حجتالاسلام والمسلمین قادر فاضلی؛ استاد فلسفه و عرفان، شامگاه ۲۴ خردادماه در نشست علمی «عرفان حج از منظر محیی الدین و امام خمینی(ره)» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با بیان اینکه عرفان حج، هم بحثی عرفانی و هم بحثی دینی است که در اسلام به نحو عالی مطرح شده است، گفت: یکی از رسالتهای روحانیون حج هم تبیین همین موضوع است. در دورهای که آقای قاضیعسگر، نماینده ولی فقیه در حج بودند از بنده خواستند کتابی درباره عرفان حج بنویسم و این کار انجام شد تا مقداری این بعد هم پررنگ شود زیرا شیرینی حج به شیرینی عبادات و عرفان آن است و اگر عرفان از حج منها شود یکسری قالبهای خشک باقی خواهد ماند.
وی افزود: بنده چندبار توفیق تشرف به حج داشتم و در کاروانهای مختلف و کاروانهای بعثه حضور داشتم ولی باز متاسفانه میدیدم که برخی روحانیون فقط به روضهخوانی و احکام و ... مشغول هستند و گاهی با آنان درباره تغییر این رویه صحبت میکردم. مباحث عرفان حج نیازمند مطالعه است و دشواری دارد و از طرف دیگر چنان تبلیغ کردهایم که زائر از احکام ترس و واهمه دارد، بنابراین باید فرهنگ عرفانی حج در بین مردم نهادینه شود.
فاضلی اضافه کرد: محیالدین عربی در مسئله عرفان حج بیش از دیگران کار کرده است و بعد از او هم مرحوم امام خمینی(ره) که عمدتا بعد از انقلاب در قالب سخنرانی و پیام به حجاج است و قبل از انقلاب این مطالب عرفانی کمتر در بین کتب ایشان وجود دارد. محیالدین عربی با اشاره به روایتی از پیامبر(ص) که فرمودند: لا صروره فی الاسلام. گفته است که در اسلام کسی را نداریم که حج به جا نیاورده باشد در حالی که ما این همه افراد داریم که بدون حج از دنیا رفتهاند؛ محیالدین مراد از حج در اینجا را «قصد» میداند یعنی مسلمانی در اسلام نداریم که دلش نخواهد حاجی بشود و این حدیث بیانگر آن است که فردی که قصد حج کند خدا ثواب حاجی به او داده و او را در زمره حاجیان قرار میدهد.
فضایل ذیالحجه
استاد فلسفه و عرفان حوزه علمیه با بیان اینکه چنین برداشتی وقتی صورت میگیرد که انسان نگرش عرفانی به حج دارد زیرا هیچ فقیهی نمیگوید اگر شما قصد حج داشته باشی حاجی هستی و این حکم از گردن شما ساقط است، اظهار کرد: نکته دیگر بحث فضیلت ماه ذیالحجه است. این فضیلت از چند جهت است؛ یکی روز غدیر که در ۱۸ ذیالحجه رخ داده است؛ دیگری روز مباهله است که در ۲۴ ذیالحجه اتفاق افتاد و به تعبیر آیتالله جوادی آملی عظمت زیادی دارد ولی ما از آن غافلیم زیرا روز اثبات ولایت اهل بیت(ع) است؛ روز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) در این ماه واقع شده است. شهادت امام باقر(ع)، ولادت امام هادی(ع) و ... حوادثی است که بر فضیلت این ماه افزوده است و روایاتی هم داریم که فرموده این ماه تخصیص به یوم المباهله یافته است زیرا در این روز ایمان به کفر اظهار و پیروزی یافت.
فاضلی افزود: از پیامبر اکرم(ص) نقل است که فرمودند: هیچ ایامی به اندازه دهه ذیالحجه عظمت ندارد و وقتی سؤال کردند عظمت جهاد فی سبیل الله هم از آن بیشتر نیست؟ فرمودند خیر لذا باید به اعمال این ماه مانند نماز و ادعیه توجه ویژه داشته باشیم.
وی افزود: یکی از مباحث در آثار محیالدین عربی و امام(ره)، بحث حج اکبر و اصغر است؛ محیالدین حج واجب را اکبر و حج عمره را اصغر میداند و گفته است هر کدام از اینها فضیلیتی دارند که در دیگری نیست و تاکید دارد تنها این دو فریضه در اسلام برابرند یعنی حج اکبر و اصغر با هم یکی هستند زیرا فضیلتی که در حج اصغر است و در اکبر نیست این است که در سال چندبار میتوان آن را به جا آورد ولی این فضیلت در حج واجب نیست. همه ماسوی الله قابل مفاضله هستند جز مسئله حج و حتی در اسماء الهی هم مفاضله است زیرا برخی اعظم و برخی غیر اعظماند ولی اینجا چنین نیست.
