تحولات لبنان و فلسطین

عدد قطعی کمبود معلم در کشور ۲۰۰هزار نفر است. رقمی که علی فرهادی، معاون برنامه‌ریزی و توسعه منابع و سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در نشستی خبری که عصر ۲۲آبان امسال در مدرسه تاریخی دارالفنون برگزار شد، آن را اعلام کرد.

بیشترین استخدام تاریخ کشور اسفند امسال رقم می‌خورد / دو راهی کمبود معلم و استخدام‌های موسمی
عکس تزئینی است

با اینکه فرهادی در آن نشست تأکید کرد برای جبران این کمبود تلاش خواهد شد تا حدامکان از طریق آزمون ماده۲۸ معلم جذب نکنیم؛ اما چندی بعد در اول بهمن، وزیر آموزش و پرورش از برگزاری آزمون استخدامی برای جذب ۷۲هزار معلم در اسفند امسال خبر داد. رخدادی که به قول وی با تحقق آن، بیشترین استخدام تاریخ کشور رقم خواهد خورد.

با توضیحات بیشتر رضامراد صحرایی، مشخص شد آموزش و پرورش برای پاسخ به مشکل کمبود معلم برخلاف آنچه پیش از این گفته شده بود ناگزیر است با برگزاری آزمون استخدامی ماده۲۸ از دانش‌آموختگان سایر رشته‌ها برای پیوستن به زنجیره آموزشی خود استفاده کند.

 نکته اساسی اینجاست آیا این شیوه صرف‌نظر از پر کردن ظرف نیاز کلاس‌های درس، کیفیت آموزش را در درازمدت دچار چالش نمی‌کند؟

خسارت به دوره ابتدایی

محمد حسین سلیمی جهرمی، معاون سابق برنامه‌ریزی و توسعه منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه استخدام‌ها در این وزارتخانه برنامه هر ساله بوده و موضوع تازه‌ای نیست، می‌گوید: آموزش و پرورش از دو مسیر، نیروی انسانی خود را تأمین می‌کند؛ نخست، اختصاص ردیف استخدام توسط سازمان اداری و استخدامی برای دانشگاه فرهنگیان تا داوطلبان از طریق کنکور سراسری پذیرش شوند و پس از چهار سال کار خود را در مدارس آغاز کنند.

در روش بعدی از دانش‌آموختگان سایر دانشگاه‌ها با عنوان ماده۲۸ و طیق اساس‌نامه دانشگاه فرهنگیان استفاده می‌شود. در این اساس‌نامه به آموزش و پرورش اجازه داده شده دانش‌آموختگان دیگر دانشگاه‌ها را از طریق آزمون استخدامی جذب کنند، با این شرط که ابتدا باید یک سال دوره مهارت‌های معلمی را در دانشگاه فرهنگیان بگذرانند.

وی با بیان اینکه روش اجرا و برخی از ضوابط ورودی این افراد با توجه به شرایط، متفاوت است، می‌افزاید: سال گذشته که قرار بود استخدام ماده۲۸ اعمال شود، حیطه عمل را کمی گسترده‌تر کردند و سن استخدام را تا ۴۰سال افزایش دادند. این موضوع خسارت‌هایی را به دوره ابتدایی وارد کرد چرا که نباید به هر رشته‌ای اجازه ورود داده می‌شد.

سلیمی ادامه می‌دهد: بخشی از این عده معلمان حق‌التدریسی قدیم، مربیان پیش‌دبستانی و یا نهضتی‌ها بودند که از طریق این آزمون‌ها وارد آموزش و پرورش شدند.

وی با تأکید بر اینکه اگر یک سال آموزش برای استخدامی‌های جدید که در دانشگاه فرهنگیان انجام می‌شود به‌خوبی و با کیفیت بالا برگزار شود، می‌تواند در تربیت معلمان خوب مؤثر باشد، می‌گوید: به هر حال این افراد متخصص رشته خود هستند، با این حال لازم است مهارت‌های خاص معلمی یعنی روش‌های تدریس و روان‌شناسی رشد را بگذرانند.

