هرچند شاید بارها و بارها و در ایام خاص و ویژه سال مانند «عید نوروز و لحظه تحویل سال»، «شبهای قدر در ماه مبارک رمضان»، «دهه کرامت»، «دهه پایانی ماه صفر»، «روزهای پایانی فصل تابستان»، «ایام ولادت و شهادت حضرات معصومین(ع)» و... با ازدحام و جمعیت انبوه زائران و مجاوران بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع) روبهرو شده باشیم، اما یک موضوع قابل توجه این است که در این ازدحام جمعیت، اقشار مختلفی از زائران و مجاوران بارگاه مطهر رضوی حضور دارند که هر یک با دلایل خاص، خودشان را در این ایام به صحن و سرای ملکوتی امام مهربانیها رساندهاند.
امام رضا(ع) متعلق به همه است
انگار همین چند روز و چند ساعت پیش بود که آن زائر خوشزبان یزدی از من پرسید صحن سقاخانه کجاست؟ برای من که مشهدی هستم و به لطف پروردگار متعال و عنایات امام هشتم(ع) به عنوان یک فرد عادی و کمترین و کوچکترین خادم این آستان مبارک، توفیق خدمت در این آستان ملکوتی را هرچند به اسم و لفظ و نه در معنی و حقیقت دارا هستم، شلوغی و ازدحام جمعیت در بارگاه امام ضامن و ثامن(ع) شاید امری عادی بوده و بارها و بارها با آن مواجه شدهام.
آنچه باید در میان زمزمهها، نجواها، اشکها و لبخندهای این دلباختگان آستان امام رئوف(ع) به آن توجه کنیم، این است که طیف حضور زائر و مجاور از نظر گروههای مختلف سنی، زن و مرد، کودک و بزرگ، خردسال، نوجوان و جوان، سالمند و کهنسال، ورزشکار، استاد دانشگاه، هنرمند، معلم، دانشآموز، دانشجو، طلبه و روحانی، بازاری و کاسب، تاجر، راننده کامیون و... بسیار گسترده است.
گفتم راننده کامیون، یاد جمله یکی از زائران حرم مطهر امام هشتم(ع) در لحظات تحویل سال در بهار ۱۴۰۳ افتادم. با او که همکلام شدم، متوجه شدم راننده کامیون است و بار کامیونش هم یک محموله غذایی از بندرعباس برای استان خراسان رضوی بوده است. خودش میگفت: من ۲۰ سال است که راننده کامیون هستم و زیاد به مشهد مقدس میآیم، اما یک نکته همیشه برایم مورد توجه بوده و آن اینکه حضور در محضر مبارک امام هشتم(ع) هیچ آداب خاصی ندارد، البته من تحصیلات و معلومات حوزوی و دانشگاهی ندارم، ولی خیلی با امام رضا(ع) راحت صحبت میکنم. من هر وقت مشهد میآیم، ابتدا به حرم مطهر مشرف میشوم. وضو میگیرم و زیارتنامه میخوانم، با حضرت درددل میکنم و نماز زیارت و حرفهای خصوصی و سپس خداحافظی و بهامید دیدار بعدی از حرم مطهر خارج میشوم... این راننده کامیون که در پایان، خودش را حسین اشرفی، ۴۹ ساله از تهران معرفی کرد، یک جمله یادگاری هم به من گفت «... امام رضا(ع)، امام رضای همه است، امام رضا(ع) انحصاری نیست...».
اگر امام رضا(ع) را نداشتیم
سال تحویل شد، چشمهای زائران به ضریح مطهر دوخته شده بود و آنانی که در صحنها و بستها بودند و میتوانستند گنبد مطهر رضوی را ببینند، چشمشان به گنبد طلای حرم امام هشتم(ع) دوخته شده بود. من با لباس خدمت مشغول خدمت بودم. زائری توجهم را به خود جلب کرد.
