جشنی برای انتقال آب در صحن مقدس
یکی از جشنهایی که همه مردم برای تماشای آن آمده بودند، جشن انتقال آب قنات مرحوم میرزا هدایت مجتهد به چهار حوض اطراف سقاخانه صحن عتیق بوده است.
سال ۱۳۱۹ نیرالدوله، حاکم وقت خراسان برای تأمین آب سالم برای مردم شهر، این قنات را خریداری و احیا میکند و آب آن را از طریق تنبوشههای زیرزمینی به چهار حوض صحن کهنه منتقل کرده و از آنجا به پایین خیابان میرساند. نهری که عوام آن را «جوب خیابون» میخواندند و در اسناد «نهر شاهی» یا «نهر مبارک شاهی» نام دارد.
سال ۱۳۲۰ق بالاخره کار انتقال آب به سرانجام میرسد و به مبارکی این اتفاق، جشنی در صحن عتیق برگزار میشود. شربت و شیرینی پخش میکنند. اعیان و اشراف و صاحبمنصبان میآیند و حتی برخی شعرا مانند میرزا کاظم صبوری، ملکالشعرای آستان هم شعری در وصف این کار خیر و حسنه میسرایند.
میرزا غلامحسین افضلالملک مستوفی در آن ایام در مشهد بوده و در سفرنامه خراسان و کرمانش درباره این مراسم گفته: «کار دیگر این شاهزاده بزرگوار این است که قنات مرحوم میرزا هدایت مجتهد را از شرکا خریده و با مخارج بسیار از بیرون شهر از ممر و مجرای سرپوشیده که هیچجا آفتابی نشود آب آن را وارد صحن مقدس نمود و چهار حوض در صحن ساخت که آب در آنها ریخته و به پایین خیابان روان میشود و محلات بیآب آنجا را سیراب میسازد. در روز بیست و هفتم جمادیالاخر این سال (۱۳۲۰ قمری) که من در مشهد بودم آب مزبور به حوضهای صحن جریان مییافت. اهل شهر مشهد در صحن مقدس جشنی گرفتند، محض تهنیت به ایالت که این کار خیر را کرده است. رؤسای ملت، ارکان و اعیان شهر جمع شده و در ایوان طلا مجلس آراستند، صرف شربت و شیرینی کردند. شعرای نامی قصاید غرا در این باب ساخته و در مجلس قرائت کردند. از آن جمله جناب میرزا کاظم صبوری، ملکالشعرای آستانه رضویه است که قطعه شیوایی ساخته، در این روز برخواند و صلتی لایق یافت».
مراسم سلام در اعیاد
یکی از معروفترین مراسم در این دوره، مراسم سلام است که به مناسبتهای مختلف در فضای صحن عتیق و ایوان طلای نادری برگزار میشده است. این مراسم با حضور عالیترین طبقات سیاسی دوره قاجار یعنی شاه، رجال سیاسی و مذهبی آستان قدس و شهر مشهد و... برگزار میشده است. مراسم سلام فقط با حضور شاه نبوده و در مناسبتهای مختلف مثلاً برای متولیان آستان هم برگزار میشده است. نمونه آن را میتوان در دو عکس که عبدالله قاجار در سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۰۹ قمری انداخته، دید که به ترتیب مربوط به مراسم سلام فتحعلی خان صاحب دیوان، متولی آستان قدس و مراسم سلام ابوالفتح بن سلطان مراد، معروف به مؤیدالدوله در روز شهادت امام رضا(ع) در ایوان طلای حرم مطهر رضوی است.
