قطر یا ازبکستان روبرو شویم. مسیر تیم ملی را چطور می بینید؟
هر موقع جام ملت ها هست، ما یک چهارم به کره می خوریم مگر اینکه خلافش ثابت شود (با خنده) هر وقت هم این تیم را شکست دادیم، اتفاقات خوبی برایمان رخ داده است. مثلا در سال 96 و در دوره آقای برانکو. مسیر این طور است که تا فینال به ژاپن نمی خوریم و این خوب است. اگر قرار است قهرمان شوی، اگر قرار است بهترین تیم آسیا شوی، باید فینال به ژاپن بخوری. بقیه را که باید ببری، درست است؟ حالا یک چهارم یا نیمه نهایی به کره بخوری یا به عربستان بخوری یا استرالیا فرقی ندارد. همین که تا فینال به این تیم ها نمی خورید خوب است دیگر. بالاخره باید یک حریف سخت هم باشد که حالا کره است. به نظرم مسیر خوبی است و امیدوارم که فوتبال ما به چیزی که استحقاقش را دارد برسد، به ویژه بازیکنان. چون ما در فوتبال مان از نظر ساختاری، زیر ساختی، رسانه ایس و کاری که برای مربیان و بازیکنان و امکاناتی که برایشان فراهم می شود، با حریفان مان قابل مقایسه نیست. با ژاپن و کره و استرالیا قابل مقایسه نیست. امکانات ما حتی با امارات و قطر قابل مقایسه نیست. ولی چه کسانی این نوع فوتبال را به جایی رساندند که می گوییم کره و ژاپن را ببریم؟ بازیکنان و مربیان هستند دیگر. چون مسئولان محترم که نتوانستند امکانات را هم سطح با رقبایی مانند کره جنوبی، ژاپن، عربستان، امارات، قطر و حتی ازبکستان فراهم کنند ولی ما انتظار داریم همه این تیم ها را ببریم. چه طور این انتظار ایجاد شده؟ زحمت بازیکنان. این همه مصدومیت و مشکل تحمل می کنند. شما ببینید در لیست 50 نفره ژاپن چند پارگی رباط صلیبی در سال دارند و ما در ایران چند تا داریم. به هرحال آرزوی موفقیت می کنم به ویژه برای زحماتی که فوتبالیست هایمان می کشند و آن را از نزدیک دیدم چه زحماتی می کشند و امیدوارم به چیزی که استحقاقش را دارند برسند و ان شاءالله پرچم را ببرند بالا.

* درباره تیم ملی دو موضوع مطرح اول است؛ اول اینکه از تیم ملی انتظار چه عملکردی می رود و موضوع دوم بحث پیش بینی است. انتظار شما از تیم ملی چیست و سپس چه پیش بینی ای درخصوص این رقابت ها دارید؟
انتظار مردم طبیعتا این است که ما همه را ببریم و قهرمان آسیا بشویم که خب به نظر من با توجه به عملکرد کلان فوتبالمان، این انتظار غیرمنطقی است. ولی پیش بینی من است که اگر کره جنوبی را ببریم، می توانیم تا فینال پیش برویم. واقعیت این است که اگر نروژ 10 بار با برزیل بازی کند، ممکن است 2 بار هم برنده شود. امیدوارم در جام ملت ها، آن یک بار و دوبارها برای تیم ملی رخ دهد و بتواند قهرمان شود تا دل مردم شاد شود. اما از نظر مهره ای، به نظرم تیم ملی ما تیمی هست که بتواند تا فینال پیش برود. ولی از نظر عملکرد کلان فوتبال و اینکه ما چه کاری انجام داده ایم که قهرمان شویم، احساسم این است که منطق می گوید ما کاری نکرده ایم که تیممان بخواهد قهرمان آسیا شود.

