هدایت، اصلیترین وظیفه ائمه اطهار(ع) است. همانطور که قرآن هُدًی لِلنَّاس است، ائمه(ع) هم أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا هستند و هدایت بدون تربیت، موفقیتی به همراه ندارد. آنها باید انسانهایی تربیت کنند و آن انسانها جامعه را بسازند. در همین زمینه راستا امام هادی(ع) آن چنان در مدینه به آموزش و تربیت دانشمندان و مردم اهتمام داشت که حاکم مدینه برای متوکل، خلیفه وقت متوکل نوشت اگر علی النقی(ع) در مدینه باشد، حکومتی برای تو باقی نخواهد ماند و متوکل را برای تبعید امام(ع) از مدینه به بغداد تحریک کرد.
امام هادی(ع) با آن که بر حسب ظاهر آرامش داشت و شمشیری نیز در دست نداشت، ولی چنان به در تربیت افراد کوشش داشتمیکوشید که والی شهر متوجه شد و از خلیفه درخواست پیشنهاد تبعید حضرت از مدینه به بغداد را به خلیفه مطرح کردداد. در مدینه نیز مردم بهعنوان ابن رسولالله علاقه خاصی به حضرت(ع) داشتند. خلیفه زمان، متوکل عباسی برای اینکه بتواند حضرت را از مدینه به بغداد بیاورد و زیر نظر داشتهباشد قویترین، ناصبیترین و دشمنترین فرد نسبت به اهل بیت(ع) را مأمور کرد تا به مدینه رفته و حضرت(ع) را به بغداد ببردبیاورد. اما رفتار امام هادی(ع) از مدینه تا بغداد آن چنان بر یحیی بن هرثمه اثر داشت که او از مریدان امام هادی(ع) و دوستان اهل بیت(ع) شد و تاریخ مینویسد این ناصبی متعصب یعنی فردی که لعن و ناسزا به اهل بیت(ع) میگفت تبدیل به دوست و شیفته ائمه(ع) شد.
مسعودی، مورخ معروف آوردهاست که به امامت رسیدن امام هادی(ع) در دوران کودکی بر حکمای عباسی گران آمد، به همین دلیل خلیفه به حاکم مدینه نامه نوشت که علی النقی(ع) را به استادی ناصبی بسپارید که دوست دار اهل بیت(ع) نباشد تا او را آرامآرام از افکار پدرش جدا کند. آنها نیز دانشمندی به نام جنیدی را که در فضل و دانش بر اهل مدینه برتری داشت و در دشمنی نسبت بهبا اهل بیت(ع) سابقهدار بود، به او معرفی کردند.
امام هادی(ع) اسوه مقاومت در اسارت
امام هادی(ع) تحت کنترل شدید خلفای عباسی بود و آنها به بهانه تعلیم، او را در اسارت نگه داشته و به جنیدی متعصب سپردند، اما طولی نکشید که جنیدی به علم و عظمت امام(ع) اعتراف کرد و به امامت او معتقد شد. آمدهاست که از جنیدی در مورد علم حضرت سؤوال کردند و او در پاسخ گفت به خدا سوگند، گاه سخنی به او میگویم و به نظر خودم تلاش بسیاری کردهام، اما به گونهای به من پاسخ میدهد که از او استفاده میکنم. مردم گمان میکنند که من به او میآموزم، در حالی که به خدا سوگند، من از او بهره میبرم.
متوکل وقتی حضرت(ع) را به بغداد تبعید کرد، مجلسی از بزرگان و علما تشکیل داد و از عالم بزرگی مشهور به ابن-سکیت درخواست کرد از امام سؤوالات مشکلی کند تا حضرت از پاسخ فروبماند و بدینوسیله او بتواند از مقام و شوکت امام بکاهد. ابنسکیت در اجابت خواسته متوکل پرسشهایی دشوار آماده کرد و در مجمعی که از بزرگانِ علما، متکلماین، فقها و در رأس آنان متوکل، در دربار تشکیل شده بود امام را مخاطب کردقرار داد. اما حضرت آنچنان از جهات مختلف به این پرسشها سئوالات پاسخ داد که ابنسکیت از علم حضرت متحیر شد و اظهار درماندگی، ناتوانی و عجز کرد و از ادامه بحث خودداری کرد. از کشورهای مختلف امروزی یعنی سرزمین اسلامی آن زمان که از ماوراءالنهر تا مصر بوده نامههای متعددی حاوی سؤالات و نادانستهها در زمینههای مختلف به حضرت نوشته میشد و او پاسخ میداد. آن هم در زمانهای که ارسال مکاتبات با دشواریهای بسیاری همراه بود، ولی برای مردم مسلمان ارزش آن را داشت که از ابنالرضا(ع) پاسخ نادانستههایشان را بگیرند. ضمن اینکه پاسخها و استدلالها آنقدر متقن بود که همه در برابر آن تواضع میکردند.
ابزارهای تربیتی امام هادی(ع) در زمانه امروز
امام هادی(ع) با ایجاد زمینهای مساعد برای تربیت، و الگو و، سرمشق مناسب دادن به شاگردان خود و نیز با تمرین علمی، و موعظه و نصیحت، به تربیت شاگردان بسیاری همت گماشت. او با نشستهایی که روزها در مسجدالنبی(ص) داشت و مؤمناین و مسلماناین نزد او آمده و تربیت می شدند و با مکاتبات خود و همچنین با شاگردانی که در مدینه تربیت کرد، نقش بسیار سازندهای در عصر خود داشت. هرچند که تمام آثار ائمه(ع) برای ما باقی نمانده است اما همانها هم که از این امام عظیمالشأان(ع) داریم سبب میشود نقش مهم تربیتی آن حضرت در زمانه حاضر هم ادامه پیدا کند. از امام هادی(ع) زیارت جامعهکبیره و زیارت غدیریه باقی مانده است. جامعهکبیره بزرگترین و مسندترین صحیفه امامشناسی است و در سازندگی و تربیت مردم و آگاهیبخشی به آنها نسبت بهدرباره تمام ائمه معصومین(ع) و آنچه مسلمانان در معرفت امام باید بدانند و در رسیدن به اکمال دین و امامت نقش دارد. امام هادی(ع) آنچنان در تربیت دینی اهتمام ورزید که همه به نکته اصلی یعنی «امامت» پی بردند.
ابنسکیت با ادله امام هادی(ع) موفق به درک ولایت شد. او ابنسکیت را که میخواست شمشیر متوکل باشد، تبدیل به نیروی قوی ولایتی کرد بهحدی که توسط متوکل و به جرم محبت اهلبیت(ع) به شهادت رسید یا حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) که از تربیت شدگان مکتب امام هادی(ع) و نایب چند امام(ع) بود آنچنان مورد اطمینان حضرت بود قرار داشت که به مراجعاین خود از ری و اطراف میفرمود به عبدالعظیمحسنی(ع) مراجعه کنید.
امام(ع) از طریق پرورش و تربیت شاگردان زیادی که در کتابهای رجالی شرح آن آمده، اقدام به کادرسازی و انسانسازی در طی قرون کرد. محتوای دو زیارت جامعهکبیره و زیارت غدیریه نشان دهنده توجه و عنایت آن حضرت(ع) به مسئله تربیت و انسانسازی است.
نظر شما