تعداد قابل توجهی از اقتصاددانان مشهور و نامدار، یهودی هستند. نامدارانی چون: جان مینارد کینز میلتون فریدمن پل ساموئلسن یوزف شومپیتر به جرآت میتوان گفت نظریه متعارف اقتصاد کلان و اقتصاد پولی و اقتصاد رشد بگونهای بسیار ماهرانه مبتنی بر ربا سازماندهی شده است.
یک هماهنگی بسیار زیرکانه بین همه این اقتصاددانان در توصیح و بکارگیری بهره علیرغم تفاوتهای مکتبی بین آنها وجود دارد. چون در آیین مسیح ربا حرام است، دانشمندان یهود ناچار بودند به توجیه و استدلال برای تفاوت بین بهره و ربا دست بزنند.
گفته میشود آنچه باعث شد بزرگان یهود درصدد قتل مسیح برآیند، مخالفت سرسخت ایشان با رباخواری آنها بود. هر موقع مسیح به بیت المقدس وارد میشد و بساط رباخواری اینها را پهن میدید، با چوب درخت زیتون به جانشان میافتاد. اما ظاهرا در این منازعه تا امروز این یهود بوده که برنده بوده است.
کلمه اینترست به معنای بهره، اما در اصل به معنای علاقه و مفیدیت است که در اثر تلاش نویسندگان یهود جایگزین کلمه منفور یوژری یا همان ربا شد. امروزه در پس این تلاشهای بسیار گستردهی این نویسندگان، بهره در قالب های مختلف زیر در دانش متعارف اقتصاد ظاهر شده است:
بهره پولی
بهره بانکی
بهره طبیعی
بهره واقعی
بهره اسمی
بهره خنثی
بهره بیولوژیک
بهره بین زمانی
بهره بیننسلی
بهره خودی
بهره کالایی
مطالعه آثار و استدلال ها و جستجو در بین این انواع مختلف بهره کاری بس زمانبر است. امروزه در هیچ کجای متون متعارف دانشگاهی در اقتصاد کلمه یوزری مطلقا استفاده نمیشود ولی به جای آن، اینترست، از پرکاربردترین کلمه ها است. اینها همه به مدد تلاشهای هماهنگ و استاد شاگردی های دودمانی این ابناء یهود ممکن شده است.
امروزه پای این استدلالها متاسفانه به بخشهایی از دانش اقتصاد اسلامی نیز رخنه کرده است و پژوهشهایی را شاهد هستیم که با همان استدلالهای غربی درصدد توجیه تفاوت بهره از ربا هستند. بی شک دست بخشهایی از دانش اقتصاد متعارف تا آرنج در خونی که امروزه در فلسطین ریخته میشود فرو رفته است.
این یک واقعیت است و نمیتوان از آن شانه خالی کرد. بهطور خاص، کسری خارجی آمریکا محل تامین هزینهی تولید بمبها و گلولههایی است که حرام لقمههای صهیونیست بر سر مظلومین غزه میبارند.
نظریه کینزی جریان مدور فعالیتهای اقتصادی که آمریکاییها آنرا مدلسازی کردند و تا حد مدلهای تعادل عمومی پویای تصادفی امروزین توسعه اش دادند، و با حقهبازی و چشمبندی، ربا را درونش تزریق کردند، به روشنی پشتوانه نظری این هجوم را توضیح میدهد.
اگر بگویم دانش اقتصاد متعارف، دانشی کاملا محض و فارغ از قضاوتهای دینی و عقیدهای است، یا دروغگو و یا کم اطلاع هستیم و فریب دغل بازیهای مشتی رباخوار را خوردهایم.
نظر شما