* درباره اتحاد کلباء هم می خواهم از شما سوال بپرسم. نتایج این تیم را دنبال می کنید؟ آنها امسال عملکرد خوبی دارند ولی با بدشانسی های زیادی روبرو می شوند که این موضوع باعث شده نسبت به فصل قبل، امتیازات کمتری را جمع آوری کنند.
من بازی های کلباء را می بینم و انصافا خوب بازی می کنند. در بازی مقابل تیم های بزرگ، سوار بازی هستند ولی واقعا زیاد بدشانسی می آورند. یک سری جاها هم داوری ها با وجود VAR، هوای تیم های بزرگ را دارند. متأسفانه در آنجا تیم هایی که به شهرهای کوچک تعلق دارند یا طرفدار کمتری دارند، در تقابل با تیم های بزرگ ممکن است جاهایی در حقشان اجحاف شود. قانون عجیبی که در فوتبال امارات وجود دارد، این است که باشگاه ها می توانند داور خارجی درجه یک را با پرداخت مبلغی استخدام کرده و برای قضاوت بیاورند. بالاخره داور هم انسان است و احتمال دارد خطاهای 50 – 50 را به تیمی بدهد که هزینه حضور او در امارات را پرداخت کرده تا برای بازی های بعدی نیز آن داور را بیاورند (با خنده). به هر حال ارقام بالایی برای هزینه داورها پرداخت می شود و این مسائل نیز در کسب امتیازات، تأثیرگذار بوده است. از نظر شکل و فرم بازی، کلباء تیم بسیار خوبی است. باور کنید تیم های بزرگ از بازی با کلباء می ترسند و این موضوع در صورت بازیکنان حریف و هنگام ورود به زمین مسابقه مشخص است. کلباء اسم بزرگی نیست ولی سبک بازی ترسناکی دارد و بر بازی سوار می شود. آنها تیم خطرناکی هستند و امیدوارم در نیم فصل دوم، به امتیازاتی که استحقاقش را دارند، برسند. حیف است این تیم در رتبه های بالای جدول نباشند. اگر این تیم بدشانسی کمتری می آورد، تا رتبه ششم جدول می توانست بالا بیاید.

* با فرهاد مجیدی در ارتباط هستید؟ 
آقا فرهاد رئیس ما هستند. غیر از این نیم فصل، بیشتر زمان مربیگری آقای مجیدی در کنارشان بوده ام و چیزهای زیادی ازشان یاد گرفته ام و در کنارشان رشد کرده ام. مگر می شود در ارتباط نباشیم؟ بعضی مواقع صحبت می کنیم.

* آخرین بار که با شما صحبت کردیم، گفتید فرهاد چندین سال بعد به استقلال باز خواهد گشت، ولی شاید مثلا 10 سال دیگر. فکر می کنید آن زمان خودتان هم به استقلال برگردید؟
اینکه آقا فرهاد برگردد و من هم به استقلال برگردم را خدا می داند. اگر آقا فرهاد من را بخواهد، قطعا دوست دارم با ایشان همکاری کنم. متأسفانه شرایط زندگی من طوری نیست که در خدمتشان باشم. خیلی هم دلم برای کلباء و هم برای استقلال و هم برای کنار آقا فرهاد کار کردن تنگ شده است. محیط کاری که ایشان در کادرشان دارند طوری است که برای اعضای کادر، اشتیاق ایجاد می کند که فرد برود مطالعه کند، چیز جدید یاد بگیرد، بحث صورت بگیرد و یک محیط کاری کاملا اکتیو و پویایی است که آدم لذت می برد در آنجا کار کند. از ته دلم می گویم که دلم برای همکاری مجدد با ایشان تنگ شده و باید ببینیم قسمت چه می شود و روزگار ما را به کجا می برد.