سلیمی اضافه می‌کند: تعداد واحدهای دوره مهارتی و تخصصی نیز به حد کفایت وجود دارد تا این عده در طول یک سال بتوانند به‌راحتی آن‌ها را بگذرانند و در تدریس ماهر شوند؛ ضمن آنکه در دوره چهار ساله هم که از دیپلم وارد دانشگاه فرهنگیان می‌شوند تعداد واحدهای مهارت اختصاصی معلمی آن‌ها بیش از این تعداد نیست و به همان میزان در دوره یک‌ساله هم می‌توان آن‌ها را ارائه داد.

البته مشکل این‌گونه پذیرش معلم این است گاه این دوره‌ها به‌خوبی اجرا نمی‌شود و به دلیل نیاز آموزش و پروش به معلم، بسیاری از معلمان حتی بدون گذراندن این دوره‌ها وارد تدریس در مدارس شده‌اند، چنان‌که در سال‌های گذشته و امسال نیز این‌گونه بوده و احتمالاً سال آینده نیز با توجه به طولانی بودن روند آزمون و گزینش و... به همین روال خواهد بود و معلمان جدید بدون دوره آموزشی وارد کلاس‌های درس می‌شوند، اما اگر دوره یک‌ساله به‌درستی و به شکل حضوری اجرا شود حتماً برای تربیت معلمان مفید و ثمربخش خواهد بود.

معاون سابق وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه در آموزش و پرورش همیشه گزینش مقدم بر آموزش بوده است، می‌گوید: بر اساس ماده۲۸، داوطلبان یک نمره از آزمون کتبی دریافت می‌کنند و به میزان سه برابر نیاز پذیرش می‌شوند و پس از گزینش به استخدام آموزش و پرورش درمی‌آیند. در سال‌های گذشته تأثیر نمره آزمون کتبی ۷۰درصد و نمره گزینش و مصاحبه ۳۰درصد بود؛ اما متأسفانه در سال گذشته این موضوع برعکس شد و ۴۰درصد نمره کتبی و ۶۰درصد مصاحبه و گزینش در قبولی‌ها مؤثر بود و همین مسئله موجب تنش و خالی ماندن بخشی از ظرفیت شد.

وی ادامه می‌دهد: در بخش خالی سال گذشته و با توجه به کمبود شدید معلم به‌طور کلی بخش مصاحبه حذف شد و فقط نمره کتبی را ملاک قرار دادند و نیرو را جذب کردند که این موضوعات نشانه به‌هم ریختگی کار است. بنابراین می‌توان گفت ضابطه مشخص و معینی که قابل دفاع باشد در سال‌های اخیر وجود نداشته است.

سلیمی جهرمی در پاسخ به اینکه آیا این شیوه جذب و استخدام معلم، فدا کردن کیفیت آموزش نیست و آیا هر که از عهده آزمون و پاسخ به سؤالات برآمد می‌تواند کسوت معلمی را به تن کند، می‌گوید: در حال حاضر راهکار دیگری برای این مشکل وجود ندارد؛ آنچه اهمیت دارد اجرای صحیح ماجراست؛ چرا که دانشگاه فرهنگیان بیش از ۲۰هزار نفر در سال ظرفیت ندارد، از سوی دیگر در حال حاضر تمامی مراکز تربیت معلم تبدیل به پردیس‌های دانشگاه فرهنگیان در یک دوره چهار ساله شده‌اند که ظرفیتی حدود ۸۰هزار دانشجومعلم را شامل می‌شود و اگر آموزش و پرورش بخواهد آن را افزایش دهد بسیار سنگین خواهد بود، از سوی دیگر، خروجی معلمان از آموزش و پرورش به دلیل بازنشستگی نیز بیش از این تعداد است، بنابراین راه دیگری باقی می‌ماند جز آنکه از دانشگاه‌های دیگر استفاده کنیم و در دوره چهار ساله دانشگاه فرهنگیان مهارت‌آموزی داشته باشیم.

اگر در خروجی‌های دانشگاه فرهنگیان و در روش اجرا و واحدهای درسی این دانشگاه تجدیدنظر شود، بهترین مسیر جذب معلم خواهد بود، البته این موضوع کافی نیست و حتماً باید دانشگاه‌های دیگر نیز به صورت قرارداد با آموزش و پرورش و یا به صورت مستقل وارد موضوع تربیت معلم شوند و این کار را انجام دهند.

