وبگاه اسلام آنلاین در گزارشی به قلم مصطفی عاشور، به زندگی «تاناکا ابه» مسلمان ژاپنی و سفرنامه حج او پرداخته است. در این گزارش میخوانیم:
تاناکا در ۲ فوریه ۱۸۸۲ در ژاپن متولد شد و تحصیلات عالی خود را در دانشگاه «تاکو شوکو» گذراند. بخش مهم زندگی او بین سالهای ۱۹۰۴ تا ۱۹۲۰ میلادی در چین بود که در آنجا به مترجمی و روزنامهنگاری مشغول بود.
دین اسلام در پایان قرن ۱۹ میلادی به ژاپن رسید. تلاشهای اصلاحی دوره «میجی» و همچنین تلاشهای اصلاحی دوران عثمانی، بر این بود که این دو امپراتوری شرقی را از سلطه غرب نجات دهند. [میجی دورهای از تاریخ معاصر ژاپن است که از ۱۸۶۸ تا ۱۹۱۲ میلادی امتداد دارد و به معنای دولت روشنفکر است و اشاره به دولت جدیدی است که امور کشور ژاپن را به دست گرفته است.]
این امر به تعدادی از روشنفکران ژاپنی اجازه داد تا بدون تعصبات قبلی، و با دیدگاهی متفاوت، درباره دیدگاه شرقشناسی غربی مطالعه کنند؛ و با راه یافتن «عصر میجی» به دنیای خارج، تأثیرات اسلامی که از طریق ترکها، چینیهای مسلمان و تاتارهای مسلمان به ژاپن نفوذ پیدا کرده بود، نمایان شد و با توسعه تجاری، بازرگانان ژاپنی به سرزمینهای اسلامی بهویژه استانبول سفر کردند و گروه کوچکی از نخبگان ژاپنی با مطالعه دین اسلام رشد کرده و برخی از آنها به اسلام گرویدند، مانند «شوتارو نودا» روزنامهنگار ژاپنی که در سال ۱۸۹۱ میلادی مسلمان شد.
سلجوق اسنبل(Selcuk Esenbel)، مورخ ترک، در پژوهش خود با عنوان «حج به عنوان یک رابطه بینالمللی: سفر حجاج ژاپنی به مکه از سال ۱۹۰۹ تا ۱۹۳۸ میلادی» مینویسد: پیروزی ژاپنیها بر روسیه در جنگ سوشیما در سال ۱۹۰۵ میلادی موجب افزایش شدت حضور ژاپن در اخبار روزنامههای شرقی و عربی شد؛ این روزنامهها ژاپن را الگویی از مدرنیته میدانستند که میشد از آن کپیبرداری کرد.
همزمان با آغاز قرن بیستم میلادی، مسلمانان ژاپنی با مسیر حج آشنا شدند؛ از این رو «میتسوتارو یامائوکا» نخستین مسلمان ژاپنی بود که در سال ۱۹۰۲ میلادی فریضه حج را بجا آورد.
تاناکا در طول اقامتش در چین، به مطالعه آیین کنفوسیوس و تسلط بر زبان چینی پرداخت. آیین کنفوسیوس راه ورود او به دین اسلام بود زیرا او به دنبال ارزشهای عالی اخلاقی برگرفته از آداب و رسوم شرق بود و از نوشتههای «ریوکایکو» دانشمند مسلمان چینی درباره سیره پیامبر اسلام(ص) تأثیر پذیرفت.
او پس از اینکه به اسلام روی آورد، نام خود را به «نور محمد» تغییر داد و سپس کتاب این دانشمند چینی را از زبان چینی به ژاپنی ترجمه کرد.
نور محمد درباره آغاز آشنایی خود با دین اسلام میگوید: «من مدت ۲۰ سال به دنبال راه خود بودم اما متأسفانه هربار شکست میخوردم. احساس کردم کسی را که بتوانم به او اعتماد کنم، در این زمینه پیدا نمیکنم. در همان زمان به پیامبر اسلام برخوردم و قرآن کریم که بر محمد(ص) نازل شده بود را یافتم، از اینجا بود که قدرت پیدا کرده و اعتماد به نفس خود را بازیافتم.»
حاجی تاناکا سعی کرد رابطهای میان دین اسلام و شینتوئیسم (آئینی ژاپنی که پیروان آن ارواح و نیروهای طبیعی را میپرستند) به عنوان راه ورود به دین اسلام ایجاد کند. دیدگاه تاناکا و گروهی از روشنفکران ژاپنی مسلمان این بود که برای شکوفایی دین اسلام در ژاپن، باید شهروندان استفاده از آداب و رسوم و سنتهای ژاپنی را درک کنند. این افراد سعی کردند که دین اسلام را بخشی از واقعیت زندگی و سیاست در ژاپن قرار دهند. این، رویکرد مهمی برای رفع شبهات نسبت به اسلام بود، و شاید این همان چیزی بود که فهم و درک ژاپنیهایی را که به اسلام گرویدند نسبت به جنبه معنوی دین اسلام بالا برد.