با او همکلام میشوم. محمد رضا اسداللهی، ۷۸ ساله از استان اصفهان به مشهد آمده بود. مطابق گفتههای خودش، با همسر و نوهها و دختران و پسرانش به زیارت امام رضا(ع) مشرف شده بود. بازنشسته آموزش و پرورش است و تا جایی که یادش میآید سالی دو یا سه بار به زیارت حرم مطهر امام دلها میآید. در حالی که اشک بر گونههایش جاری بود، گفت: از امام رضا(ع) ممنونم که امسال هم عنایت کرد و ما را به زیارت خودش طلبید. خدا را شکر که ما امام رضا(ع) را داریم. امام رضا(ع) را خداوند به همه و بهخصوص به ایرانیان عنایت کرده است. این دفعه او از من پرسید اگر امام رضا(ع) را نمیداشتیم چکار میکردیم؟...
هرچند شاید این موضوع پرسش خیلی از انسانها باشد، اما پاسخ شما چیست؟
با امام رضا(ع) بدون رودربایستی حرفهایم را میزنم
در مسیرعبور از روضه منوره و گذشتن از رواقها تا رسیدن به صحنها و بستهای حرم مطهر امام رضا(ع)، افراد و خانوادههای زیادی را میبینیم که مشغول خواندن زیارتنامه، قرآن یا نماز هستند... و گاهی هم در گوشهای از حرم مطهر نشستهاند با دوستان یا خانواده خود صحبت میکنند. کودکان مشغول بازی هستند و یا با مهرهای حرم برای خودشان یک برج ۱۰ طبقه میسازند و سپس با یک فوت کردن و هل دادن، آن را سرنگون میکنند. درست مثلامیرعلی، کودک پنج ساله شیرازی که همراه دوستش با مهرهایی که از جامهری در صحن بعثت برداشته بودند، همین کار را میکرد. خیلی از خانوادههای ایرانی در حرم مطهر امام مهربانیها حس و حال خودشان را دارند که شاید با بقیه فرق کند. مثلاً همین خانوادهامیرعلی که از شیراز به مشهد آمده بودند. آنها را در ابتدای ورودی صحن بعثت به صحن آزادی حرم مطهر رضوی ملاقات میکنم. راستش را بخواهید اول همین لهجه شیرین شیرازی توجهم را جلب کرد. پس از سلام و احوالپرسی، یکی از اعضای این خانواده که بعداً فهمیدم کوچکترین نوه این خانواده و اسمش فرزان است، از من پرسید سالانه چقدر زائر به زیارت حرم مطهر میآیند؟ من براساس اطلاعات خودم پاسخش را دادم و به او گفتم در مناسبتهای مختلف مذهبی و ملی، میزان حضور زائران متفاوت است. از پدربزرگ این خانواده درباره حس و حالش از حضور در ماه مبارک رمضان و سال نو در حرم مطهر میپرسم. حاج یوسف عظیمی که ۸۰ سالگی را پشت سر گذاشته و ۵۰ سال در شغل تولید محصولات لبنی فعالیت کرده، گفت: «... حس و حال من و شاید خیلی از ایرانیها، ممکن است شبیه هم باشد. از بین بارگاه مطهر حضرات معصومین(ع)، حرم مطهر یک امام معصوم در مشهد و در کشور ایران قرار دارد و خداوند این نعمت را به همه ما ایرانیها عنایت کرده است. من حرف دلم را میزنم. من یک تولیدکننده محصولات لبنی هستم. هر وقت مشهد میآیم، بدون رودربایستی با امام رضا(ع) حرفهایم را میزنم. دیگران را نمیدانم، اما من دلم با امام رضا(ع) خودمونیتر است. البته که به همه ائمه اطهار(ع) ارادت دارم، اما با امام هشتم(ع) خودمونیتر هستم. احساس دل است دیگر، کارش نمیشود کرد». از او درباره همین حس خودمونیتر پرسیدم که در پاسخ گفت: راستش را بخواهید یک حس قلبی است و به زبان نمیتوان گفت. شاید مهمترین حسم این باشد که احساس غربت و غریبی نمیکنم. شاید چون دلم خیلی خودمونیتر است، ما را هم با امام رضا(ع) خودمونیتر کرده است. امیدوارم امام رضا(ع) ما را هم جزو زائران خودمونی خودش قبول کند.
نظر شما