این امر می‌تواند کیفیت نیرو را افزایش دهد. اما در کنار تمامی این موارد باید جاذبه‌های معلمی بسیار مورد توجه قرار گیرد؛ به دلیل آنکه همه کیفیت در این آموزش‌ها خلاصه نمی‌شود، بخشی از کیفیت مربوط به زمینه رفاهیات و بخشی نیز مربوط به جایگاه معلمی است که باید در جامعه احیا شود تا به این وسیله، نیروهای خبره و ورزیده به حرفه معلمی تمایل پیدا کنند.

خلاصه آنکه باید مجموعه‌ای از عوامل تحقق یابد تا نیروی انسانی موجود آموزش و پرورش و نیروهای بعدی که وارد این مجموعه می‌شوند بتوانند آموزش و پرورش را بازسازی و احیا کنند، این مهم نیاز به برنامه‌ریزی چند ساله دارد که باید روی آن کار جدی صورت گیرد.

استخدام‌های فله‌ای باید محدود و منع شود

ابراهیم سحرخیز، معاون سابق متوسطه سازمان آموزش‌وپرورش هم با اشاره به اینکه کمبود معلم از سال‌های گذشته هنوز محسوس است، می‌گوید: ما هر چقدر هم که در این سال‌ها در آموزش و پرورش نیرو استخدام می‌کنیم، دقیقاً معادل خروجی‌هاست و نمی‌تواند جبران گذشته را کند؛ برای این کار باید یک تصمیم انقلابی گرفته شود.

این کارشناس آموزش به روند رو به رشد جمعیت دانش‌آموزی اشاره می‌کند و می‌افزاید: باید ببینیم در پنج سال آینده چقدر به مجموعه دانش‌آموزانمان اضافه می‌شود و هر سال قرار است چه تعداد معلم بازنشسته شوند و پس از آن تراکم دانش‌آموزان را در کلاس‌های درس نرمال کنیم؛ چرا که با کلاس‌های درس ۴۰ تا ۵۰ نفره نمی‌توان به کیفیت آموزش فکر کرد.

وی با اشاره به اینکه باید ببینیم با توجه به محتوای کتاب‌های درسی در چند سال آینده به چه تعداد معلم و با چه تخصص‌هایی نیاز داریم، می‌گوید: همچنین باید بررسی کنیم به دلیل اینکه در سال‌های گذشته موفق به استخدام نشدیم، برای پر کردن این شکاف کمبود معلم باید هر سال چه تعداد به استخدام‌ها اضافه کنیم.

استخدام‌ها باید متناسب با نیازمان باشد و نباید زیر بار استخدام‌های موسمی، فله‌ای و با هر جنسیت و تخصص برویم. در گذشته از سر ناچاری نیروهایی را به صورت قرارداد کار معین، حق‌التدریس و خرید خدمات دعوت به کار کردیم. آن زمان شاید به تخصص آن‌ها نیاز داشتیم، برای مثال در یک روستا، معلم کم داشتیم و از آموزگار کمک گرفتیم، حال آنکه مثلاً امروز به دبیر فیزیک نیاز داریم و دیگر به آموزگار نیاز نداریم، با این‌حال عده‌ای لابی می‌کنند و به هر طریق مصوبه‌ای در مجلس تصویب می‌شود تا همه این عده استخدام شوند.

سحرخیز ادامه می‌دهد: شاید در یک استان نیازی به معلم خانم نباشد و یا برعکس؛ نمی‌شود این استخدام‌ها را به آموزش و پرورش تحمیل کرد و چون معلم کم داریم پس هر کسی را استخدام کرد. استخدام‌های فله‌ای باید محدود و منع شود و تنها از کانال دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی انجام شود.

وی با تأکید بر اینکه استخدام‌های شتاب‌زده نمی‌تواند کیفیت معلمان را در آموزش و پرورش افزایش دهد، می‌گوید: ما در حال حاضر ۴۴درصد در دوره ابتدایی فقر یادگیری داریم به‌طوری که بر اساس گفته‌ها برخی دانش‌آموزان پایه ششم حتی نمی‌توانند اسم خودشان را بنویسند، این همه یا معلول به‌کارگیری معلمان بازنشسته و بی‌انگیزه و یا معلول استفاده از معلمان خرید خدمتی است که بدون آموزش سر کلاس درس بچه‌های ما فرستاده شده‌اند.