علینقی میرزا حکیمالممالک در یادداشتهایش درباره روز هفدهم ربیعالاول سال ۱۲۸۴ قمری که خودش از نزدیک شاهد آن بوده، نوشته: «در این روز که روز عید سعید مولود حضرت خاتمالانبیا و سید اصفیا علیه آلاف التحیه و الثنا بود، اعلی حضرت شاهنشاه اسلامیان پناه و خسرو صافیطینت شریعت دستگاه پاس حرمت و رعایت شأن و عظمت حضرت امامت علیهالسلام را چنان مقرر داشتند که سلام این عید را در حرم مطهر بر پای دارند و خود سرکار پادشاهی به تمام اعیان و اشراف در مقابل امام علیهالسلام تهنیت گویند. پس به موجب فرموده ایشیک آغاسیباشی، تمامی علما و وزرا و شاهزادگان و اعیان و سرکردگان را هراتی و افغانی و سیستانی و اهالی خراسان و آنچه از بزرگان ایران که شرف ملازمت رکاب همایون داشتند، همه را اخبار نموده، به بار عام حاضر ساخت و مجلس سلام در دارالحفاظ منعقد گشته، شاهنشاه جمجاه به هنگام ظهر بدانجا تشریففرما شدند و در این مجلس که فیالحقیقه محضر امام و مرجع انام بود و بهشکوه و به رونقی بیرون از حد قیاس آراسته، جلوس فرموده، علما را نیز اذن جلوس داده، سلام منعقد گشت، نقارهخانه سرکار فیض آثار بشرافت این عید نواخته گشته و از ابتدای ورود وجود مسعود به صحن مقدس تا اختتام مجلس، توپچیان به شلیک توپ اشتغال داشتند. امینالدوله به مخاطبات سلام که مبنی بر ذکر عظمت و شرافت عید مولود حضرت سید الامام و اظهار عقاید نیک و مقصود ذات خیر حضرت شاهنشاهی در تنظیم صفحان خراسان و آبادی مملکت و رعیت بود مخاطب و مفتخر گشت. خطیب خاصه همایونی خطبه فصیح و بلیغ معروض داشت و میرزا مینای ملکالشعرا قصیده غرا به عرض رسانده، سلام اختتام یافت. شاهنشاه دینپناه نیز آستان عرشنشان امام همام علیهالسلام را وداع نموده و به آحاد و افراد خدام و چاکران آستانه هر یک علی قد مراتبهم اعطای خلاع کشمیری و کرمانی و بذل انعام و احسان بیپایان فرموده، در کمال ملال از فراغت چنین آستان فیض بنیان مبارک رجعت نمودند».
مراسم قرق رسمی نازیبا
دور باشید و کور باشید! حرم در قرق است. این عباراتی است که زائران امروز آن را تا به حال نشنیدهاند، اما شنیدن آن برای مردمِ زمانه سلاطین خیلی غریب نبوده است.
گاهی که بعضی خواص و رجال سیاسی و نزدیکان برای زیارت به دربار میآمدند، حرم در قرق آنها میشده است؛ یعنی زائر بینوا به زیارت میآمده، اما با درهای بسته و روی ترش و چشم غره نگهبانان مواجه میشده و دلشکسته برمیگشته؛ چرا؟ چون فلانالدوله و بهمانالسلطنه قصد زیارت انحصاری داشتند.
رسم نازیبایی که موجب ناراحتی و رنجش بسیاری از مردم و زائران میشده است. محمدحسنخان اعتمادالسلطنه معروف به صنیعالدوله به این آزردگی مردم از رفتار و کردار انیسالدوله، همسر ناصرالدین شاه در گزارشی اشاره کرده: «سهشنبه24 شوال؛ عصر از در خانه به قصد زیارت آستان مبارک آمدم. معلوم شد حالا زیارت هم در میان حرمخانه یک نوع رقابت و همچشمی شده است. از صبح الی عصر به واسطه دستگاه انیسالدوله و... قرق میشود. مردم دوهزار فحش میدهند. بعد به جهت امین اقدس. خلاصه نزدیک به حرم مطهر دیدم یک کالسکه تنها میآید، سی چهل نفر فراش چوب به دست جلو افتاده «برید! برید!» میگویند. معلوم شد ملیجک کوچک است. خلاصه به واسطه قرق بودن حرم مطهر، خانه مچولخان رفتم» او در گزارش دیگری هم گفته: «یکشنبه 29 شوال؛ صبح در خانه رفتم. بعد از ناهار خانه آمدم. زیارت آستان مقدس به واسطه قرق حرم خیلی مشکل است. سابق از صبح الی شام بود، حالا شبها هم قرق است. اگرچه انیسالدوله و امین اقدس بیقرق هم میروند». همچنین اعتمادالسلطنه در گزارش دیگری نقل کرده: «دوشنبه سلخ شوال؛ امروز الحمدلله به زیارت مخصوص نائل شدم. خوابی دیده بودم که والده در خواب به من گفتند برو بالای سر حضرت نماز بخوان، در میان دو نماز فلان مطلب را بخواه، حضرت خواهد داد. رفتم و خواندم. دعا کردم. چون امروز شاه تشریف میآورند به حرم محترم که جواهرات حضرت را ملاحظه فرمایند صبح تا ظهر زنهای شاه بودند، بعد برای شاه قرق را نگاه داشته بودند. من بعد از ورود شاه رفتم خلوت و آسوده نماز خواندم. دعا کردم. سه مرتبه بیرون رفته، مراجعت به حرم کردم، به جهت والده و عیال هر یک زیارت مخصوص خواندم. در این چند روز تنها زیارتی که به دلخواه خود کردم، این بود. بعد مراجعت به خانه نمودم».
