با وجود اهمیت نقش معلم حرفهای، گویا در عمل دسترسی نظام آموزشی کشور به معلمان با کیفیت، ممکن نبوده تا جایی که محسن حاجی میرزایی میگوید: بیش از ۵۰درصد معلمان جذب شده در 10 سال اخیر که از راههای غیراصولی وارد نظام آموزشی شدند، کیفیت لازم را ندارند.
وی اگرچه ادعا میکند همه راههای غیراصولی جذب معلم مسدود شده و فقط «آزمون سراسری» تعیینکننده جذب معلم خواهد بود، اما مستندات و شواهد حاکی از چیز دیگری است. برای مثال سعید رضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، بهتازگی به انتقاد از نحوه جذب معلمان پرداخته و گفته است: نظام آموزش و پرورش در حوزه جذب معلمان متخصص دچار اختلال است و خیلی تلخ است که آموزش و پرورش کشور با یک میلیون معلم، قاعده رقابتی برای جذب نداشته باشد به گونهای که مدرک تحصیلی 31 درصد معلمان در دوره ابتدایی با رشتهای که تدریس میکنند، انطباق ندارد.
انداختن توپ به زمین مجلس
ناصر سلیمانزاده، رئیس مرکز برنامهریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش هم نبود تناسب بین مدرک تحصیلی بعضی از معلمان با رشتهای که تدریس میکنند را تأیید میکند و به قدس میگوید: مدرک تحصیلی افرادی که استخدام میکنیم باید با شغل مورد تصدیشان همخوانی داشته باشد. در واقع ما بر مبنای طرح طبقهبندی مشاغل، معلم استخدام میکنیم اما در سالهای دورتر این اتفاق به صورت کامل نیفتاد. یا در جریان تبدیل وضعیت حقالتدریسیها با مشکل یاد شده روبهرو هستیم؛ چون مجلس تصویب کرده تمام مربیان پیش دبستانی، خرید خدمات و آموزشیاران نهضت سوادآموزی که با آموزش و پرورش همکاری داشتهاند اگر مدرک تحصیلیشان مرتبط باشد باید در مقاطع مربوطه جذب شوند و اگر مدرک تحصیلیشان غیرمرتبط بود باید در دوره ابتدایی بهکار گرفته شوند. چنین موارد یا مسائلی موجب شده مدرک تحصیلی معلمان با رشتهای که تدریس میکنند، مرتبط نباشد. ضمن اینکه گاهی یک معلم در مناطق دورافتاده و محروم خدمت میکند که در این شرایط مثلاً معلم رشته تحصیلیاش ریاضی است اما در کنارش به ناچار باید دروس علوم تجربی را هم تدریس کند. اینها استثناهایی هستند که گاهی پیش میآید. یعنی نمیشود گفت مشکلی در خصوص تناسب بین رشته تحصیلی معلمان با رشته تدریسشان نداریم.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا آموزش و پرورش بر اساس نیازسنجی اقدام به تربیت معلم نمیکند، میگوید: در حال حاضر بر اساس نیازسنجی به تربیت معلم میپردازد. افرادی که از طریق آزمون سراسری و یا ماده 28 جذب میشوند حتماً بر اساس طرح طبقهبندی مشاغل و بر اساس رشته تحصیلی و نیازهاست وگرنه اصلاً استخدامی صورت نمیگیرد. مثلاً اگر شخصی دکترای ریاضیات داشته باشد به او اجازه نمیدهیم حتی در مقطع ابتدایی تدریس کند.
وی در پاسخ به این پرسش که چند درصد معلمان کشور تناسب رشته تدریسی ندارند، میگوید: آمار دقیقی در این زمینه ندارم اما در مقطع متوسطه این مشکل کمتر است. الان با مصوبه مجلس 80 هزار نیرو از طریق نهضت سوادآموزی، پیشدبستانی و خرید خدمت به آموزش و پرورش اضافه میشود. البته این موضوع تنها مربوط به امسال نمیشود در سالهای گذشته هم با این مشکل روبهرو بودیم. به عبارت دیگر در سال 1389 نیز تبدیل وضعیت نهضتیها را داشتیم که مدرک تحصیلیشان با رشتهای که تدریس میکنند غیرمرتبط است که این موضوع خالی از پیامدهای منفی نیست؛ درواقع معلمی که کارشناسی آموزش مقطع ابتدایی دارد قطعاً در مقایسه با معلمی که لیسانس اقتصاد دارد برای آموزش در مقطع ابتدایی موفقتر است.
سلیمانزاده با اشاره به اینکه وزارت آموزش و پرورش تمام تلاش خود را میکند تا بین رشته تحصیلی و رشته تدریس معلمان تناسب وجود داشته باشد، میافزاید: اگر این امکان برای همه معلمان وجود نداشت، برای آنها دورههای مهارتآموزی و دورههای آموزش ضمن خدمت میگذاریم، اما اگر معلمی کارکردهای لازم را نداشته باشد تغییر سمت داده میشود. در واقع نهایت سعی را میکنیم تا آسیبی جدی به لحاظ آموزش متوجه دانشآموزان نشود. به هرحال مشکل یاد شده پیامدهایی خواهد داشت.
