در این روایت که از امام باقر(ع) نقل شده، آمده است: جُهَنی، نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله) آمد و گفت: ای پیامبر خدا! من و زن و فرزندان و غلامانم در بیابان زندگی می کنیم. [هنگام نماز] اذان و اقامه می گویم و با آنان نماز می گزارم. آیا ما جماعتیم؟
فرمود: «آری».
گفت: ای پیامبر خدا! [گاه] غلامانم در پیِ آوردنِ آب می روند و من می مانم و زن و فرزندانم. پس [هنگام نماز] اذان و اقامه می گویم و با آنها نماز می گزارم. آیا ما جماعتیم؟
فرمود: «آری».
جُهَنی گفت: ای پیامبر خدا! [گاه] فرزندانم در پیِ گله می روند و من می مانم و همسرم. پس [وقت نماز] اذان و اقامه می گویم و با او نماز می خوانم. آیا ما جماعتیم؟
فرمود: «آری».
گفت: ای پیامبر خدا! گاهی زن نیز دنبال کارهایش می رود و من، تنها می مانم و اذان و اقامه می گویم و نماز می خوانم. آیا من جماعت به شمار می آیم؟
پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «آری. مؤمن، خود به تنهایی، جماعت است».(الکافی: ج ۳ ص ۳۷۱ ح ۲).
شماری از محدثان و فقیهان شیعه این پرسش را پاسخ گفته اند. صاحب جواهر با مد نظر قرار دادن برخی پاسخ های پیشینیان، ضمن بدیهی دانستن عدم تحقق مفهوم جماعت به صورت حقیقی در موردی که شخص به تنهایی به نماز ایستاده، روایت مورد بحث را به معنای فضیلت و ثواب جماعت دانسته است، یعنی نماز فرادای شخصی که به رغم تمایل و تلاش، به دلیل عدم حضور افراد دیگر، موفق به برپایی نماز جماعت نشده، در حکم نماز جماعت است و از فضل و ثواب آن برخوردار، به ویژه اگر در مسجد نماز بگزارد و در آغاز، اذان و اقامه بگوید. چه این که همراه با چنین نمازگزاری، دو صف از فرشتگان به نماز می ایستند. بر این اساس، به جماعت بودن چنین نماز فرادایی، جماعت به معنای مصطلح نیست.
مرحوم محمد تقی مجلسی اول در توجیه این روایت معتقد است: در نماز با حضور قلب، قلب به منزله امام و حواس باطن و ظاهر و اعضا و جوارح، در حکم مأمومین و اقتدا کنندگانند زیرا به فرموده رسول خدا (صلی الله علیه وآله) اگر دل خاشع شود جوارح بدن نیز خاشع می شوند. بدیهی است که در این نظریه نیز، روایت بر معنایی مجازی از واژۀ جماعت حمل شده است.
منبع: محمدی ری شهری، محمدرضا، «فرهنگ نامه نماز جماعت»، ص۳۲-۲۹
نظر شما