تحولات لبنان و فلسطین

در تاریخ زندگی پیامبر خدا و اهل بیت(ع) ، موارد فراوانی یافت می شود که مخالفان اسلام با آنها به مناظره و بحث و گفتگو نشسته اند و انتقادهایی را که به اصول اسلام و یا فروع آن داشته اند ، با کمال آزادی و صراحت بیان کرده اند و بدون اینکه مورد کوچکترین اهانت واقع شوند .

نظر آنکه خدا را به صراحت انکار می‌کرد درباره امام صادق(ع): او حرف‌مان را می‌شنود، بدزبانی نکرده و جز پاسخ چیزی نمی‌گوید

آزادی بحث و انتقاد در مسائل مذهبی ، یکی از ویژگی های فرهنگ اسلام است  و هنگامی به اهمیّت این آزادی پی می بریم که می بینیم پس از گذشت حدود ده قرن از تاریخ اسلام و رشد نسبی افکار،در کشورهایی مانند : فرانسه، ایتالیا و پرتغال ، هیچ کس حقّ کوچک ترین ایراد به فروع مذهب کاتولیکی را نداشت، تا چه رسد به اصول، و کمترین ایراد و اظهار نظر کافی بود که ایراد کننده را محکوم به مرگ نماید .

به جرأت می توان گفت که در هیچ آیینی به اندازه اسلام ، آزادی اندیشه و ابراز عقیده وجود نداشته، تا در پرتو آن ، مخالفان بتوانند حتی پیش رهبران آن آیین ، اظهار عقیده کنند و به بحث و گفتگو بنشینند و در قبول یا رد آنچه می شنوند ، آزاد باشند .

در تاریخ زندگی پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله و همچنین رهبران تشیّع ، موارد فراوانی یافت می شود که مخالفان اسلام با آنها به مناظره و بحث و گفتگو نشسته اند و انتقادهایی را که به اصول اسلام و یا فروع آن داشته اند ، با کمال آزادی و صراحت بیان کرده اند و بدون اینکه مورد کوچکترین اهانت واقع شوند ، ایرادهای آنها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

وقتی مفضّل از شاگردان امام صادق(ع) از کوره درمی‌رود!

از باب نمونه ، ابن ابی العوجاء یکی از کسانی بوده که با صراحت ، خدا را انکار می نموده است. او بارها با امام صادق علیه السلام در مسئله «وجود خدا» و دیگر مسائل مذهبی ، به بحث و گفتگو نشسته بود و با این که لجاجت عجیبی به خرج می داد و حتی پس از بارها محکوم شدن ، دست از عقیده خود بر نمی داشت ، آزادانه در جامعه اسلامی زندگی می کرد و کسی مزاحم او نمی شد .

یک روز ، یکی از یاران امام صادق علیه السلام به نام «مفضّل» او را نزدیک قبر پیامبر صلی اللَّه علیه وآله دید که نشسته و برای یکی از ارادتمندانش کیفیت پیدایش موجودات را شرح می دهد و می گوید :

موجودات ، خود به خود و بدون آفریدگار و مدبّر ، پدید آمده اند و جهان هستی ، همیشه بوده و همیشه خواهد بود.

مفضّل ، از این همه گستاخی به خشم آمد و با کمال تندی و عصبانیت به او گفت :دشمن خدا! کافر شدی و آفریدگاری را که تو را با بهترین استعدادهاو کامل ترین شکل ها آفرید و از حالات مختلفی گذراند تا به حال کنونی رساند ، انکار کردی. اگر در نظام آفرینشِ خودت دقت کنی ، دلائل کافی و روشنی بر وجود خدا می یابی .

ابن ابی العوجاء نیز گفت : چرا این طور حرف می زنی؟ اگر اهل بحث هستی ، با تو بحث می کنیم و چنانچه سخن خود را اثبات کردی ، از تو پیروی می کنیم؛ و اگر اهل بحث نیستی ، حرف نزن؛ و اگر از یاران جعفر بن محمّد هستی ، او این گونه با ما حرف نمی زند و با مانند دلیل تو با ما بحث نمی نماید. او پیش از تو ، حرف های ما را شنیده؛ ولی هیچ وقت در صحبت ، با ما بدزبانی نکرده و جز پاسخ حرف های ما ، سخنی نگفته است .

او با کمال بردباری و متانت به سخن ما گوش می دهد و از ما می خواهد که هر چه دلیل بر عقیده خود داریم ، بیاوریم. پس از این که حرف های ما تمام شد - در حالی که ما به خیال خود ، او را محکوم کرده ایم - او شروع

به صحبت می کند و با چند کلمه کوتاه تمام حرف هایی را که زده ایم ، باطل می سازد و با استدلال های متین خود ، راه هر گونه بهانه جویی را بر ما می بندد ، به طوری که نمی توانیم پاسخ های او را رد کنیم. اگر تو هم از یاران او هستی ، این گونه با ما حرف بزن .( بحار الأنوار ، ج ۳ ، ص ۵۷ و ۵۸ .)

منبع: محمدی ری شهری، محمدرضا، «مناظره‌های آموزنده»، ص۹-۷

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.