مراسم سان خدمه آستان
مراسم سان به چشم خیلی از ما آشناست، اما اسمش را نمیدانیم. همان که نمونه آن را در رژههای نظامی دیدهایم. سان دیدن در ادبیات نظامی همان است که نظامیان به صف میشوند، خبردار ایستاده و ادای احترام میکنند و فرماندهان بلندپایه از جلویشان رد شده و لشکریان را با ساز و برگ و ادوات نظامی از نظر میگذرانند.
در سالهای دورِ حرم نیز چنین مراسمی بوده است، اما به صف شدگان، خدام و مسئولان آستان بودند و آن که آنان را نظاره میکرده، شاه بوده است؛ البته به این صورت که حضرت همایونی بر جایشان نشسته و یکایک خدمه و رؤسای آستان به محضر مشرف و معرفی میشدند.
این مراسم هم بنا به شرایط خاص برگزار میشده و علینقیخان حکیمالممالک هم برگزاری و نحوه اجرای آن را توضیح داده است: «چون سرکار پادشاهی را از صرف ناهار فراغتی حاصل گشت به دارالسعاده تشریف برده بر کرسی تولیت و نیابت جلوس فرموده، میرزای ناظر و جناب صدرا را که ازجمله سادات و رؤسای قوماند اذن جلوس داده باحضار خدام شد. مجدالملک متولیباشی از روی ثبت و سررشته دفترخانه مبارکه حضرتی یکانیکان رؤسا و مرئوسین کشیک خمسه را از نظر آفتاب اثر هامیون گذرانده و معرفی نموده تا تمام از سان گذشتند. جمعی کثیر از اعاظم و رجال دولت و چاکران دربار همایونی نیز مانند اعتضادالدوله و معیرالممالک و آجودان مخصوص و آقا علی و حاجی محمدصادقخان رستیپ و عکاسباشی و امثال ایشان حتی محمدخان کنهبیسه و اغلبی از صاحبمنصبان جزو که در آستانه مقدسه حضرت سمت خدمتگزاری و خادمی داشته و هر یک در کشیک از سان گذشتند».
ناصرالدین شاه در سفرنامه خود به خراسان در سال ۱۳۰۰ قمری، برگزاری این مراسم در حرم مطهر را چنین تعریف کرده است: «... عصر هم باید به صحن مطهر رفته، سان خدمه را ببینیم. چهار ساعت و نیم به غروب مانده سوار شده به صحن رفتیم. داخل حرم شده، زیارت کرده، بیرون آمده رفتیم به گنبد اللهوردیخان. ابتدا جمعی از علمای مشهد به حضور آمده، نشسته، قدری با آنها صبحت داشتیم، بعد خدام را برای سان خواستیم. پنج کشیک از خدام و دربان و... به ترتیب از سان گذشته هزار و دویست نفر بر روی هم خدام و عمله آستانه حضرت بودند. یک ساعت و نیم سان طول کشید. بعد برخاسته مجدداً به حرم رفته، زیارتی کرده، مراجعت به منزل نمودیم».
نظر شما