این پژوهشگر عرفان و فلسفه به ذکر خاطرهای از علامه حسنزاده آملی اشاره کرد و گفت: ایشان گفت ما خدمت علامه شعرانی بودیم و فردی خدمت ایشان رسید و خواست که علامه شعرانی برای او دعا کند و علامه شعرانی گفت که بروی و برنگردی؛ آن فرد اهل معنا بود و فهمید علامه شعرانی چه میگوید و گفت الهی آمین. یعنی این آدمی که میرود متحول شود و آدمی دیگر برگردد. در دانشگاه کرج بنده مشغول تدریس بودم و فرد بزرگواری که سن زیادی هم داشت عازم حج بود و من در حق او همین دعا را کردم و این فرد عصبانی شد، او استاد دانشگاه بود و عوامانه فکر میکرد با اینکه برای او توضیح دادم.
برداشت ظریف محیالدین عربی از آیه حج
این استاد دانشگاه با اشاره به آیه شریفه «حج البیت سبیلا»، ادامه داد: مرحوم امام در ذیل این آیه آورده است که اینطور نیست که شخص و طایفه و قوم خاصی نسبت به این خانه اولویت داشته باشند زیرا خانه همه مردم و ناس در مشارق و مغارب ارض است و باید همه مسلم شوند و در این مکان مجتمع شده و حج به جا بیاورند. محیالدین عربی برداشت ظریفی دارد و گفته است گاهی ما این واژه را «حج» با فتح «ح» میخوانیم و گاهی با کسر «ح» و در هر صورت معنای خاصی خواهد یافت یعنی اگر به کسر خوانده شود معنای اسمی و با فتح معنای مصدری دارد و نتیجه اینکه در صورت اول(قرائت با فتح ح) حاجی قصد کعبه دارد و اعمال را به جا میآورد ولی اگر با کسره «ح» بخوانیم قصد خانه خداشدن را میکند. در اولی حاجی در مقام خادمالبیت و در دومی حاجی در مقام خود بیت است یعنی قلب حاجی مانند خانه خدا میشود که فرمودند: القلب حرم الله. در صورت اول حاجی میخواهد آثار حق را در دل ببیند ولی در دومی میخواهد خود خدا را در دل ببیند؛ به تعبیر مرحوم شهریار؛ تو از دریچه دل میروی و میآیی/ ولی نمیشنود کس صدای پای تو را.
وی ادامه داد: مرحوم امام(ره) قبل از انقلاب وقتی به حج رسیدند بحث فقهی کردهاند ولی وقتی انقلاب شد، امام در جایگاه رهبری، سخنانی بیان فرموده است که انقلاب کرده است یعنی چه بسا مرحوم امام قبل از انقلاب چنین نگرشی به حج نداشته است ولی وقتی در شرایط دیگری قرار گرفت مطالب دیگری کسب کرده است به همین دلیل گفته شده است که مرجع تقلید باید زمانشناس و مکانشناس باشد و حوزههای علمیه باید چند قدم از زمان خودشان جلوتر حرکت کنند؛ امام وقتی انقلاب شد و در زمان و مکان دیگری قرار گرفت ادبیات او عوض شد؛ محیالدین این همه در مورد حج حرف زده است ولی سخنانی از جنس سخن امام ندارد.
تعابیر امام درباره حج
فاضلی تصریح کرد: امام فرموده است حج بین عرفان و تعبد، سیاست و دیانت و مسائل اجتماعی و سیاسی و ... جمع کرده است؛ ایشان ابراز امیدواری میکند که قلوب حجاج عزیز از تمام وابستگیها به غیر حج آزاد و از آنچه غیر دوست است تهی و به انوار تجلیات الهی، منور گردد تا اعمال و مناسک این سیر الی الله با محتوای حج ابراهیمی و پس از آن حج محمدی آراسته شود و با سبکباری از افعال طبیعت، همگان سالم از وزرهای منیت و با عشق به محبوب به اوطان خود بازگردند و به جای سوغات مادی و فانی دستاوردهای ابدی به سوغات بیاورند. در مورد عید قربان همه فرمودهاند قدر توحیدی و سیاسی این عمل را جز انبیاء عظام و اولیای کرام و خاصه عبادالله کسی دیگر نمیتواند ادراک کند، این پدر توحید به ما آموخت که قربانی در راه خدا، پیش از آن که جنبه توحیدی و عبادی داشته باشد جنبههای سیاسی و ارزشهای اجتماعی دارد.
نظر شما