توجه به آسیا در ژاپن در آن دوران به دلیل رشد قدرت نظامی این کشور و تمایلش برای توسعه و تلاش برای جلوگیری از استعمار غرب در قاره آسیا بسیار زیاد بود و مطالعات چینی و آسیایی در دانشگاههای ژاپنی در این زمینه وجود داشت. با تلاشهای تاناکا برای وارد کردن دین اسلام به عنوان یک عنصر کارآمد در سیاست خارجی ژاپن، به ویژه در ارتباط با مسلمانان چین، توجه سیاسی و فرهنگی ژاپن به دین اسلام افزایش یافت و تاناکا با تدریس در دانشگاه «دایتو بونکا» یکی از پیشگامان تبلیغ دین اسلام شد تا ژاپن پایگاهی برای یک ائتلاف گسترده آسیایی باشد.
در سال ۱۹۲۴ میلادی حاج تاناکا دیدگاه خود را درباره بسیاری از مسائل سیاسی بینالمللی درباره ژاپن و دین اسلام در روزنامههای ژاپنی منتشر کرد. او به عمق معنوی تمدنها و فرهنگهای شرقی دست یافته بود و از این منظر به دنبال یافتن پیوندهایی بین اسلام و فرهنگ ژاپنی و آسیایی بود. وی به مقامات ژاپن اطمینان میداد که اسلام در تقویت ژاپن به عنوان یک امپراتوری و ایجاد وحدت میان کشورهای آسیا مفید است.
تاناکا و سفر حج
پس از آنکه تاناکا در سال ۱۹۲۴ میلادی مسلمان شد و زمانی که در چین حضور داشت، خبر سفر حج او منتشر شد. سفر او ۶ ماه به طول انجامید و در سال بعد کتاب خود با عنوان «سفر حج؛ ابر سفید شناور در افق» که خلاصهای از سفر حج او و جریان آشنایی او با دین اسلام و مسلمان شدنش بود را به چاپ رساند.
نامگذاری این کتاب به نام فوق، به رؤیایی بر میگردد که او دیده بود. وی میگوید: «در خواب دیدم که بر بالای قله پامیر Pamir از سلسله جبال هندوکوش در آسیا ایستادهام.»
وی نتوانست این رؤیا را محقق کند اما تعبیر این رؤیا قدم گذاشتن او به جبل الرحمة در عرفات و مشاهده تمام حاجیان در لباس سفید احرام بود؛ گویی که آنها یک ابر سفید هستند که در سطح افق شناورند.
دکتر عثمان ابوزید در کتاب خود به نام «داستانهای حجاج» درباره رنج و مشقتی که تاناکا در طی سفر حج در سال ۱۹۲۴ متحمل شده بود نوشته و روایت کرده است که در این سفر ۹۵ حاجی چینی و آسیایی با یک کشتی به سمت جده رفته و از آنجا سوار بر چارپایان به سوی مکه حرکت کردند. در آن هوای بسیار گرم که این زائران عادت به آن نداشتند، بسیاری از آنها دچار بیماری شده و وفات یافتند و تنها عده کمی از آنها جان سالم بهدر بردند.
سفرنامه تاناکا نمونهای از یک نوشتار ادبی است چرا که تاناکا شاعر بود و درباره سفر حج خود نوشته است: «صبر حقیقت را میآفریند» و شاید همین امر موجب شده بود که او مشقت سفر را تحمل کند.
تاناکا در اثنای سفر حج خود اشعاری نیز سروده است که از آن جمله میتوان به این اشعار اشاره کرد: ۱- بر پشت شتر ۲- در میان بیابان سوزان ۳- وقتی به پسربچه مینگرم ۴- آنکه افسار شترم را میگیرد ۵- مرا به بیتالله الحرام هدایت میکند ۶- به خیالم میرسد ۷- ویژگیهای پیامبر عرب ۸- زمانی که یک پسربچه کوچک بود.
تاناکا در دسامبر سال ۱۹۳۳ میلادی بار دیگر به سفر حج مشرف شد اما در آن زمان بیمار بود. او در ماه مارس ۱۹۳۴ میلادی به مکه رسید و در همان سال پس از بازگشت به ژاپن از دنیا رفت.
نظر شما