* چه در دوره شما، چه الان؛ هم کادر مستقر در تیم و بازیکنان و هم هواداران، اعتقادی وجود داشته مبنی بر اعمال تبعیض نسبت به استقلال. استوری شما یک جورهایی مبین همین موضوع بود. این اعتقاد از کجا ناشی می شود؟
یک سری از مربی ها و آدم هایی که هنوز در استقلال کار نکردند، جور دیگری فکر می کنند. یادم هست یک بار پس از بازی استقلال و فولاد، مکالمه کوتاهی با آقای نکونام داشتم و خود آقا جواد در حال خروج از زمین شاکی بود از این که در تیم های بزرگ متوجه نمی شوید در تیم های کوچک چه اتفاقاتی می افتد. همان جا گفتم ان شاءالله روزی می آیید سرمربی استقلال می شوید و خواهید شد چقدر اوضاع خراب است. نمی دانم حرف هایم را یادشان هست یا نه ولی الآن قطعا شرایط را خیلی بهتر درک می کنند. چون واقعا این تیم بی پناه است. شما باید در این تیم باشید تا تبعیض را ببینید. از برنامه ریزی گرفته تا داور گذاشتن. یک سری اتفاقات مشابه می بینید که می افتد. همین الآن بزرگ ترین نمونه اش استوری است که حسین مرادمند گذاشت. یک تیمی سی میلیون هوادار دارد، ده سال است که به هر دلیلی قهرمان نشده، الان هم با پنج امتیاز بیشتر در صدر جدول است (اشاره به استقلال لیگ بیست و یکم). شاخصه تیم گل نخوردن و نباختن و بهترین خط دفاع است. حالا برای این تیم، دو دفاع وسط فیکس یعنی چه؟ آن سال با وجود سردار آجورلو به عنوان یک فرد نظامی، دو رکن اصلی تیم رفتند سربازی ولی امسال این قانون محو می شود و می گویند تا آخر فصل صبر کنید. نمی دانم یزدانی و مرادمند دو ماه دیرتر می رفتند سربازی چه می شد؟ نکته این است استقلال ثباتش حفظ می شد. ولی گفتند نه، یک تلنگر زدند. یکی از دلایل اینکه استقلال امتیاز کمتری جمع کرد، این بود وگرنه باید 74 امتیاز می گرفتیم. اصلا شوک به تیم وارد می شد. روز اول که به تمرین آمدیم و دیدیم سیاوش و حسین نیستند، انگار خاک مرده روی تیم پاشیدند. این یک نمونه اش. از این دست اتفاقات را بگیرید و بروید جلو. مثلا پنالتی واضح دقیقه 90 روی رودی ژستد در دربی را ببینید. آقایان آمدند قوس کمر بازیکن دو متری را بهانه کردند که خودش می خواسته سرنگون شود. برنامه درست کردند نیم ساعت درباره قوس کمر ژستد حرف زدند. اقا پنالتی است، مدافع پرسپولیس خطا کرده است دیگر. این تفاوت ها است در یا همین برنامه های ورزشی داخل تلویزیون، یک دفعه عکس کاپیتان را نمی زنند. شما هر دوره ای وارد استقلال شوید می فهمید که این تیم را بعضی ها دوست ندارند. نمی دانم چه کسی، اما خار چشم بعضی هاست. اصلا وقتی می خواهند جام را به استقلال بدهند، انگار دارید بهشان فحش می دهید. اما این تیم هست و هر چقدر هم آسیب به آن بزنند، چون تیم سی میلیون هوادار دارد، پا می شود. چون بچه هایی هستند که در کودکی با رویای این تیم زندگی می کنند و در جوانی تمام زندگی شان را می گذارند تا تیم سرپا شود. مثل خود من که از سی تا چهل سالگی، بهترین دوران زندگی یک انسان را و هرچه که یاد گرفته بودم برای این تیم گذاشتم و الحمدلله کنار آقا فرهاد و بزرگانی که در این تیم بودند، قهرمان شدیم.

* به عنوان سوال اخر برگردیم به خودتان؛ شما با مربیان بزرگ و موفقی کار کرده اید. سوال این است که صالح مصطفوی چه زمانی دوست دارد از جلد دستیاری خارج شده و نفر اول کادر فنی باشد؟
واقعیت این است که این موضوع برایم خیلی بولد نیست که نفر اول کادرفنی باشم. ترجیح می دهم عضو کوچکی از یک مجموعه موفق باشم تا نفر اول یک مجموعه ناموفق. یکی دو بار موقعیت هایی پیش آمده ولی شرایط طوری نبوده که من احساس کنم که می شود در آنجا کاری کرد که موفقیتی که مدنظرم است، به دست بیاید. قطعا هر آدمی در زندگی اش تجارب و دستاوردهایی دارد، ولی من خودم این موضوع را در اولویت قرار می دهم که گروهی در آنجا کار می کنم، کسی که رئیس من است و مجموعه مدیریتی و بازیکنانی که هستند، چقدر من را قبول دارد، چقدر به من اعتماد دارد و چقدر می توانم داشته هایم را ارائه کنم و مفید باشم. حالا اگر این موضوع به عنوان نفر دوم رخ دهد، چرا که نه. زیاد به نفر اول، دوم یا سوم بودن کادرفنی فکر نمی کنم. آن محیط کاری که در آن هستم، برایم اولویت دارد. در پایان هم از شما ممنونم که به یادم بودید. برای باشگاه های استقلال و اتحاد کلباء آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم در نیم فصل دوم نتایج خوبی کسب کنند و برای تیم ملی هم در جام ملت های آسیا آرزوی موفقیت دارم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.