مدیر موزه شیعه ضمن اشاره به اهمیت باستان‌شناسی و اشیای باستانی توضیح داد: اشیای فرهنگی برای ما روایت تولید می‌کنند و می‌توانیم از آنها برای مطالعه جریان‌های فکری و تاریخ گروه‌ها و عقاید استفاده کنیم.

بازیابی هویت تاریخی و فرهنگی شیعیان در میان آثار باستانی

نشست «تشیع پیشاصفوی به روایت میراث ملی ایران» صبح امروز ۱۹ اردیبهشت با سخنرانی حمیدرضا آذری‌نیا؛ پژوهشگر مردم‌شناسی و مدیر موزه شیعه در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

نکته اول این است که ما برای تولید هویت باید سه موضوع را در نظر بگیریم؛ یک، نخبگان علمی که از آنها نسخه‌های خطی برای ما باقی مانده است. معنا سرچشمه‌ای دارد و علما در آثارشان شروع به تولید معنا می‌کنند. پس نقش علما تولید معنا است. گروه دوم، نخبگان سیاسی که نقش آنها در جامعه این است که معنا را از نخبگان علمی می‌گیرند و برای آن ضمانت اجرا می‌گذارند و به آن رسمیت می‌دهند. مثلا اگر یک نفر بخواهد حکومت کند برای کسب مشروعیت، می‌بیند مردم چه چیزی را قبول دارند و به آن ارزش‌ها رسمیت می‌بخشد. حکام چه چیزی تولید می‌کنند؟ سکه، مهر و بناهای حکومتی. لذا اگر روی یک سکه نوشته «لاحکم الا لله» روشن می‌شود جایی ضبط شده که خوارج آنجا بودند. پس این دو حوزه با هم مبادله مهمی دارند. 

گروه سوم مردم هستند. مردم چه دارند؟ سنگ قبر، انگشتر، سفال و چیزهای شخصی که نمی‌شود آنها را به جامعه سرایت داد. وقتی شما به یک روستا می‌روید و می‌بینید روی قبری متعلق به سال ۸۵۱ صلوات کبیره نوشته شده است، شما می‌فهمید این شخص شیعه بوده است. اگر دیدید در این قبرستان ده تا سنگ قبر اینطوری هست این شی شخصی دلالت اجتماعی پیدا می‌کند و می‌فهمید یک جمعیتی از شیعیان اینجا بودند. بنابراین معانی از علما به بدنه جامعه اشاعه پیدا می‌کند و به اشیای شخصی تبدیل می‌شود و وقتی گسترش پیدا کرد به اشیای رسمی تبدیل می‌شود. بنابراین ما باید ببینیم یک تفکر فقط در حد علما باقی مانده است، مثلا عصمت فقط در کتاب‌ها است یا در قبور مردم هم چیزهایی درباره آن پیدا می‌شود یا در یک بنای حکومتی هم حضور دارد. از اینجا روشن می‌شود باور به عصمت میان مردم خیلی گسترده بوده است. 

اشیای فرهنگی روایت تولید می‌کنند

من یک نمونه عرض کنم؛ یک رحل منبت‌کاری در موزه متروپلیتن نگهداری می‌شود که متعلق به مدرسه صدرآباد است و به سال ۷۶۱ تعلق دارد. روی این رحل با دست، صلوات کبیره را منبت‌کاری کردند. از اینجا مشخص می‌شود واقف و سازنده این رحل شیعه بودند. قاعدتا مدرسه صدرآباد هم یک مدرسه شیعه‌مذهب بوده. پس یک جمعیت از شیعه آنجا بودند و اینقدر تشیع گسترش داشته که یک نهاد آموزشی به نام حوزه داشتند. این در حالی است که یک کلمه در منابع مکتوب درباره سابقه تشیع در این منطقه نیست. پس اشیای فرهنگی برای ما روایت تولید می‌کنند و می‌توانیم از آنها برای مطالعه جریان‌های فکری و تاریخ گروه‌ها و عقاید استفاده کنیم. لذا باید روی این قضیه اهتمام داشته باشیم.