هر دانشآموخته دانشگاهی که دوره پداگوژی را بگذراند، معلم است
دکتر حسین خنیفر، رئیس دانشگاه فرهنگیان هم در پاسخ به پرسش قدس مبنی بر اینکه آیا پذیرش و تربیت معلم توسط دانشگاه فرهنگیان بر اساس نیازسنجی انجام میگیرد، میگوید: بعضیها به اشتباه تصور میکنند در این موضوع دانشگاه دخیل است. یعنی همه مواردی چون تناسب رشته یا بحث پذیرش، گزینش، غربالگری و نیازسنجی معلمان دست آموزش و پرورش است و دانشگاه فرهنگیان یا دانشگاه شهید رجایی حلقه آخر آموزش هستند. درحالیکه اصلاً از ما نمیپرسند چه افرادی پذیرش شوند. مثلاً یکدفعه میگویند هر کسی در نهضت سوادآموزی درس داده بیاید معلم شود. درواقع مجلس تصویب میکند و وزارت آموزش و پرورش هم از این قانون تمکین مینماید و سازمان سنجش هم آزمون میگیرد و ما هم سکوت میکنیم؛ چون میگویند شما فقط معلم تربیت کنید و کاری نداشته باشید اینها که هستند.
وی در همین زمینه میافزاید: دانشآموختگان رشتههای مختلف دانشگاهی و حوزوی پذیرفته شده در آزمونهای استخدامی آموزش و پرورش برابر آییننامه باید دوره یکساله مهارتی یا همان دروس پداگوژی را بگذرانند و این کار هم انجام میشود و در این صورت این گونه افراد از نظر ما معلم محسوب میشوند.
خنیفر میگوید: قطعاً افرادی که از طریق آزمون سراسری و یا بر اساس ماده 28 جذب آموزش و پرورش میشوند تناسب رشته تحصیلی و رشته تدریسی دارند، اما موضوع برای معلمانی که خارج از موارد یاد شده جذب آموزش و پرورش میشوند متفاوت است.
وی در خصوص پیامدهای انطباق نداشتن رشته تحصیلی معلمان با رشتهای که تدریس میکنند، میگوید: اگر این گونه افراد دوره یکساله مهارتی یا همان دروس پداگوژی را نگذرانند شاید نتوانند به خوبی تدریس کنند چون معلم با ریاضیدان فرق میکند. معلم ریاضی یعنی کسی که مهارت تدریس ریاضی را دارد اما شاید یک ریاضیدان قدرت انتقال مهارت ریاضی را به دانشآموزان نداشته باشد. در این صورت احتمال اینکه آموزش ابتر بماند وجود دارد.
نقش دانشگاههای فرهنگیان
و شهید رجایی
فرهاد بشیری، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم اعتقاد دارد آموزش و پرورش از گذشته تاکنون با مشکل تأمین نیروی انسانی مرتبط با رشتههای تحصیلی و تخصصی مواجه بوده است.
وی با اشاره به اینکه این مشکل در مناطق محروم حادتر بوده است، میافزاید: البته آموزش و پرورش تاکنون تلاش کرده معلمان را از طریق دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی جذب کند تا کار تدریس، تخصصی پیش برود، اما چون این مراکز به تعداد کافی معلم تربیت نکردهاند این وزارتخانه نتوانسته از طریق آنها همه نیازهایش را تأمین کند. در واقع بخشی از مشکل یاد شده به این برمیگردد که دانشگاههای یاد شده در مقاطعی تعداد کمی دانشجو برای تربیت معلم جذب میکردند؛ البته در حال حاضر این مشکل رفع شده با وجود این هنوز نتوانستهایم متناسب با نیازهای آموزش و پرورش معلم تربیت کنیم. یعنی حتی زمانی که نگاهها به جذب نیرو تنها از طریق دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی مثبت بوده این اتفاق نیفتاده است چه رسد به دورهای که بعضیها به این موضوع نگاه مثبتی هم نداشتند و معتقد بودند نیروی مورد نیاز آموزش و پرورش را میتوان از هر طریقی جذب کرد.
بشیری آموزش ضمن خدمت معلمان را بهترین راهکار برای رفع مشکل یاد شده میداند و میافزاید: البته این کار از گذشته انجام میشود اما استفاده از فضای مجازی میتواند کمک بسیاری در این قضیه به آموزش و پرورش کند تا معلمانی که رشته تحصیلیشان با آنچه تدریس میکنند مطابقت ندارد از این طریق بهروز شوند و در کلاسهای درس بهترین روشهای آموزشی را استفاده کنند.
نظر شما