آموزش و پرورش معاف از نظارت‌های بالینی

معاون سابق متوسطه سازمان آموزش‌وپرورش با انتقاد از اینکه چرا آموزش و پرورش از نظارت‌های بالینی معاف شده، می‌گوید: سال‌های گذشته گاهی یک راهنمای تعلیماتی، یک راهبر آموزشی، یک رئیس اداره و یا سازوکار کنترل وجود داشت، اما در سال‌های اخیر آموزش و پرورش رها شده و به نظر می‌رسد با انباشته شدن همه این موارد به یکباره متوجه می‌شویم در پایه دوازدهم معدل دانش‌آموز زیر ۱۰ می‌شود و یا در آزمون‌های بین‌المللی دانش‌آموزان ایرانی روی پله‌های آخر می‌ایستند.

وی ادامه می‌دهد: در شرایطی که معلم بی‌انگیزه است، دانش، صلاحیت علمی و تخصص ندارد و در کلاس‌های پرتراکم و شلوغ تدریس می‌کند و از سویی استخدام‌ها نیز متناسب با نیاز آموزش و پرورش نیست و یا یک معلم چند واحد درسی را تدریس می‌کند، نتیجه‌ای جز کیفیت پایین آموزشی و سطح سواد بسیار پایین دانش‌آموزان در پی نخواهد داشت.

وی با تأکید بر اینکه کم‌کم باید سفره به‌کارگیری بدون ضابطه معلم را در آموزش و پرورش جمع کنیم، می‌گوید: به‌کارگیری معلمان بازنشسته و خرید خدمتی و... نه تنها کیفیت آموزش و پرورش را افزایش نمی‌دهد بلکه آن را به قهقرا خواهد کشاند؛ بنابراین باید ضمن یک بازنگری اساسی در این خصوص به سمت کلاس‌های نرمال و محتواهای باکیفیت برویم و معلمان باانگیزه و توانمند داشته باشیم.

سحرخیز آموزش یک ساله معلمان را برای ورود به تدریس کافی نمی‌داند و می‌گوید: نیروهایی که از طریق ماده۲۸ جذب آموزش و پرورش شده‌اند یک سر و گردن پایین‌تر از افرادی هستند که از طریق دانشگاه فرهنگیان استخدام شده‌اند؛ دانشگاه‌های علوم تربیتی نمی‌توانند برای ما معلم‌های تراز، شاخص و باکیفیت تربیت کنند.

وی ادامه می دهد: نقش معلم در حال حاضر تنها انتقال مفاهیم نیست بلکه راهبری و نشان دادن انتخاب از میان این همه اطلاعات و داده‌ای است که دانش‌آموزان در فضای مجازی به آن‌ها دسترسی دارند و سپس آنچه مهم است چگونه اندیشیدن و چگونه تعیین مسیر کردن است.

لازمه همه این‌ها این است که خودِ معلم، انسان فرهیخته و عالم به این مسائل باشد، نه آنکه فقط برای گذران ایام بیکاری و نبود امنیت شغلی و یا مشکلات معیشتی به آموزش و پرورش پناه بیاورد.

قرار بود در رتبه‌بندی و سنجش صلاحیت حرفه‌ای معلمان، پایش مستمر داشته باشیم؛ اما آن‌قدر مسائل حقوق، معیشت و... کار را بر آموزش و پرورش سخت کرده که الان کسی جرئت نمی‌کند برای ارزیابی معلمان به مدرسه‌ای سر بزند.

اگر واقعاً می‌خواهیم به نتیجه برسیم، بهتر است صفر تا صد جذب معلم در دانشگاه فرهنگیان انجام شود. برای این منظور باید ظرفیت و امکانات این دانشگاه را افزایش دهیم، مثلاً قرار بود امکانات دانشگاه شهید رجایی به‌طور کامل در اختیار آموزش و پرورش باشد، نه اینکه تمام تمرکز خود را روی رشته‌های ارشد و دکترا بگذارد، نیاز امروز آموزش و پرورش معلم است، قرار نبود این دانشگاه وارد مأموریت‌های دیگر شود.

وی ادامه می‌دهد: دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی دو دانشگاه وابسته به آموزش و پرورش هستند که تنها برای تربیت نیروی انسانی موردنیاز آموزش و پرورش مأموریت دارند؛ اینکه ما نیرو از جای دیگر بگیریم و دانشگاه فرهنگیان آموزش یک‌ساله بدهد، یعنی تعطیل شدن دانشگاه فرهنگیان؛ چراکه به یک مرکز آموزش ضمن خدمت تبدیل خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.