نسخه‌های خطی به ما چه می‌گویند؟ این نسخه‌ها اطلاعات نهفته‌ای مثل مکان استنساخ، انگیزه کاتب و ... را معرفی می‌کنند. اگر اینها جمع‌آوری شود می‌بینید مثلا در راوند کاشان یک مرکز چاپ و نشر مهم بوده است که علما نسخه‌های خودشان را آنجا استنساخ می‌کردند مثلا در امامزاده نور گرگان کلی نسخه استنساخ شده که نشان می‌دهد آنجا یک مرکز علمی بوده است. 

روی سکه‌ها چه چیزی به چشم می‌خورد؟ نام فرمانروا و یکسری اطلاعات تاریخی است. مثلا در سکه باوندیان که سال ۳۶۵ ضرب شده نوشته «محمد رسول الله، علی ولی الله». از این جمله معلوم می‌شود این سکه متعلق به زیدیه نیست چون شیعیان زیدیه از شعائری که ناظر به امر به معروف و نهی از منکر و جهاد بوده استفاده می‌کردند و نام امام زیدی خودشان را می‌آوردند. از روی این سکه ما می‌فهمیم در سال ۳۶۵ که شیعیان وارد دوره غیبت کبری شدند در دوره آل بویه یک گروه امامیه حکومت داشتند. بنابراین از این آثار می‌توانیم درباره پراکندگی شیعیان اطلاعات زیادی به دست بیاوریم.

به عنوان مثال دیگر روی سکه ابوسرایا نوشته «فاطمی». این اولین سکه‌ای است که نام فاطمه(س) روی آن ضرب شده است. این سکه متعلق به ۱۹۹ است. عباسیان می‌گفتند جد ما عباس، عموی پیامبر(ص) است و می‌گفتند ارث یک نفر وقتی پسر ندارد به عمو می‌رسد لذا وارث عهد الهی پیامبر(ص) عموی ایشان است. این سکه می‌گوید نسل مشروع ما هستیم و با همین یک کلمه وارد گفتمان اجتماعی شده است. ما سه سکه به نام حضرت زهرا(س) داریم که یکی از آنها همین است.

روی سکه مرعشیان مازندران که در سال ۷۵۹ ضرب شده است نوشته «السطان محمد المهدی» و نام ائمه هم دور آن نوشته شده است. در یک دوره گروهی از شیعیان در مازندران حکومت می‌کردند که اینها سادات مرعشی بودند. لذا روی این سکه نوشته سلطان، محمد المهدی است و ما نائب سلطان هستیم.

شتاب سیر تشیع در دوره تیموری

سیر تشیع ایران در دوره تیموری شتاب می‌گیرد تا حدی که حاکمان متعدد سنی در استان‌های مختلف با اینکه سنی بودند از شعائر شیعه استفاده می‌کردند و سنی‌های دوازده امامی به وجود می‌آیند. لذا روی سکه‌ای متعلق به همین دوره در کنار نام علی(ع)، نام عثمان و عمر و ابوبکر نوشته شده است و دور آن هم اسامی دوازده امام است.

بناها هم همینطور است و باید نگاه کنید چه آیاتی روی آن بنا نوشته شده است. مثلا در ورامین نام محمد(ص) و علی(ع) روی هم گذاشته شده است یا در یزد روی در مسجدی نام علی(ع) و محمد(ص) را دو طرف آن به صورت متقارن نوشتند و سازنده خواسته پیوند این دو را نشان دهد که اینها دو روی یک سکه هستند. در واقع اینها داشتند بخشی از اعتقادات خودشان را به شکل نمادین نشان می‌دادند. 

بحث آخر هم نگاره‌ها است. یک نگاره که در موزه فریر است جنگ خندق را به تصویر کشیده است. در این نگاره شمشیر دو شاخه استفاده شده که نشان‌دهنده امیرالمومنین(ع) است. در نگاره دیگری حدیث ثقلین تصویر شده است. در این نگاره اهل بیت و قرآن در یک محور قرار گرفتند و به این صورت حدیث ثقلین را بازنمایی می‌کند. در این تصویر شمشیر دو شاخه دست یکی از خلفا قرار دارد که به غصب خلافت اشاره دارد. 

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.